قتل
قتل هولناک فرزند به دلیلی که هرگز مشخص نشد
مردی که در اقدامی جنونآمیز پسر مهندسش را به قتل رسانده، مدعی شد این جنایت را در دفاع از خودش مرتکب شده است.
باز هم قتل دلخراشی دیگر همه را شوکه کرد.قتل مقوله ترسناک و عجیبی است.قتل آدمی را نابود و خانوادهایی را عزادار میکند.قتل جنبه های مختلفی دارد.قتل هر روز در عین ناباوری بیشتر می شود.
ماجرای قتل فرزند
متهم که مردی میانسال است اول مدعی شده بود آزارهای پسرش باعث شد دست به قتل بزند و جسد پسرش را مثله کند اما حالا مدعی شده در دفاع از خودش مرتکب قتل شده است.
یک سال قبل زنی به ماموران گزارش داد فرزندش گم شده است. او گفت: پسرم مهندس جوانی است که تازه از استرالیا به ایران آمده است.
این زن گفت: پسرم ناگهانی گم شده است. من بیرون از خانه بودم، وقتی آمدم پسرم نبود. از پدرش سوال کردم گفت نمیداند سیاوش کجا رفته است. به تلفن پسرم هم زنگ زدم اما جواب نداد.
تحقیقات ماموران نشان داد سیاوش و پدرش در خانه با هم بودهاند و تلفن همراه آنها بعد از گم شدن سیاوش یک جا آنتن داشته است. به همین دلیل پدر سیاوش بازداشت شد. هرچند مرد میانسال مدعی بود نمیداند پسرش کجاست اما تناقضگوییهای او باعث شد پلیس پی به حقیقت ببرد.
مرد میانسال به نام فریدون در نهایت لب به اعتراف گشود. او گفت: پسرم سالها استرالیا زندگی کرد و مدتها آنجا درس خواند و برای خودش کسبوکاری به راه انداخت؛ اما دوستانش از او کلاهبرداری کردند و هرچه پول داشت از دست داد. سیاوش به ایران برگشت. به خاطر ورشکستگی بزرگی که تجربه کرده بود، وضعیت روانی خوبی نداشت و همه اعضای خانواده را اذیت میکرد. او هر روز در خانه دعوا و درگیری راه میانداخت. روز حادثه من و پسرم با هم دعوا کردیم، آنقدر از دستش عصبانی شدم که او را زدم و یکدفعه متوجه شدم پسرم نفس نمیکشد. کسی در خانه نبود. برای اینکه جسد را بیرون ببرم مثله کردم و هر قطعهاش را در گوشهای از شهر رها کردم.
پلیس متوجه شد تکههای جسد مثلهشدهای چند روز قبل پیدا شده که متعلق به سیاوش است. آزمایشهای دیانای نیز این را تایید کرد؛ اما سر سیاوش پیدا نشد. این در حالی بود که پزشکی قانونی افسردگی را در متهم تشخیص داد اما او را مسئول اعمال خود دانست.
با تکمیل تحقیقات و شکایت مادر مقتول، پرونده به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد؛ اما پیش از جلسه رسیدگی مادر مقتول فوت کرد و دخترش به عنوان وارث او در دادگاه حضور یافت. او گفت: من از پدرم گذشت میکنم و درخواست هیچ مجازاتی برای او ندارم.
وقتی نوبت به متهم رسید، او اتهامش را رد کرد و گفت: من بهعمد دست به قتل نزدم از خودم دفاع کردم. پسرم من را هل داد و به زمین انداخت. او با چاقو به من حمله کرد و من هم در دفاع از خودم او را زدم.
متهم در پاسخ به این سوال که جسد را چرا مثله کرد گفت: خانهای که ما در آن زندگی میکنیم ویلایی است. ترسیدم همسایهها از سروصدا متوجه شوند چه اتفاقی افتاده است برای همین جسد را مثله کردم تا تکهتکه بیرون ببرم.
دیدگاه تان را بنویسید