شاهحسینی:
مدیران استقلال باید به خاطر شفر و استراماچونی محاکمه شوند!
رئیس اسبق کمیته انضباطی فدراسیون با خبرورزشی گفتوگوی مفصلی انجام داد و مثل همیشه با صراحت حرفهایش را زد.
به گزارش خانه فوتبال، عبدالرحمان شاهحسینی چند سالی است که از فوتبال ما رفته، اما هنوز هم در پارهای مسائل برایمان حکم جعبه سیاه را دارد. مسئول سابق پیگیری پرونده فساد در فوتبال و رئیس اسبق کمیته انضباطی فدراسیون که قاطعانه معتقد است تغییر برخی از قسمتهای اساسنامه کاملاً تعمدی و برای رسیدن به اهداف شخصی بود. شاهحسینی دیروز با خبرورزشی گفتوگوی مفصلی انجام داد و مثل همیشه با صراحت حرفهایش را زد.
تغییر اساسنامه با چراغ خاموش
پس از تعلیق فوتبال ایران در پاییز سال ۸۵ و تشکیل کمیته انتقالی، در نهایت اساسنامهای برای فدراسیون تدوین شد که این کمیته آن را در سال ۸۶ تأیید کرد. پس از آن هم اساسنامه مذکور در فیفا و در نهایت هیئت وزیران تصویب شد ولی فاجعه در جایی رخ داد که یکسری از آقایان در سال ۹۰ قبل از انتخابات به صورت چراغ خاموش اساسنامه را به قول خودشان اصلاح کردند و در واقع قسمتی از بندها را تغییر دادند. علی کفاشیان و مهدی تاج افراد اصلی انجام این کار بودند ولی این مسئله باعث برائت نفرات دیگری که کمکشان کردند، نمیشود. همان زمان مجلس وقت به این مسئله ایراد گرفت و چنین حرکتی را غیرقانونی تلقی کرد ولی آقایان مدعی شدند برای انجام چنین کاری از مجمع عمومی فدراسیون فوتبال مجوز گرفتهاند! دقیقاً به خاطر دارم مجلس هم ایراد ماهیتی گرفت و هم در مورد ترکیب مجمع مدعی اشکال شد و حرف نمایندگان کاملاً درست بود. برای مثال، ارکان قضایی فدراسیون به هیچ عنوان نباید توسط رئیس فدراسیون انتخاب شوند بلکه باید با رأیگیری از مجمع گزینه شوند. شخصی که با حکم رئیس فدراسیون به عنوان رئیس کمیته انضباطی انتخاب شود احتمال دارد به واسطه همین رابطه رئیس و مرئوسی، استقلال رأی خودش را از دست بدهد. کمیته انضباطی باید مستقل باشد.
مربیان، کاپیتانها و روزنامهنگارها در مجمع
در همان مقطع ما طرحی را به آقایان ارائه کردیم که باعث تغییر ترکیب مجمع فدراسیون میشد ولی به آن توجه نکردند و عدم توجهشان نیز کاملاً عمدی بود، چون اگر این طرح اجرا میشد، دیگر نمیتوانستند هر کسی را که خودشان دوست دارند صاحب منصب کنند. براساس طرح مذکور قرار بود هر کدام از رؤسای فدراسیون فوتبال پس از انقلاب که مشکل قانونی ندارند عضو مجمع شوند و این قاعده در رابطه با سرمربیان تیم ملی هم اجرا شود. همچنین هر کسی که پس از انقلاب حداقل به مدت سه سال کاپیتان تیم ملی بوده به عضویت مجمع دربیاید و کانون داوران و بازیکنان هر کدام پنج نماینده در مجمع داشته باشند. حتی پیشبینی کرده بودیم که از کانون هواداران فوتبال سه نفر و از رسانههای ورزشی نیز دو نفر به عضویت مجمع دربیایند. هدفمان از انجام چنین کاری این بود که آدمهای کوچک نتوانند صندلیهای بزرگ را در فدراسیون اشغال کنند. چون بدون شک آدمهای ضعیف نمیتوانستند از چنین مجمع قدرتمندی رأی بگیرند.
کاسه رأی
عدهای که تعمداً اساسنامه را عوض کردند، دوست ندارند یکسری افراد خاص وارد عرصه مدیریت فوتبال ایران شوند. علی کریمی، فرهاد مجیدی، محمد دادکان، محمد مایلیکهن و... مگر اینها اسامی افراد کوچک است؟ مگر علی پروین و حسن روشن افراد کوچکی هستند؟ ولی آقایان کاری کردهاند که اگر بر فرض مثال شرایط یک گونهای شد که محمد مایلیکهن، علی کریمی یا... بخواهند وارد عرصه شوند، باید کاسه دستشان بگیرند و برای کسب مجوز حضور در انتخابات از افرادی که بهرغم احترام فراوان، باید بگویم حتی به اندازه انگشت کوچک امثال کریمی و مایلیکهن نمیشوند، رأی جمع کنند. این یعنی فاجعه!
اعتبار دایی
علی دایی اعتبار فوتبال ایران است. چه داخل این مملکت و چه در خارج او را میشناسند، اما واقعاً گریهدار است که دایی نمیتواند به واسطه همین اساسنامه کاندیدای ریاست فدراسیون فوتبال شود. هم گریهدار است و هم خندهدار. البته خنده از سر تأسف!
ارسال اطلاعات از داخل
در رابطه با ارسال اطلاعات از داخل کشور به فیفا من صادقانه از نهادهای امنیتی میخواهم که به طور جدی وارد شوند. چطور است که یکسری از آقایان هر وقت پول و امکانات میخواهند، دستشان را جلوی دولت دراز میکنند ولی هر وقت که منافعشان به خطر میافتد، چماق تعلیق را بلند میکنند؟ شک نکنید که از داخل کشور پیرامون اساسنامه فدراسیون به فیفا برای تعلیق فوتبال ایران خط دادند وگرنه با همین اساسنامه معیوب طی سالهای گذشته دو بار انتخابات برگزار شد که حاصل آن رئیس شدن علی کفاشیان و مهدی تاج بود. چطور در آن زمان کسی به این مسائل ورود نمیکرد و فیفا کاری به انتخابات ما نداشت؟
فاجعه شفر و استراماچونی
بحث من اصلاً رنگی نیست بلکه دلسوزی برای جوانان این مملکت و خارج نشدن ارز در این شرایط از کشور است. الان آقای شفر برای استقلال حکم گرفته و باشگاه ایرانی باید مبلغ ۵۵۰ هزار دلار به او بپردازد. در مورد داستان استراماچونی هم اگر شکایت کند و بتواند حرفش را به کرسی بنشاند، باید چیزی حدود یک میلیون دلار به او بپردازیم. خب چرا چنین پولهایی باید از مملکت خارج شود؟ چرا نباید خرج جوانان خودمان شود؟ همه این اتفاقات به خاطر نقص مدیریت و ضعف بعضی مدیران رخ میدهد. آقایان میآیند و یک محله آباد را به خرابه بدل میکنند و میروند، هیچکس هم کاری به کارشان ندارد در حالی که طبق قانون میتوان مدیران را بابت خسارتهایی که وارد کردهاند مؤاخذه و حتی محاکمه کرد. ماجرای شفر و استرا زیر سایه ضعف مدیریتی در استقلال رخ داده و باید مدیرانی که چنین قراردادهایی را بستند و باعث چنین خساراتی شدهاند را محاکمه کرد. البته این اتفاق باید در مورد ماجرای ویلموتس هم بیفتد و مدیران فدراسیون هم جوابگو باشند.
آبروریزی با سوپرجام
چند ماه قبل سر داستان سوپرجام عدهای مرتب با پول بیتالمال به خارج از کشور میرفتند و طرح پرونده میان دو باشگاه ایرانی در یک دادگاه خارجی باعث آبروریزی فوتبال کشورمان شد. در نهایت هم نتیجهای که آقایان مدعی بودند، حاصل نشد. خب در چنین وضعیتی باید یقه این مدیران را گرفت، محاکمه کرد و تمام هزینههای مالی صورت گرفته برای پرونده سوپرجام را از خودشان به عنوان جریمه اخذ کرد تا دیگر یادشان نرود که با پول بیتالمال نمیتوان چنین کارهایی کرد.
دیدگاه تان را بنویسید