خبر جنجالی از ناراحتی بوسنیچ بر روی نیمکت +جزئیات
مارک بوسنیچ: صعود ایران کار خدا بود و حتماً حکمتی داشت
هری کیول و مارک ویدوکا در رختکن بسیار غمگین بودند
بخش رسانه فدراسیون فوتبال استرالیا در سالگرد مسابقه تاریخی این تیم مقابل ایران، حرفهای دو چهره افسانهای این کشور را تبدیل به گفتوگویی دیدنی کرده است.
مارک بوسنیچ: صعود ایران کار خدا بود و حتماً حکمتی داشت
خبرورزشی/ تیمهای ملی؛ در دو سوی این میز مارک بوسنیچ دروازهبان سابق تیم ملی استرالیا و ریل راسیچ سرمربی مشهور ساکاروز در سال ۱۹۷۴ نشستهاند. راسیچ مربیای است که اگر سری به رسانههای ایرانی در سال ۱۳۵۳ (۱۹۷۴ میلادی) بزنید، مطالب بسیار از او و تاکتیکهای روانیاش نوشته شده است. او تیم ملی استرالیا را با خود به جام جهانی ۱۹۷۴ مونیخ برد؛ آنها در آخرین بازی انتخابی در کشورشان ایران را ۳ بر صفر شکست دادند و در شرایطی که ایران با دو گل زودهنگام بخت خوبی برای جبران نتیجه داشت، در نهایت این اتفاق رخ نداد تا استرالیا با وجود شکست ۲-صفر به جام جهانی صعود کند. نام این مربی در تالار افتخارات فوتبال استرالیا ثبت شده است. حالا بوسنیچ و راسیچ گپی دوستانه درباره بازی ایران میزنند؛ مسابقهای که تبدیل به یک کابوس بزرگ برای هر دوی آنها شده، اگرچه بوسنیچ کمی سرزندهتر و شادابتر صحبت میکند و به سؤالات پاسخ میدهد و انگار آن غم بزرگ را پشتسر گذاشته است.
صحبتهای بوسنیچ را بخوانید: یادم میآید که به هری کیول و مارک ویدوکای جوان که هر دو در رختکن بسیار غمگین بودند، گفتم هی! نگاه کن. دفعه بعد نه اما بالاخره یک بار دیگر شما این کار را انجام خواهید داد و یک صعود عالی را به جام جهانی تجربه خواهید کرد. وقتی تور دروازه (توسط پیتر وور) پاره شد و در بازی وقفه اتفاق افتاد و وقتی ما به زمین برگشتیم، فکر میکنم سرمربی تیم ملی ایران تغییرات جالب توجهی در ترکیب تیم ایجاد کرده بود و آنها بازی را بالاتر از قبل آغاز کردند. آنها تیمشان را در خط هافبک یکم بالاتر آوردند، در حالی که ما کمی خسته شده بودیم و انرژیمان تحلیل رفته بود و به نظرم وقتش بود تغییراتی در تیم ایجاد شود. تری ونبلز یکی از بزرگترین سرمربیانی است که من میشناسم و زیر نظرش کار کردم اما اگرچه گفتنش راحت است ولی من فکر میکنم باید این اتفاق میافتاد. شاید به این دلیل که بعضی از بازیکنان دیگر داشتند به فرانسه (میزبان جام جهانی) فکر میکردند، چراکه فقط ۱۵ دقیقه به پایان بازی باقی مانده بود. این چیزی بود که باعث شد ما تمرکزمان را از دست بدهیم؛ جشن گرفتن زودهنگام در زمین غیرضروری بود و بعد آنها گل زدند. البته من فکر میکنم هر چیزی یک حکمتی دارد اما من در آن زمان برای بازیکنان مسنتر خیلی احساس تأسف کردم، همینطور برای بازیکنانی که تازه در مسیر شروع پیشرفتشان بودند و هنوز بهعنوان بازیکن حرفهای شناخته نشده بودند. خود من آنموقع جامهایم را برده بودم و داشتم در یک سطح بالا بازی میکردم و حتی قرار بود سه روز دیگر برای باشگاهم بازی کنم. بنابراین من این شکست را خیلی سریع پشتسر گذاشتم اما خیلی از بازیکنها نتوانستند این کار را کنند و این علت ناراحتی و تأسف من برای آنها بود. اگر نظر خدا به این باشد که شما برای دریافت چیزی آماده هستید، آن چیز نصیب شما خواهد شد اما من فکر کنم که ما این آمادگی را نداشتیم، پس صعود برای ما اتفاق نیفتاد.
دیدگاه تان را بنویسید