اخبار حوادث | بازخوانی ۲ پرونده قتل:
همسرکشی وحشیانه در آبادان به جرم خیانت | داماد سنگدل سر عروس ۱۹ سالهاش را برید !! + عکس 16+
مرد جوان آبادانی سر همسرش را به دلیل خیانت برید و خود را به عنوان قاتل ناموسی به پلیس معرفی کرد.
قتل دلخراش همه را شوکه کرد.قتل مقوله ترسناک و عجیبی است.قتل آدمی را نابود و خانواده ایی را عزادار میکند.قتل جنبه های مختلفی دارد.قتل هر روز در عین ناباوری بیشتر می شود
قتل ناموسی در آبادان | داماد آبادانی سر عروس ۱۹ سالهاش را برید
مرد جوان آبادانی سر همسرش را به دلیل خیانت برید و خود را به عنوان قاتل ناموسی به پلیس معرفی کرد.
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از رکنا، ساعت حدود ۲۲:۳۰ یکشنبه شب ۲۵ خرداد جوان ۲۳ ساله ای با در دست داشتن کاردی خونین با حضور در کلانتری ۱۱ ولیعصر آبادان اظهار کرد به دلیل خیانت همسرش او را کشته است.
جوان آبادانی به ماموران گفت: سر همسر ۱۹ساله اش را از تنش جدا کرده و در منطقه بهار ۵۶ در کنار رودخانه بهمنشیر رها کرده است. در پی این اظهارات مأموران پلیس بلافاصله با راهنمایی فردی که ادعا می کرد زنش را به قتل رسانده سر صحنه جرم رفته و مشاهده کردند قاتل سر زن جوان را از بدن جدا کرده است. متهم قتل ناموسی در بازجویی های اولیه ادعا کرد همسرش متولد سال ۱۳۸۰ و دختر عمویش بوده است.
علت قتل زن ۱۹ ساله آبادانی
وی گفت: عروس جوان یک سال قبل ۲ روز پس از مراسم عقد با مرد دیگری از خانه فرار می کند که داماد جوان یک سال به جستجوی همسرش می پردازد تا این که او را در مشهد می یابد و همسرش را به بهانه این که بخشیده است به آبادان برمی گرداند.
جسد زن جوان به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات و بازجویی های تخصصی در خصوص ادعاهای مرد همسرکش توسط دایره جنایی پلیس آگاهی آبادان دردست بررسی است.
قتل وحشیانه دختر جوان توسط پدرش در خیابان
مرد میانسالی که دخترش را مقابل دانشگاه در شهرستان خوی به قتل رسانده بود، دستگیر شد. اهالی بلوار ولیعصر در شهرستان خوی صبح شنبه با مرد میانسالی درحالیکه سلاحی به دست داشت، روبهرو شدند. مرد خشمگین بعد از اینکه به مقابل دانشکده پرستاری رسید با شلیک، دختر جوانی را هدف دو گلوله قرار داد. مردم که از دیدن این صحنه شوکه شده بودند قصد داشتند به کمک دختر جوان بروند اما مرد خشمگین ادعا کرد پدر دختر جوان است و کسی حق نزدیکشدن به آنها را ندارد. درادامه با اعلام موضوع به پلیس، مأموران در صحنه حاضر شدند و مرد میانسال را بازداشت کردند. همچنین عوامل اورژانس پس از حضور در صحنه، مرگ دختر جوان را تأیید کردند.
با انتقال مرد میانسال به اداره پلیس، او در بازجوییهای اولیه با اعتراف به قتل دخترش با اسلحه شکاری مدعی شد: چند روزی بود که به رفتارهای دخترم سوءظن داشتم. فکر میکردم او با پسر غریبهای ارتباط دارد، برای اینکه آبروی خانوادهام را حفظ کنم، دخترم را تعقیب کردم و او را با شلیک دو گلوله به قتل رساندم. با اعترافات پدر دخترکش، او برای انجام تحقیقات بیشتر بازداشت شد. درهمینحال، خبرآنلاین گزارش داد این تیراندازی وقتی روی داد که متهم از قصد دختر خود برای فرار همراه خواستگارش باخبر شد و میخواست ضمن تهدید پسر، مانع از این اقدام شود. گفته شده این پسر و دختر به هم علاقه داشتند و مدتی قبل نیز پسر به خواستگاری رفته اما پدر دختر با این وصلت موافق نبود. ابراهیم یکی از اهالی خوی درباره چگونگی وقوع این تیراندازی توضیح داد: گویا مردی که تیراندازی کرده از قصد دخترش که میخواسته با خواستگار خود فرار کند، باخبر شده است. این مرد پس از آنکه دخترش را به همراه پسر جوان در بلوار ولیعصر دید، پسر را با اسلحه تهدید کرد دختر نیز وقتی دید پدرش اسلحه را به سمت خواستگار او گرفته، خود را جلو لوله تفنگ قرار داد تا مانع آسیبدیدن پسر شود که در همین هنگام دو گلوله به دختر جوان شلیک شد.
قتل فجیع بچه یک ساله توسط پدرش در تهران
جمعه پنجم خرداد ماه، ماموران پلیس در تماس تلفنی با قاضی محمد مهدی براعه؛ بازپرس ویژه قتل شعبه سوم دادسرای امور جنایی، مرگ مشکوک یک دختر بچه را در خانهای در شرق تهران، گزارش کردند.
با اعلام این خبر، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، متخصصان پزشکی قانونی و ماموران تیم تشخیص هویت به همراه قاضی جنایی پای در محل حادثه گذاشتند و با جسد دختر بچه یک سالهای مواجه شدند که آثار کبودی بدنش مشهود بود!
بررسیهای اولیه نشان میداد، مادر و پدر این متوفی ساعتی قبل از حادثه با یک دیگر مشاجره داشتند و پدر خانواده دچار مشکلات روحی و روانی است همچنین بنابر گفته همسایهها، سابقه کودکآزاری نیز دارد که همین موضوع شک تیم جنایی را برانگیخت.
گزارش پزشک صحنه نیز حکایت از آن داشت، اثار کبودی روی بدن نوزاد بخاطر ضرب و جرح بوده و اگر این نوزاد یک ساله زودتر به بیمارستان منتقل میشده، فوت نمیکرده که در رابطه با این موضوع سهلانگاری انجام شده است.
تحقیقات بیشتر بازپرس جنایی حکایت از آن داشت، پدر این خانواده ابتدا با همسرش به صورت لفظی درگیر شده و ناگهان همسر و فرزندش را هدف ضرب و جرح قرار داده است اما متهم هنگامی که متوجه شده حال دختر نوزادش خوب نیست، اجازه نداده تا با اورژانس تماسی گرفته شود.
بدین ترتیب پدر متوفی بازداشت شد و هدف تحقیقات مقدماتی قرار گرفت که وی طی اظهارات ضد و نقیضی به ضرب و جرح مرگبار دختر یک سالهاش در خانه اعتراف کرد.
گفتوگو با متهم
با همسرت بخاطر چه موضوعی درگیر شدی؟
بدون اجازه من از خانه به بیرون رفته بود.
از روز حادثه بگو؟
هنگامی که همسرم را کتک زدم، دخترم در آغوش او بود که پس از ضرب و جرح، دخترم به زمین افتاد!
بعد چه شد؟
پس از این حادثه به دخترم شوک وارد شد اما عادی نفس میکشید که نهایتا او چند ساعت بعد فوت کرد!
چرا هنگامی که دخترت را کتک زدی با اورژانس تماس نگرفتی؟
پس از این حادثه با برادرم تماس گرفتم؛ به دخترم خیلی وابسته بودم.
آثار کبودی روی بدن دختر بچه چگونه به وجود آمده است؟
دخترم با کمر روی زمین افتاد و این آثار بخاطر همین اتفاق است.
شغلت چیست؟
راننده تاکسی اینترنتی هستم.
چند سال است که در تهران زندگی میکنی؟
3 ماه قبل به همراه خانواده از شمال کشور به تهران آمدم و یک خانه اجاره کردم.
به گزارش تسنیم، با دستور قاضی جنایی شعبه سوم دادسرای امور جنایی، جسد دختر یک ساله برای معاینات دقیقتر به پزشکی قانونی منتقل شد و متهم برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
قتل وحشتناک خانم والیبالیست
مادر شیما یک بند حرف میزند؛ از جوانیاش میگوید و کودکی بچه هایش. از بیمار شدن شوهرش و مرگ او و حالا هم از غصه مرگ شیما. بازپرس گاهی سکوت میکند و روی پرونده متمرکز میشود تا سؤال بعدی را با دقت بپرسد اما حتی در آن زمان هم مادر شیما به حرف هایش ادامه میدهد.
گاهی بغض میکند و میگوید: «آقای بازپرس! مگر من دیوانهام که دست به قتل دخترم بزنم؟ به روح شیما من بیگناهم. اما اگر جنایتی رخ داده از شما عاجزانه تقاضا میکنم که عامل این جنایت را پیدا کنید.»
رسیدگی به پرونده مرگ مرموز شیما ۳۰ ساله که والیبالیست بود، از ۲۵ اسفند سال ۱۴۰۰ در دستور کار بازپرس شعبه سوم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت. خانم والیبالیست جوان در یکی از بیمارستانهای شرق تهران به طرز مرموزی به کام مرگ فرو رفت و با دستور بازپرس جسد او برای بررسی علت دقیق فوت به پزشکی قانونی منتقل شد.
در همان حال تحقیقات در پرونده برای روشن شدن راز مرگ او کلید خورد. نتیجه آزمایشات پزشکی قانونی نشان میداد که شیما به دلیل اصابت جسم سخت به سرش جان باخته بود. این دختر مدتی قبل از مرگ از همسر خود جدا شده بود.
اولین مظنون
اولین کسی که تحت تحقیقات قرار گرفت همسر سابق او بود اما بررسیها نشان میداد که این مرد در زمان وقوع حادثه در مکان مشخصی حضور داشته و اثبات این موضوع نشان داد بیگناه است.
خواستگار بیگناه
سپس مردی که قبلاً از شیما خواستگاری کرده بود تحت تحقیق قرار گرفت که زن جوان به او پاسخ منفی داده بود اما بی گناهی او نیز در این پرونده روشن شد.
مادر شیما کلید معمای جنایت
بدین ترتیب بررسیها ادامه پیدا کرد و خواهران و برادران خانم والیبالیست تحت تحقیق قرار گرفتند. بالاخره یکی از آنها موضوعی را مطرح کرد که مسیر جدیدی در روند قضایی این پرونده باز کرد.
او به بازپرس پرونده گفت: «چند سال قبل پدر ما به رحمت خدا رفت و از همان موقع مادرم حقوق بازنشستگی او را میگرفت. وقتی شیما از همسرش جدا شد، ۵۰ درصد حقوق به خواهرم تعلق گرفت که مادرم از این موضوع ناراحت بود. برای همین من احتمال میدهم در درگیری بین آنها، مادرم ضربهای به سر خواهرم وارد کرده باشد که منجر به مرگ او شده است. علاوه بر این زمانی که حال شیما بد شد و او را به بیمارستان رساندیم، کادر درمان ابتدا گفتند که مشکل خاصی ندارد اما بعد از نیم ساعت خواهرم را به اتاق عمل بردند و بعد از آن حال شیما بد شد و به کام مرگ فرو رفت. برای همین از کادر درمان بیمارستان هم شکایت دارم چون در مرگ خواهرم مقصر هستند.»
با اعلام این موضوع، مادر مقتول به دادسرای جنایی تهران احضار شد و برای روشن شدن نقش او در مرگ دخترش تحت تحقیق قرار گرفت.
گفتوگو با مادر شیما
ادامه این گزارش را در گفتوگوی خبرنگار ما با مادر شیما بخوانید.
شما چطور متوجه حال وخیم شیما شدید؟
حدود ۲۰ روزی میشد که حال دخترم بد بود. او موقع تمرین والیبال زمین خورده بود. روز حادثه از باشگاه با پسرم تماس گرفته و گفتند که آنجا برود. پسرم هم خواهرش را به بیمارستان رسانده بود. اما در بیمارستان گفته بودند موضوع خاصی نیست و دخترم مرخص شد.
بعد از آن حال شیما بد بود؟
بله از آن روز به بعد حالش خوب نمیشد. او در زیرزمین خانه پدریاش زندگی میکرد. بچهها ورثه خانه شوهرم بودند. شیما بعد از طلاقش تنها زندگی میکرد. آن روز بچه هایم موضوع مریضی شیما را به من گفتند.
من هم برای مراقبت از او به خانهاش رفتم. او حالت تهوع شدید داشت و پی در پی استفراغ میکرد. علائم او طوری شدید بود که من با خودم گفتم شاید کرونا گرفته است چون مدتی قبل از آن هم من کرونا گرفته بودم و دخترم از من مراقبت میکرد.
دوباره او را به بیمارستان بردید؟
بله چند بار او را به درمانگاه بردم. سرم میزدیم و دوباره به خانه میآمدیم. حتی همسایهها شاهدند که من دخترم را به بیمارستان رساندم چون یکی دو بار نیمه شب حال او بد شد و با ماشین همسایه مان به بیمارستان رفتیم.
روزی که فوت کرد هم شما او را به بیمارستان برده بودید؟
نه آن روز من به خانهام رفته بودم. دوباره حال دخترم بد شد و به خواهرش زنگ زده بود. دختر بزرگترم به همراه شوهرش شیما را به بیمارستان رساندند.
علت مرگ دخترتان را چه میدانید؟
ضربهای که به سرش خورده بود بیتأثیر نبود اما فکر میکنم غم و غصه خیلی او را ضعیف کرده بود. بعد از طلاقش پسرش را دیر به دیر می دید و همیشه دلتنگ او بود. حتی یک بار به من گفت میخواهم خودکشی کنم! من او را نصیحت کردم و دلداریاش دادم تا آرام شود.
شما به عنوان ولی دم از کادر بیمارستان شکایت دارید؟
می دانم که پسرم بحث قصور آنها را مطرح کرده است اما من شکایتی ندارم. حرفهایی را هم که راجع به من زدند قبول ندارم. شیما حدود ۲۰ روز بدحال بود و اگر من با او درگیری داشتم لااقل به یک نفر میگفت! در بیمارستان سعی کردند که جان دخترم را نجات دهند اما او مرگ مغزی شد.
اعضای بدنش را اهدا کردید؟
بله، وقتی به من پیشنهاد دادند که اعضای بدن دخترم را اهدا کنیم من قبول کردم چون دخترم یک فرشته بود و میخواستم بعد از خاکسپاری هنوز هم اعضای بدنش به بیماران زندگی ببخشد.
در حالی که مستندات موجود در این پرونده فرضیه مرگ خانم والیبالیست به دلیل زمین خوردن در زمین بازی را هم پیش روی تیم تحقیق قرار داده است، رسیدگی به پرونده برای اخذ تصمیم نهایی در روال کار قضایی قرار دارد.
دیدگاه تان را بنویسید