جسد | اخبار حوادث
راز جسد سوخته وحشتناک در بشکه اسید ؛ اعترافات شوکه کننده یک زن و مرد
کشف جسد سوخته داخل بشکه اسید در ارتفاعات لواسان
مدت مطالعه:2 دقیقه
مرگ،جسد و قبرستان!با شنیدن این کلمات حتما تصاویر ناخوشایندی جلوی چشم هایتان ظاهر می شود.جسد هایی که بوی متعفنی دارند و حشرات به آن ها هجوم بردهاند و اسکلت های ترسناکی و جسد هایی که در خاک خفته اند.جسد خونین بعد از قتل ترسناک است.هر روز تعدادی جسد عجیب پیدا می شود.این تصاویر ناخوشایند پای ثابت بسیاری از فیلم های ترسناک یا حتی کابوس های شبانه ما هستند.
کشف یک جسد وحشتناک در لواسانات تهران
به دنبال کشف جسد سوخته شده یک مرد گمشده در ارتفاع لواسانات تحقیقات تیم جنایی آغاز و ۳ زن و مرد در رابطه با این پرونده، بازداشت شدند.
به گزارش خبرآنلاین، اواخر اسفندماه سال گذشته، مرد جوانی به شعبه هفتم دادسرای امورجنایی مراجعه کرد و هنگامی که مقابل بازپرس غلامحسین صادقزاده قرار گرفت، گفت: چند روزی میشود برادرم به نام محسن که به صورت مجردی در خانهاش زندگی میکند، ناپدید شده و تلفن همراهش نیز خاموش است. ساعتی پیش نیز دوست برادرم تماس گرفت و مدعی شد که محسن یک نفر را به قتل رسانده و برای اختفای جسد و معدوم کردن مقداری مشروبات الکلی، به کمک نیاز دارد!
مهر در خبری نوشت:پس از تشکیل پرونده و ثبت شکایت، تیمی از کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی (ویژه فقدان) با دستور بازپرس جنایی تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند و در نخستین گام دوست فقدانی را به نام آرش هدف بازجویی قرار دادند؛ او در اظهارات ضد و نقیضی گفت: هنگامی که محسن از طریق تماس تلفنی درخواست کمک کرد، به خانهاش رفتم اما فقط مشروبات الکلی را معدوم کردیم؛ جسد را ندیدم به هیچ عنوان نیز قبول نکردم که آن را مخفی کنم!
بازپرس جنایی در این شاخه از تحقیقات دستور داد تا اقدامات اطلاعاتی کلید زده شود که مشخص شد، چند روز قبل از اینکه فقدانی محسن اعلام شود از کارت بانکیاش در یک مغازه مصالحفروشی بشکه خریداری شده است که همین سرنخ کافی بود تا گرهای از این پرونده مرموز باز بشود.
طولی نکشید که کارآگاهان به سراغ مغازه مصالحفروشی رفتند و با بازبینی دوربینهای مداربسته متوجه شدند زن جوانی این بشکه آبیرنگ را خریداری کرده که در ادامه اقدامات اطلاعاتی حاکی از آن بود، زن جوان نامزد آرش است!
همین کافی بود تا آرش و نامزدش با دستور قضایی دستگیر شوند؛ زن جوان در همان بازجوییهای اولیه گفت: چند وقت قبل با آرش نامزد کردم؛ برای خرید لوازم به سمت جنوب تهران رفتیم اما او ناگهان ترمز کرد و به بهانه این که جای پارک نیست یک کارت بانکی به من داد و درخواست کرد تا به مغازه مصالحفروشی بروم و یک بشکه بخرم؛ پس از اینکه خرید را انجام دادم بشکه را داخل صندوق عقب گذاشتیم و به سمت خانه محسن رفتیم؛ در آنجا آرش تنهایی با بشکه به خانه مورد نظر رفت و بیست دقیقه بعد به پایین آمد!
با قوت گرفتن فرضیه به قتل رسیدن آرش توسط زن و مرد جوان، تجزیه و تحلیلهای اطلاعاتی به صورت ویژهای توسط تیم جنایی کلید زده شد و بررسیها نشان میداد، اوایل فروردینماه امسال، جسد سوخته یک مرد در داخل یک بشکه آبی زنگ در گردنه برگجهان منطقه لواسانات به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰، گزارش داده شده بود که با اعلام این خبر، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی راهی محل حادثه شدند و با تحقیقات میدانی پی بردند که مرد جوانی به قتل رسیده و عاملان جنایت جسد را به همراه محلول اسید داخل بشکه قرار داده و پس از انتقال به ارتفاعات گردنه برگجهان پا به فرار گذاشتهاند.
با توجه به شباهت سرنخهای موجود داخل پرونده فرد فقدانی و جسد کشف شده در لواسانات، خانواده محسن برای آزمایشهای DNA راهی پزشکی قانونی شدند که از سوی متخصصان پزشکی قانونی مشخص شد، جسد سوخته متعلق به محسن است؛ از سوی دیگر اقدامات فنی نشان میداد، آرش با پسر جوانی برای از بین بردن جسد به صورت پیامکی در ارتباط بوده و به برای او نوشته است: "بیل را خریدی؟!"
در مرحله بعدی، کارآگاهان پسر جوان را بازداشت کردند که او در جریان بازجوییها گفت: آرش مرتکب قتل شده است؛ او چندی قبل به من زنگ زد و درخواست کرد در ازای دریافت پول یک جسد را از بین ببریم؛ بهخاطر همین به آدرسی که فرستاده بود رفتم. جسد و محل اسید را با کمک یکدیگر داخل بشکه آبی رنگ قرار دادیم، پس از آن به تنهایی بشکه را به ارتفاعات گردنه برگجهان بردم و بلافاصله فرار کردم.
با دستور قاضی غلامحسن صادقزاده؛ بازپرس ویژه قتل شعبه هفتم دادسرای امورجنایی، متهمان برای روشن شدن زوایای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفتند.
کشف اسکلت یک جسد در کوه مشهور تهران
سناریوی پیدا شدن اسکلت یک انسان در کوه های بی بی شهربانو تهران پلیس تهران را به محل کشف اسکلت انسان کشاند.
به گزارش اختصاصی رکنا، ساعت 15 روز گذشته 26 فروردین ماه سال جاری تعدادی کوهنورد در کوه های بی بی شهربانو بودند که با بخشی از اسکلت انسان که از خاک بیرون زده بود روبرو شدند و خیلی زود ماجرا را به پلیس مخابره کردند.
ماموران کلانتری 173 امین آباد پس از حضور در محل و مشاهده اسکلت انسان و با توجه به حساسیت موضوع ماجرا را به بازپرس ویژه قتل گزارش کرده و در ادامه تیمی از کارآگاهان اداره 10 پلیس آگاهی تهران همراه با تیم تشخیص هویت برای بررسی به محل اعزام شدند.
کاراگاهان پس از حضور در محل با اسکلت یک انسان روبرو شدند که سالها از مرگش می گذشت روبرو شدند که در این مرحله اسکلت کشف شده برای بررسی های بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.
راز جسد پوسیده زن ثروتمند
همزمان با کشف جسد زنسالخورده و تنها در آپارتمان لوکساش، پروندهای پیچیده روی میز بازپرس جنایی قرار گرفت.
به نقل از ایران، ۲۱ آبان امسال مرد جوانی که مدعی بود خاله ۷۰ ساله و ثروتمندش از ۲ سال قبل ناپدید شده است همراه مأمور کلانتری به برج شیکی در غرب تهران رفت و با نشان دادن حکم قضایی خواهان ورود به خانه زن شد، اما به محض ورود به خانه او با جسدش در حالی که دچار فساد نعشی شده بود، روبهرو شد.
با کشف جسد، موضوع به بازپرس موسی رضازاده اعلام شد و تیم جنایی راهی محل شدند. مرد جوان گفت: خالهام زن ثروتمندی است که بعد از مرگ شوهرش در این خانه بزرگ بهتنهایی زندگی میکرد. از اواسط سال ۱۴۰۰ خالهام به طرز مرموزی ناپدید شد. اوایل تصور میکردیم به سفر رفته است اما وقتی خبری از او نشد مادرم به عنوان امین اموال خالهام از دادگاه حکم گرفت و امروز من به وکالت از طرف مادرم به خانه خالهام آمدم تا اموالش را صورتجلسه کنیم که با جسد او روبهرو شدیم.
متخصصان پزشکی قانونی در محل حادثه اعلام کردند که از زمان مرگ مدت زیادی میگذرد. در بازرسی از یخچال خانه، بطری شیری به دست آمد که تاریخ روی آن مهر سال ۱۴۰۰ بود. این موضوع نشان میداد که وی تا مهر سال ۱۴۰۰ زنده بوده است.اما سؤالی که ذهن تیم تحقیق را به خود جلب کرد این بود که اگر او در خانهاش به هر دلیلی فوت کرده بود، چرا بوی تعفن و فساد نعشی به مشام همسایههای برج نرسیده است.
از طرفی چرا در این مدت نگهبان برج در رابطه با وضعیت وی تحقیق نکرده بود و چرا خانوادهاش به خانه او در این مدت سر نزده بودند.بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران دستور بازبینی دوربینهای مداربسته برج و انتقال جسد برای مشخص شدن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی و تحقیقات تکمیلی را صادر کرد.
راز جسد راننده نیسان آبی 15سال بعد از مرگ
کشف جسد راننده نیسان | اسکلت پشت فرمان در اعماق دریاچه
اسکلت راننده نیسان آبی 15سال بعد از مرگش در عمق دریاچه پیدا شد
همشهری|هشتم آبانماه سال 1387خانواده مردی 67ساله با مراجعه به پلیس شهرستان سلماس از ناپدید شدن این مرد خبر دادند. آنها میگفتند که مرد ناپدید شده که به بیماری هم مبتلا بود،آخرین بار سوار بر نیسان آبی خود از سلماس راهی ارومیه شده اما هرگز بازنگشته است.
با اظهارات این خانواده پروندهای تشکیل و تحقیقات برای یافتن ردی از مرد ناپدید شده آغاز شد. در ابتدا از همه بیمارستانها و کلانتریها استعلام شد اما هیچ ردی از وی بهدست نیامد. از سوی دیگر مشخصات ظاهری این مرد و همچنین خودروی نیسان او در سیستم پلیس ثبت شد اما با گذشت سالها نه ردی از مرد ناپدید شده بهدست آمد و نه خودروی او.
هیچکس از سرنوشت مرد 67ساله خبر نداشت و در این مدت پلیس فرضیههای مختلفی را بررسی کرد اما هیچیک به نتیجه نرسید. معلوم نبود مرد گمشده دچار چه سرنوشتی شده است و در این میان خانوادهاش نیز از پیدا شدن او ناامید شده بودند تا اینکه چند روز پیش به کارآگاهان پلیس خبر رسید که خودرویی در اعماق دریاچه سد شهرچای در حوالی ارومیه دیده شده است.
بهدنبال این خبر، بررسیها آغاز و با جستوجو در اعماق دریاچه معلوم شد خودروی مورد نظر یک نیسان آبی است. بهاینترتیب تیمهای ویژه راهی محل حادثه و با ابزار و تجهیزات موجود موفق شدند خودروی موردنظر را از اعماق دریاچه بیرون بکشند. این در حالی بود که پشت فرمان ماشین اسکلت مردی زیر بقایای لباسهایش مشهود بود.
سرهنگ صادق شکری، رئیس پلیس آگاهی آذربایجان غربی با بیان این خبر گفت: با بررسی اسناد و مدارک توسط کارآگاهان محرز شد که نیسان مورد نظر متعلق به همان مرد 67سالهای است که 15سال پیش ناپدید شده بود.
بهگفته وی، با توجه به نحوه پیدا شدن اسکلت و همچنین اظهارات خانوادهاش درباره بیماری او، احتمال سقوط این فرد با خودرو به داخل دریاچه سد وجود دارد و با این حال تحقیقات پلیس برای کشف اسرار این حادثه ادامه دارد.
جسد را دفن کردم تا....راز عجیب حقوق
فرمانده انتظامی شهرستان رباط کریم از دستگیری فردی که پس از فوت پدرش، از اعلام مرگ وی به ثبتاحوال خودداری کرده و جسد را به بیایانهای پرند منتقل کرده بود، خبر داد و گفت: قصد این فرد جلوگیری از قطع شدن حقوق بازنشستگی پدرش بود.
سرهنگ علی زنگنه در تشریج جزئیات این خبر گفت:به دنبال کسب خبری مبنی بر قتل یا فوت یک مرد سالخورده در یکی از محلات شهر پرند، رسیدگی به موضوع در دستورکار ماموران پلیس آگاهی شهرستان رباط کریم قرار گرفت و آنان در تحقیقات گسترده خود به پسر جوان این مرد سالخورده مشکوک شده و او را تحت بازجویی قرار دادند.
وی با بیان اینکه این فرد در نهایت لب به اعتراف بازکرد، گفت: متهم در بازجوییها گفت که حدود 10 روز پیش پدرش به دلیل بیماری در منزل فوت کرده بود و برای اینکه حقوق بازنشستگی پدرش قطع نشود، از اعلام موضوع به ثبت احوال خودداری کرده و پس از دو روز، جسد پدرش را در نیمههای شب، به بیابان های اطراف شهر پرند منتقل و در آنجا دفن کرده است.
فرمانده انتظامی شهرستان رباط کریم در پایان گفت: در این راستا پروندهای برای این فرد تشکیل شده و تحقیقات در خصوص کشف زوایای پنهان پرونده و کشف جسد همچنان ادامه دارد.
جسد مکشوفه جراح معروف کنار ریل قطار تهران
با کشف جسد خونی مرد جوانی در کنار ریل قطار تحقیقات پلیس آغاز شد.
سردار کارآگاه علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی پایتخت اظهار کرد:کارکنان راهآهن منطقه شمسآباد شهر ری کشف جسد خونآلود مرد جوانی را روی ریل قطار به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گزارش کردند.
وی افزود: طولی نکشید که ماجرای این کشف جسد در بیسیمهای کارآگاهان پلیس پیچید و دقایقی بعد تیمی از کارآگاهان جنایی اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ راهی محل حادثه شدند و جسد مردی حدوداً ۳۵ساله را مشاهده کردند که از ناحیه سر هدف شلیک گلوله قرار گرفته بود.
سردار گودرزی ادامه داد: تحقیقات ابتدایی حکایت از آن داشت، متوفی پزشک جراح یکی از بیمارستانهای تهران بوده که احتمالاً در محل دیگری با سلاح گرم به قتل رسیده یا خودکشی کرده است.
وی با بیان اینکه سلاح گرم و پوکه فشنگ در محل حادثه کشف نشده است، افزود: در نخستین گام مأموران تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی اقدام به انگشتنگاری در صحنه جنایت و روی جسد کردند تا ردپایی از قاتل احتمالی به دست آورند؛ همچنین کارآگاهان جنایی مأموریت یافتند برای کشف ترددهای احتمالی مشکوک دوربینهای مداربسته اطراف ریل راهآهن را هدف بازبینی قرار دهند.
رئیس پلیس آگاهی پایتخت عنوان کرد: در بررسی بیشتر مشخص شد، متوفی از خانه خود واقع در ولنجک به سمت فرودگاه امام تاکسی گرفته اما در مسیر با درخواست خود پیاده شده که در ادامه براثر شلیک گلوله فوت کرده است؛ همچنین در روند تحقیقات یک نامه از خانه وی کشف شد که نشان میداد متوفی در گذشته قصد خودکشی داشته است.
وی با بیان اینکه احتمال خودکشی متوفی زیاد است، خاطرنشان کرد: جسد متوفی برای معاینات دقیقتر به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات جنایی کارآگاهان دایره ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ برای کشف زوایای پنهان این حادثه ( قتل یا خودکشی) ادامه دارد.
جسد انسان بعد از مرگ چه می شود
ما افسانه های زیادی درباره ی جسد انسان و روند تجزیه ی آن وجود دارد که بعضاً واقعیت ندارند. اما حقیقتاً تا تجزیه ی کامل چه بر جسد انسان می گذرد؟ با حقایقی عجیب و جالب درباره ی تجزیه جسد انسان بعد از مرگ همراه باشید.
۱- فرآیند تجزیه تقریبا بلافاصله بعد از مرگ شروع می شود
حدود چهار دقیقه بعد از آخرین نفسی که می کشیم، به دلیل کمبود اکسیژن در بدن، سلسله اتفاقاتی در مقیاس میکروسکوپیک شروع به رخ دادن می کند: سطح کربن دی اکسید و اسیدیته در جریان خون بالا می رود و ضایعات سمی انباشته می شوند و همین مسأله باعث سمی شدن سلول ها می شود.
بعد از آن، آنزیم های درون سلول ها شروع به فرسوده کردن آن ها می کنند. این فرآیند از اندام هایی مثل کبد و مغز شروع می شود که بیشترین آنزیم و آب را درون خود دارند.
یکی از اولین نشانه های مشهود مرگ، کدر شدن چشم ها است چون دیگر به قرنیه ها مایعات و اکسیژن نمی رسد. این فرآیند می تواند ۱۰ دقیقه بعد از مرگ شروع شود.
۲- فرآیند تجزیه پنج مرحله دارد
مرحله ی اول «اتولیز یا خود هضمی سلولی» نام دارد: سلول ها به دلیل فعالیت آنزیم ها متلاشی می شوند و مایعات درون آن ها به بیرون تراوش می کند. روی پوست تاول هایی مملوء از مایعات به وجود می آید که در اثر آن لایه های بزرگی از بدن به راحتی جدا می شود.
در همین حین، باکتری های ناهوازی (موجوداتی که بدون اکسیژن زنده و فعال هستند) ساکن روده ها شروع به تجزیه ی سلول ها می کنند و از اینجا مرحله ی دوم یعنی «باد کردن» شروع می شود.
با شروع فعالیت این میکروب ها، درون روده گازهایی انباشته شده و حجم بافت های اطراف زیاد می شود. این گازها در واکنش با هموگلوبین (نوعی پروتئین موجود در گلبول های قرمز خون) ماده ی سبز رنگی درون رگ ها تولید می کنند و پوست ابتدا به رنگ سبز و بعد سیاه در می آید.
مرحله ی سوم «تجزیه ی فعال» نام دارد که در اثر آن بافت ها شروع به آب پس دادن می کنند و این مایعات از حفره های بدن مثل دهان، بینی و غیره به بیرون تراوش می کنند. توده های بافت های بدن با فعالیت کرم های مگس و باکتری ها از بین می روند.
مرحله ی چهارم یعنی «تجزیه ی پیشرفته» زمانی رخ می دهد که با فعالیت حشرات، بیشتر بافت های نرم از بین رفته اند، باقیمانده ی پوست خشک و سفت شده و اسکلت بدن آشکار شده است.
وقتی دیگر چیزی برای تغذیه ی کرم های مگس باقی نمانده باشد، نوبت به حشرات دیگری مثل سوسک ها می رسد. این حشرات قادرند بافت های نرمی که سفتی بیشتری دارند مثل تاندون ها، رباط ها و حتی غضروف ها را تجزیه کنند.
مرحله ی آخر «تجزیه ی استخوانی» است. عوامل مختلفی منجر به تجزیه یا تکه تکه شدن استخوان ها می شود. برای مثال، خاک اسیدی ۷۰ درصد مواد تشکیل دهنده ی استخوان ها را از بین می برد. عوامل فیزیکی هم می توانند باعث تجزیه ی استخوان ها شوند مثل هجوم جانوران لاشخور یا فرسودگی تدریجی بر اثر قرار گرفتن درون جریان آب.
مدت زمان هر یک از مراحل فوق به عواملی مثل دما، شرایط دفن و وجود میکروب ها، حشرات و جانوران لاشخور بستگی دارد. به ویژه میزان دما تأثیر زیادی در مرحله ی تجزیه ی فعال دارد چون مگس ها در ماه های گرم تخم گذاری می کنند، بنابراین در دماهای پایین تر روند تجزیه کندتر است.
طی اولین سال استخوان ها به تدریج بی رنگ می شوند و ممکن است روی سطح آن ها خزه رشد کند. شکاف های بزرگ بعد از گذشت حدود یک دهه به وجود می آیند.
۳- جسدها آنقدرها هم بدبو نیستند
تصور عمومی این است که جسدها همیشه بوی متعفنی دارند اما اغلب اینطور نیست.
در مرحله ی باد کردن، گازهای بدبویی تولید می شوند اما با تداوم فرآیند تجزیه، این بوها کمتر می شوند. بوی بد یک جسد در تابستان، بعد از ده روز یا کمتر از بین می رود.
ترکیبی از گازها باعث به وجود آمدن بوی متعفن اجساد می شوند. با تجزیه ی بعضی اسیدهای آمینه توسط باکتری ها گازهای سمی و مضری تولید می شوند که می توانند از طریق پوست جذب شوند یا جای اکسیژن را بگیرند. به همین دلیل این مسأله می تواند سلامت کسانی که در فضاهای بسته با اجساد در حال تجزیه سر و کار دارند را به خطر بیندازد.
۴- باکتری ها می توانند به تعیین دقیق تر زمان مرگ کمک کنند
حشره شناسان قانونی (شاخه ای از علم جرم شناسی و پزشکی قانونی) از حشرات برای تخمین زمان مرگ استفاده می کنند، اما سرنخ های بیولوژیک احتمالی دیگری هم وجود دارد. دانشمندان حوزه ی پزشکی قانونی در حال تحقیق بر روی تأثیر باکتری ها بر روی روند تجزیه ی اجساد هستند.
بعضی محققان با بررسی نکروبیوم یا همان اجتماع باکتری ها و قارچ های یافت شده درون یک جسد تلاش دارند متوجه شوند که آیا تغییرات نکروبیوم و اینکه کدام گونه از باکتری ها و دیگر میکروب ها در هر یک از مراحل فرآیند تجزیه حضور دارند، می تواند به تخمین زمان مرگ کمک کند یا خیر.
بعضی از این میکروب ها از جمعیت میکروبی ساکن بدن انسان و بعضی از آن ها از خاک محل دفن جسد هستند یا از طریق مگس ها، دیگر حشرات و جانوران لاشخور به جسد منتقل می شوند.
۵- بدون وجود حشرات یا باکتری ها فرآیند تجزیه کند می شود
در سال ۱۹۷۷ در یکی از قبرستان های ایالت تنسی امریکا بر روی تابوت شکسته ی ویلیام شای، سرهنگی که در سال ۱۸۶۴ از دنیا رفته بود، جسد بدون سر مردی را پیدا کردند که لباس رسمی به تن داشت. پزشک قانونی در بررسی هایش متوجه شد جسد در مراحل اولیه ی تجزیه باقی مانده و گوشت آن هنوز صورتی رنگ بود، به همین دلیل پزشک ابتدا زمان مرگ را حداکثر یک سال قبل تخمین زد.
اما نکته ی عجیب آن بود که لباس های جسد از مد افتاده بودند و جنس کفش هایش از موادی قدیمی بود. سر جسد بعدها درون تابوت پیدا شد و آثار روش های قدیمی دندان پزشکی بر روی دندان های آن مشهود بود.
تمامی این موارد پزشک قانونی را به این نتیجه رساند که این جسد همان سرهنگ درگذشته، ویلیام شای بود. قبر دزدها جسد او را با عجله و شدت از تابوتش بیرون کشیده بودند.
این جسد ۱۱۳ ساله به خوبی حفظ شده بود چون آن را با شیمیایی مومیایی کرده بودند و تابوت چدنی آن کاملا بسته بود، در نتیجه حشرات و میکروب ها راه نفوذی به درون تابوت نداشتند و روند تجزیه در مراحل اولیه باقی مانده بود.
۶- شرایط محیطی هم می تواند روی روند تجزیه تأثیر بگذارد
عضی شرایط محیطی به حفظ جسد و ایجاد یک مومیایی طبیعی کمک می کنند.
در سال ۱۹۹۹ در کوهستان آند کشور آرژانتین جسد یک دختر نوجوان اینکایی کشف شد که گویی به خواب رفته بود. این دختر برای پیشکشی به خدایان آنجا رها شده بود و ۵۰۰ سال از مرگش می گذشت، اما موها، پوست و لباس هایش تقریبا سالم باقی مانده بود. ارتفاع زیاد، دمای پایین و کمبود اکسیژن منجر به حفظ شدن جسد او شده بود.
در نمونه ای دیگر، در سال ۱۹۹۱ در یکی از دهکده های کوهستان آلپ مومیای طبیعی مردی کشف شد که ۵۳۰۰ سال قبل از دنیا رفته بود و در مجموع تقریبا سالم باقی مانده بود. اگرچه توده های یخ، آب بدنش را از بین برده بودند اما پوست، دیگر بافت ها، اندام ها و استخوان هایش به خوبی حفظ شده بودند.
۷- ویروس های بیماری زا می توانند از فرآیند تجزیه در امان بمانند
بسیاری از ویروس های بیماری زا حتی بعد از مرگ انسان هم می توانند به حیات خود ادامه دهند. ویروس ابولا بعد از مرگ شخص مبتلا هم قابل سرایت است. این ویروس درون خون و دیگر مایعات بدن باقی می ماند.
هر گونه تماس با پوست شکافته یا غشاء مخاطی (که بینی، دهان و دیگر حفره های بدن را می پوشاند) جسد برای انتقال آلودگی کافی است. به همین دلیل سازمان بهداشت جهانی توصیه می کند اجساد آلوده به این ویروس به سرعت و به شکلی ایمن درون تابوت دفن شوند و کسانی که با این اجساد سر و کار دارند از دستکش محافظ استفاده کنند. این ویروس تا یک هفته درون جسد پستانداران زنده می ماند.
نوروویروس (عامل آنفلوانزای معده) هم به شکلی مشابه ابولا می تواند سرایت کند و ابتلا به آنفلوانزا به واسطه ی تماس با مخاط آلوده ی جسد امری شدنی است. ویروس آبله هم تا یک قرن درون زخم های شخص مرده باقی می ماند اما از طریق جسد به شخص زنده سرایت نمی کند.
راز ترسناک، زندهشدن جسد در سردخانه!
«ماجرا زندهشدن نیست بلکه یک نفر که علایم حیاتیاش از کار افتاده، دوباره علایم زندگی را نشان داده یا گاهی اشتباهی تصور شده یک نفر علایم حیاتی ندارد. در خیلی از موارد هم اصلاً متوفی زنده نشده و به خاطر تکانخوردنهای جسد اطرافیان تصور میکنند، مرده زنده شده است.»
مرد ۶۳ سالهای که توسط پزشک، گواهی فوت او در نسیمشهر اسلامشهر صادر شده بود، پس از انتقال به آرامستان، شروع به نفس کشیدن کرد. ۴۸ ساعت پیش، این خبر بهسرعت در شبکههای اجتماعی دستبهدست و پربازدید شد اما روز گذشته مدیرعامل سازمان دارالسلام اسلامشهر، زندهشدن یک مرد نسیمشهری بعد از مرگ را تکذیب کرد. گفته میشود حوالی ساعت ۲۰ هشتم دیماه، بستگان یک متوفی، جسد پیرمرد ۶۳ سالهای را که چند ساعت قبل در نسیمشهر فوت شده و گواهی فوت وی توسط پزشک صادر شده بود، برای تدفین به دارالسلام اسلامشهر انتقال دادند و با توجه به این که مراسم تدفین در این ساعات شب امکانپذیر نبوده، جنازه به سردخانه انتقال داده و نگهداری میشود.
در حین انتقال جسد به سردخانه یکی از بستگان مرحوم ظاهراً متوجه حرکت جسد میشود و گمان میکند که مرده دارای نبض است و بدون خارج کردن جنازه از کاور، اقدام به فیلمبرداری و پخش در فضای مجازی میکند. در پی انتشار این فیلم در فضای مجازی که انتقال جسد داخل کاور به سردخانه اسلامشهر را نشان میدهد، بستگان متوفی ادعای زندهشدن فرد فوتشده را کردند که با توضیحات مدیرعامل دارالسلام و انجام بررسیهای لازم این خبر تکذیب شد.
ماجرای زندهشدن و مرگ نوزاد آبدانانی
تاریخ رُند ۹۹/۹/۹ برای خیلیها با جنجال به دنیا آوردن لاکچری و زورکی نوزادان همراه بود که در شبکههای اجتماعی هم بسیار درباره آن بحث شد. در همین روز، یک اتفاق دیگر هم افتاد که آن روی دیگر سکه و البته تعجببرانگیز و امیدبخش بود اما در نهایت به غم و تاسف ختم شد. سیزدهم آذر ویدئویی در شبکههای مجازی با توضیح جان گرفتن یک نوزاد در غسالخانه منتشر شد که واکنش و حیرت کاربران بسیاری را به دنبال داشت. در این فیلم دیده میشد که نوزاد ۴۵ روزه آبدانانی پس از اعلام فوت و انتقال به غسالخانه، دوباره جان میگیرد.
ماجرا این گونه بوده که والدین این نوزاد تصور میکردند او فوت شده و حتی معاینه و گواهی فوت هم برایش صادر میشود. او را برای تدفین به آبدانان با فاصله حدود ۱۸۰ کیلومتر از ایلام انتقال میدهند. اما مسئول غسالخانه آبدانان متوجه تپش قلب نوزاد میشود. پس از حضور اورژانس، زنده بودن نوزاد تایید و برای مراقبت بیشتر به بیمارستان انتقال داده میشود. همان زمان برخی خبرگزاریها از صدور گواهی دفن این نوزاد انتقاد کرده بودند و آن را ناشی از قصور پزشکی دانستند. گزارشها نشان میداد این شیرخوار ۴۵ روزه به دلیل تشنج در تاریخ ۹۹/۹/۹ ساعت ۴ بعدازظهر بعد از هماهنگی از مرکز آبدانان به بیمارستان امام(ره) منتقل و بستری شده است. نامبرده سابقه بستری به مدت ۱۶ روز در بیمارستان آیتالله طالقانی ایلام به دلیل هیپوکسی مغزی را داشته که در این مدت و بعد از آن به دلیل مشکلات مغزی توانایی تغذیه از راه دهان را نداشته و توسط لوله معده تغذیه شده است. بیمار ابتدا در بخش اطفال بستری و به دلیل اختلال تنفس به بخش مراقبت های ویژه کودکان منتقل می شود و تحت مداوا قرار می گیرد و در مدت بستری افت فشارخون و کاهش سطح هوشیاری شدید داشته و در نهایت با کاهش ضربان قلب و قطع تنفس تحت عملیات احیای قلبی تنفسی قرار گرفته و بعد از ناموفق بودن، عملیات احیا قطع و در نهایت مرگ قطعی کودک تایید میشود و پرونده زندگی او به پایان میرسد.
برگشت به زندگی در سردخانه خرمآباد
هیچ جسدی بدون گواهی فوت توسط هیچ سردخانه رسمی تحویل گرفته نمیشود. این کلید ماجرای زنده شدن یک زن ۴۲ ساله بود که چند ماه پیش منتشر و موجب شد روایتهای گوناگونی درباره آن نقل شود. اما توضیحاتی که در ادامه درباره آن داده شد، باعث شد ابعاد موضوع بیشتر مشخص شود. طبق آن چه ثبت شده، ساعت ۲ نیمه شب یکی از شبهای اردیبهشت ۹۹، خانوادهای متوفای خودشان را به سردخانه بهشت رضای خرمآباد تحویل میدهند. برای تحویل یک جسد باید گواهی فوت جسد موجود باشد اما خانواده این فرد که خودشان بدون معاینه پزشک، تشخیص داده بودند مرده، او را به سردخانه تحویل داده بودند. وقتی نگهبان سردخانه از آنها مدرک میخواهد، اظهار میکنند به علت دیروقت بودن مدرکی همراهشان ندارند و فردا تحویل خواهند داد. بنابراین جسد تحویل سردخانه میشود. وقتی که جسد فردا برای معاینه پیش دادپزشک برده میشود، متوجه میشوند که فرد فوت نکرده است. خانواده زن ۴۲ ساله، به دادپزشک میگویند این زن معلول اعصاب و روان بوده و مشکل روانی داشته است، یک سری مدارک را ارائه میدهند که دادپزشک اعلام میکند آن مدارک نمیتواند علت فوت باشد و جسد را نمیپذیرد و میگوید باید جسد برای کالبدشکافی به پزشکی قانونی برود و در همین حین جسد در آمبولانس تکان میخورد و به بیمارستان منتقل میشود. این زن پس از مدتی بستری هوشیاری خودش را به دست میآورد و به زندگی بازمیگردد.
بازگشت پس از ۱۸ دقیقه حلقآویزی
گزارش صحنه اعدام نشان میداد علیرضا، زندانی ۳۵ ساله به مدت ۱۸ دقیقه در حالت حلقآویز روی چوبهدار بوده است. پزشکان میگویند ۵ دقیقه حلقآویز بودن هم برای گرفته شدن جان یک انسان کافی است اما چه شد که علیرضا ممقانی چند ساعت پس از برگزاری مراسم اعدامش، در سردخانه نبض حیاتش دوباره شروع به زدن کرد؟ کسی نمیداند. چیز قابل توضیحی نیست اما وقتی مسئول سردخانهای در بجنورد عصر ۲۵ مهر ۹۲ در پایان شیفت کاریاش در حال بررسی اجساد بود متوجه گرم بودن جسد شد. جسد بلافاصله به بیمارستان منتقل شد. خبر زنده شدن او موجب تحیر و تعجب خانوادهاش هم شد. دو ماه در کما به سر برد و در عین ناباوری به زندگی برگشت. پزشکان امیدوار بودند حالا که فرد اعدامی به زندگی بازگشته با حداقل مشکلات جسمی برگردد. تقریبا همینطور هم شد و علیرضا ممقانی به جز مشکلات حرکتی در قسمت سمت چپ بدن و پاک شدن بخشی از حافظهاش به زندگی عادی برگشت. پس از بازگشت علیرضا به زندگی این نگرانی در خانواده او وجود داشت که حکم اعدام را دوباره در موردش اجرا کنند. جرم این متهم قاچاق مواد مخدر بود که موجب صدور حکم اعدام برای او شده بود. در حالی که برخی معتقد بودند چون حکم صادرشده سلب حیات است، او باید دوباره اعدام شود اما مسئولان قضایی اعلام کردند چون از لحاظ عاطفی یکی از راههای برخورد با فرد اعدامی که مرگ را به چشم دیده و شدایدی را تحمل کرده، عفو است و چنین فردی دارای وضعیتی خاص است، میتواند مورد لطف و عفو نظام اسلامی قرار گیرد. بنابراین حکم علیرضا به حبس ابد و بعدها به ۲۰ سال زندان تبدیل شد و با ۱۰ سال حبس دیگر که به خاطر جرم سرقت او در پروندهاش بود، مجموعا به ۳۰ سال حبس تبدیل شد.
زندهشدن زن برزیلی در قبر
فکر کردن به این موضوع که انسان زندهای حتی چند ثانیه را در تابوت مدفون شده زیر تلی از خاک بگذراند هم میتواند مو را به تن آدم راست کند اما جالب است بدانید یک خانم برزیلی رکورد جهانی زندهبودن در قبر را به خودش اختصاص داده است. روسانگلا ۳۷ ساله که ۱۱ روز قبل از خاک سپاریاش در بیمارستانی، گواهی فوت او صادر شده بود، با تصور این که واقعا مرده به خاک سپرده شده بود. بعد از گذشت مدتی چند تن از رهگذران و ساکنان خانههای اطراف قبرستان ادعا کردند که بارها صدای فریاد و جیغهای زنی را از داخل قبرستان شنیدهاند اما این مسئله جدی گرفته نشد. سرانجام بعد از کشوقوسهای فراوان مسئولین حاضر به صدور اجازه نبش قبر میشوند و در این لحظه خانواده این زن با صحنه تکاندهندهای مواجه شدند. بدن او گرم بود و جراحات در دستانش تازه بود. این مسئله گواه این است که زن بیچاره تمام این ۱۱ روز در تلاش بوده تا راهی برای خروج پیدا کند و پزشکان بعد از معاینه او اعلام کردند دقایقی قبل از نبش قبر جان خود را از دست داده است! روسانگلای ۳۷ ساله بعد از ۱۱ روز تلاش برای اثبات زندهبودنش در حالی که گرمای بدن او و ناخنهای شکسته شدهاش بر اثر چنگ کشیدن به تابوت اثبات کننده زنده به گور شدنش بود، به خاک سپرده شد.
اشتباه گرفتن «جمود نعشی» با زندهشدن
یک متخصص قلب و عروق درباره احتمال برگشت علایم حیاتی بعد از قطع شدنشان از منظر پزشکی صحبت کرد. خبر زنده شدن یک فرد در سردخانه یا برگشت او به زندگی چند ساعت بعد از قطع شدن همه علایم حیاتیاش، هر از چندگاهی خبرساز میشود. احتمالا برای شما هم این سوال پیش آمده است که آیا از منظر پزشکی، امکان زنده شدن در سردخانه وجود دارد یا نه؟ در ادامه، دکتر غلامرضا دهستانی، متخصص بیماری های قلب و عروق به سوالاتی در همین باره پاسخ میدهد.
تکان خوردن جسد طبیعی است
این متخصص قلب و عروق درباره امکان زنده شدن بعد از صدور گواهی فوت میگوید: «این اتفاق برای من هم پیش آمده که همراه بیمار بعد از صدور گواهی فوتش آمده و گفته است او چشمهایش باز شد، دستش تکان خورد یا ... بنابراین زنده است. در این مواقع، آنها احساس میکنند که متوفی، زنده شده است در صورتی که این اتفاق، «جمود نعشی» است. به همین دلیل است که تکان خوردن فرد بعد از فوت، یک اتفاق طبیعی است. مثلا در همین مورد زنده شدن مردی از اهالی اسلامشهر که خانوادهاش با گرفتن ویدئویی مدعی شده بودند متوفی زنده شده و بعدش هم تکذیب شد، احتمالا چنین مسئلهای روی داده است.»
این تصور همراهان متوفی اشتباه است
«وقتی چند ساعت از فوت بیمار بگذرد، او دچار جمود نعشی میشود.» دکتر دهستانی با این مقدمه ادامه میدهد: «مثلا شاید شنیده یا حتی ویدئویی دیده باشید که در لحظه دفن، جسد کمی تکان میخورد. این فرد زنده نیست بلکه به خاطر تغییراتی که در بافت عضلاتش رخ داده، دچار جمود نعشی شده است. مثلا اگر چشمهایش باز میشود، به خاطر تغییرات آنزیمی است که در بدنش اتفاق افتاده است. این تکان خوردنها اتفاق می افتد و همراهان فرد فوت شده اشتباها تصور میکنند که آن فرد زنده شده در صورتی که اینطور نیست.»
«جمود نعشی» یعنی سفت شدن ماهیچهها
از این متخصص قلب و عروق میخواهم تعریف جمود نعشی را هم برای ما بگوید: «جمود نعشی یا مرگاخُشکی یا ریگورمورتیس حالتی است که پس از مرگ در ماهیچههای جانداران رخ میدهد و در جریان آن بافتهای ماهیچهای به مرور سفت و سخت میشود. این حالت در آدم ۳ ساعت پس از زمان مرگ آغازمی شود و ۱۲ ساعت پس از آن به اوج میرسد و شاید تا ۳۶ ساعت پس از مرگ هم این حالت دنباله داشته باشد. مرگاخُشکی نخست از ماهیچههای چانه و گردن آغاز و سپس این فرایند از سوی سر به سوی پاها گسترش مییابد. در همین حین، ممکن است بدن فرد تکانهای کوچکی بخورد که به آنها اشاره شد.»
احتمال خطای نوار قلب خیلی کم است
دکتر دهستانی در کنار همه این توضیحات، درباره احتمال زنده شدن متوفی در سردخانه یا بعد از دفن میگوید: «الان مثل قدیم نیست که برای دفن بیمار، فقط نبض او را بگیرند. در حال حاضر زمانی گواهی فوت صادر میشود که ضربان قلب فرد متوقف میشود و روی مانتیور هیچ موجی دیده نمیشود بنابراین خیلی بعید است چنین اتفاقی بیفتد. همانطور که گفتم من هم موردی داشتم که همراهان فرد فوت شده قسم میخوردند که دستش تکان خورده و زنده است اما وقتی دوباره علایم حیاتی او را با دستگاه بررسی کردم، دیدم که فوت کرده است. درباره بچه ایلامی (آبدانانی )هم که زنده شده بود، من اطلاعات دقیقی ندارم. یک احتمال این اتفاق که فردی در سردخانه زنده شود، قصور پزشک و پرستار است وگرنه نوار قلب کوچک ترین امواج قلب را نشان میدهد. تا زمانی که آن خط کاملا صاف نشود، دستگاههای وصل شده به بیمار قطع نمیشود. با توجه به عمل احیا، معمولا تا یک ربع یا ۲۰ دقیقه، نوار خط قلب کاملا صاف نمیشود و ما هم صبر میکنیم و بعدش، پزشک گواهی فوت صادر خواهد کرد. باید مطمئن شویم که مریض از لحاظ پزشکی فوت کرده و دیگر برنمیگردد بنابراین، این اتفاق خیلی بعید است.»
دیدگاه تان را بنویسید