پایگاه خبری خانه فوتبال:

به گزارش خانه فوتبال، نقش فوتبال در تزریق نشاط به جوامع و ایجاد هویت مشترک و همبستگی در نسل‌ها و قشرها برهیچ کسی پوشیده نیست اما فوتبال ما مدتی است به‌جای این‌که با موفقیت‌های ملی یا باشگاهی سروصدا کند و آدم‌ها را در کنار هم جمع کند با اخبار تلخ و عجیبش مورد توجه قرار می‌گیرد؛ طوری که همه فوتبالی‌ها با هر نوع سلیقه‌ای در یک موضوع به اتفاق نظر جدی رسیده‌اند که وضعیت عجیب قراردادهای باشگاهی و ملی، مثل خسارت سنگین در قرارداد ویلموتس، یک فاجعه برای فوتبال و بیت‌المال است. فوتبال ما در رده‌ها و اشکال مختلف یک پای ثابت شکایت‌ها به فیفاست.

مدیریت‌های کوتاه مدت باشگاهی، نتیجه‌گرایی بدون چشم‌انداز، عجله داشتن برای جذب بازیکن و مربی در رقابت با تیم‌های حریف، نقش پررنگ دلال‌ها و ... همه و همه باعث شده دلارهایی که باید دردی از مردم دوا کنند در جیب بازیکنان و مربیان خارجی بروند که در بیشتر موارد کیفیت لازم را هم ندارند. شاکیان تیم‌های داخلی حتی اگر مثل برانکو و استراماچونی توانمند هم بودند و قبول می کردند به‌خاطر هواداران و خدشه‌دار نشدن محبوبیت خودشان بدون دردسر با باشگاه‌ها توافق کنند رفتارهای غیرحرفه‌ای باشگاه‌ها مسیر را به  سمتی می‌برد که آن‌ها هم ناچار به شکایت و پیگیری جدی شدند. آخرین باری که شنیده‌اید یک تیم ایرانی در پرونده‌اش موفقیت حقوقی داشته کی بوده؟ بازیکنی می‌آید، بدون بازی و بعد از کلی بی‌انضباطی یا به‌ خاطر رد شدن در تست پزشکی از تیم جدا می‌شود اما پولش را کامل و به دلار می‌گیرد.

ماجرا چنان ابعاد عجیب و پیچیده‌ای دارد که مدیران یکی از باشگاه‌ها مدعی شد ،درپشت پرده این شکست‌های حقوقی مکرر تیم‌های ایرانی، دلایلی وجود دارد و تنظیم قراردادها به شکلی است که خواه ‌ناخواه در صورت دعوای حقوقی از همان اول محکوم به شکست است.به عبارتی یک توافق قبلی میان شاکی و متشاکی برای کشاندن پرونده به دادگاه و سپس تقسیم غرامت وجود داشته است!ادعایی که تواتر این مسئله آن‌ را تامل برانگیز هم می‌کند.  در این بین باشگاه‌ها با مدیریت‌های بی‌تجربه و عجول را می‌شود کمی و فقط کمی درک کرد اما اتفاقی که برای فدراسیون در قرارداد با ویلموتس افتاد را نمی‌توان به سادگی هضم کرد. فدراسیون پنج ستاره ما که طبیعتاً تجربه انواع قراردادها را دارد و از مشاوره‌های حقوقی هم استفاده می‌کند چرا باید بعد از نتایج فاجعه‌بار ویلموتس متحمل چنین خسارتی به او شود؟ خسارتی که فقط از جنس دلار هم نیست.

فوتبال غیر از نشاط برای مردم، می‌تواند آیینه‌ای از فرهنگ و زندگی اجتماعی و روابط آدم‌های هر جامعه باشد و تبدیل شدن فوتبال ایران به مهم‌ترین مشتری پرونده‌های قضایی فیفا، غیر از برباد دادن دلارها، تصویر مخدوش و زشتی هم از کشور به دنیا مخابره می‌کند. حتی اگر همین حجم از پرونده‌ها را در فیفا داشتیم و باشگاه‌های ما خصوصی بودند لااقل نگران هدررفت دلار نبودیم؛ اما بیشتر تیم‌های باشگاهی ما بدون هیچ خودکفایی مشخصی در اقتصاد ورزشی، فقط و فقط از بیت‌المال استفاده می‌کنند و شاید برای همین است که مدیران کوتاه مدت و شهرت طلب فوتبالی نگران دلارها نیستند و چند صباح دیده شدن را به هرچیزی ترجیح می‌دهند. نقطه تلخ ماجرا این است وقتی رویه‌ها اصلاح نشود؛ وقتی کسی پاسخ گوی عملکردش نباشد نمی‌توان امیدی به آینده داشت و ماجرای ویلموتس و موارد مشابه، مصادیق آخر هدررفت دلار و آبرو به‌خاطر فوتبال نخواهند بود و این تکرار ماجرا فوتبال ما را به پدیده‌ای ضد کارکرد خودش تبدیل می‌کند. فوتبالی که باید ابزار نشاط باشد، در این وضعیت اقتصادی، تولید خشم و ناراحتی می‌کند و برایند حال و هوایش مثل نتایج منفی باقی می‌ماند.

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: