دختر 15 ساله دنیایش را پیش مرد متاهل باخت/سرنوشت عجیب نیلوفر

درست زمانی که گمان می کرد برای خودش یک عشق واقعی پیدا کرده متوجه شد پسر جوانی که با او هم صحبت شده مرد متاهلی است که هم سن پدرش می باشد.

دایی نیلوفر برای اعلام فقدانش به پلیس آگاهی مراجعه کرد و گزارش داد خواهرزاده اش از روز گذشته به بهانه رفتن به پارک از منزل مادربزرگ خارج شده و برنگشته است.

افسر پرونده طبق روال اداری با والدین نیلوفر تماس گرفت اما هیچ کدام حاضر نشدند برای پیگیری پرونده فقدان دخترشان مراجعه کنند. انگار با طلاق و جدایی بین آنها این دختر هم یکی از وسایل و اشیا مربوط به زندگی مشترکشان بود که هیچ کدام حاضر به نگهداری و مراقبت از او نبودند و هر کدام انتظار داشتند دیگری مسئولیت نتیجه و ثمره چند سال زندگی مشترکشان را به عهده بگیرد.

داستان زندگی تلخ نیلوفر دختر 15 ساله تهرانی

شاید در ابتدا چیزی نیلوفر را اذیت نمی کرد و زندگی در کنار مادربزرگ برایش کافی بود اما کم کم با رسیدن به نوجوانی و از راه رسیدن بحران بلوغ همه چیز عوض شد. حس آزار دهنده طرد و رها شدن و این فکر وحشتناک که کسانی که او را به این دنیا آورده بودند حاضر نبودند با او زندگی کنند و مانند یک موجود مزاحم او را از خود می راندند شکنجه روحی هر روز و هر شبش شده بود تا اینکه تصمیم گرفت برای فراموش کردن این درد خودش را در شیطنت ها و دوستی های افراطی و فضای مجازی غرق کند .

15سال بیشتر نداشت اما خیلی زود در میهمانی های مختلط استعمال مواد مخدر و مشروب را تجربه کرد و در فضای مجازی دنبال رابطه ای برای سرگرمی و پرکردن خلاء های عاطفی اش گشت و درست زمانی که گمان می کرد برای خودش یک عشق واقعی پیدا کرده متوجه شد پسر جوانی که با او هم صحبت شده مرد متاهلی است که هم سن پدرش می باشد و تصاویر خصوصی اش را در اختیار دارد و قصد دارد با استفاده از آن تصاویر او را برای رابطه تحت فشار بگذارد ترسید. تنها کاری که از ترس واکنش اطرافیانش به ذهنش رسید فرار بود .

فکر کرد شاید بیرون از خانه و دور از مادربزرگ و دایی اش بتواند راه حلی برای مشکلاتش پیدا کند . از ترس سرزنش بزرگترها دلش می خواست خودش را توی شلوغی خیابانها گم کند و دیگر به خانه بازنگردد . نمی دانست چه توضیحی درباره ارسال تصاویر خصوصی اش باید به اعضای خانواده اش بدهد و هم از آنها می ترسید و هم از مرد سوءاستفاده گری که می خواست او را مجبور به ادامه ارتباط با خودش بکند.

ساعت ها در خیابان ها و پارک ها پرسه زد و زهر نگاه ها و متلک های مردهای مزاحم که به جانش نشست مردد شد و وقتی موتورسوار مزاحمی به او نزدیک شد خواست به زور او را با خود ببرد و باغبان پیر پارک موتور سوار را از او دور کرد، مطمئن شد ماندن در خیابان راهش نیست. با همکلاسی اش تماس گرفت و خواست یک شب را در خانه آنها بماند .

افسر پرونده با بررسی سرنخ ها متوجه حضور نیلوفر در منزل دوستش شد و با تماس با دخترک او را مجاب کرد تا به جای ترس خودش را به پلیس معرفی کند و قول داد تا کمکش کند. شاید برای اولین بار بود که نیلوفر در زندگی اش احساس کرد که برای کسی مهم است و انسانی پیدا شده که بدون چشم داشت قصد دارد از او حمایت کند.

حرف های افسر پرونده اداره فقدانی های پلیس آگاهی آرامش کرد و به همراه خانواده دوستش که تازه متوجه شده بودند او بدون اطلاع خانواده اش شب را در منزل آنها مانده است به پلیس آگاهی آمد .

افسر پرونده با فرد مزاحمی که قصد سوء استفاده و اخاذی از نیلوفر را داشت تماس گرفت و با دخالت پلیس سایه سیاه و سنگین فرد مزاحم از زندگی دختربچه 15ساله برداشته شد.

گام بعدی ارجاع نیلوفر به واحد مشاوره و مددکاری پلیس بود و در پایان نیلوفر دست در دست دایی و مادربزرگش اداره فقدان را ترک کرد .

این بار به خیر گذشت اما چه کسی می داند در تنهایی مرداب گونه دخترکی که توسط والدینش رها شده، سرنوشت نیلوفر و سایر دختر بچه های رها شده در دوران بلوغ و نوجوانی ، که قربانی بی مهری و بی مسئولیتی والدین شان شده اند چه خواهد شد و چه سرانجامی در انتظار آنهاست.

نظریه کارشناس

- مطمئنا شما هم در بسیاری از دعواهای بین زوج ها در هنگام طلاق این جمله را شنیده اید که "برو و بچه ات را هم با خودت ببر" ! بسیاری از زوج ها پس از چند سال زندگی مشترک ممکن است به دلایل مختلف به این نتیجه برسند که ادامه زندگی مشترک برایشان امکان پذیر نمی باشد و تصمیم بگیرند با طلاق به زندگی مشترکشان پایان بدهند.

اما نکته مهم در این بین وضعیت فرزندان این زوج ها می باشد. طلاق به هیچ عنوان باعث از بین رفتن مسئولیت والدین نشده و شما تا همیشه در برابر سرنوشت کودکانی که به دنیا آورده اید مسئول هستید و نباید خودخواهانه آنان را مانند بقیه مشترکات زندگی مشترک دور بیاندازید .

- اگر شما والدین دختر یا پسری در سن بلوغ و نوجوانی هستید یا در جایگاه جایگزین والدین از نوجوانی مراقبت می کنید به خاطر داشته باشید که بسیاری از خطاها خاص دوران بلوغ و نوجوانی بوده و به دلیل بی تجربگی و خامی و تحت تاثیر تغییرات روحی و جسمی دوران بلوغ از بسیاری از نوجوانان سر می زند . باید با آگاهی از این موضوع این اطمینان خاطر را به فرزند خود بدهید که شاید از خطای فرزند ناراحت بشوید اما این امر باعث از بین رفتن علاقه و حمایت شما نخواهد شد و در هر صورت از او در برابر افراد سودجو محافظت خواهید کرد. اگر نوجوان شما این موضوع را بداند در صورت بروز هر رفتار اشتباه به جای دست زدن به اشتباهات بزرگتر از شما کمک خواهد خواست .

- مسئولانه با مطالعه وشرکت در کلاسهای آموزشی با وی‍ژگی های دوران بلوغ و نوجوانی آشنا شوید. بسیاری از والدین به دلیل ناآگاهی نسبت به این دوره حساس از رشد به راحتی با اشتباهات خود باعث تخریب پل های ارتباطی بین خود و فرزندشان شده و فرزندشان را برای همیشه از دست می دهند .

-در صورت تصمیم برای طلاق با فرزندان خود صحبت کرده و ضمن آماده کردن آنها برای پذیرش شرایط جدید به آنان اطمینان خاطر بدهید این تصمیم تغییری در رابطه شما به وجود نخواهد آورد و تا همیشه در کنار آنها خواهید بود و پشتیبان و حامی باقی می مانید حتی اگر زیر یک سقف با آنها زندگی نکنید.