استعفای مجیدی و حقیقتی که آشکار شد
آنهایی که هیچ ابایی ندارند بگویند برگشتن استراماچونی روی نیمکت استقلال به دلیل قرارداد سنگینی که با او منعقد شده است صرفه اقتصادی دارد، امروز حتی زحمت تکذیب اخبار نویسندگان ایتالیایی را به خود نمی دهند!
سیل اخبار منتشر شده توسط رسانههای ایتالیایی برای «استراماچونی و استقلال» چه چیز را ثابت میکند؟ آیا این خبرنگاران که همیشه اخبار مربوط به سرمربی ایتالیایی را تحت پوشش قرار میدهند، بیخبر و ناغافل چنین خبرهایی را منتشر میکنند؟
این رسانهها نه تنها از مذاکره رسمی سرپرست باشگاه با استراماچونی خبر دادهاند که حتی به چراغ سبز آقای وزیر نیز برای این بازگشت اشاره کردهاند. در این صورت آیا نباید حق را به فرهاد مجیدی داد که پس از دربی حذفی، در فضای مجازی استعفا کرد؟
آنهایی که هیچ ابایی ندارند بگویند برگشتن استراماچونی روی نیمکت استقلال به دلیل قرارداد سنگینی که با او منعقد شده است صرفه اقتصادی دارد، امروز حتی زحمت تکذیب اخبار نویسندگان ایتالیایی را به خود نمیدهند!
آنها حتی از خودشان سوال هم نمیکنند پس از استراماچونی که آن طور یک تیم لیگ برتری را بیخبر رها کرد و رفت، چه کسی جرأت داشت روی نیمکت استقلال بنشیند؟ فرهاد مجیدی که ریسک سرمربیگری را (با اعتبار وحشتناکی که استراماچونی در سکوها داشت) پذیرفت با انتشار خبرها و پچپچهایی که تکذیب هم نمیشوند، اعتبار استعفایش را در فضای مجازی ثبت و ضبط کرد. دیگر کسی نمیتواند به مجیدی بگوید آن چه استعفای بیموقعی بودی که در صفحه اینستاگرامش اعلام کرد...
به سرمربی فعلی استقلال زمانی میشد خرده گرفت که محاسباتش اشتباه و ادعاهایش بیراه بود اما وقتی سیل خبرهای مربوط به بازگشت سرمربی ایتالیایی قویا تکذیب نمیشوند، این فرهاد مجیدی است که دست بالا را میگیرد و میگوید آنچه گفته بود عاری از حقیقت نبود...
دیدگاه تان را بنویسید