بازخوانی یک پرونده :
قتل و تکه تکه کردن زن تهرانی در حمام | قصابی فجیع زن بی گناه بدست شوهر سنگدلش | عکس تکاندهنده
کشف جسد مثلهشده زن میانسال در حمام خانه
قتل دلخراش همه را شوکه کرد.قتل مقوله ترسناک و عجیبی است.قتل آدمی را نابود و خانواده ایی را عزادار میکند.قتل جنبه های مختلفی دارد.قتل هر روز در عین ناباوری بیشتر می شود
جزئیات قتل و مثله شدن بانوی 50 ساله
تسنیم:مادر ۵۰ساله در خانه خود در غرب تهران توسط همسرش به قتل رسید و جسد مثلهشده وی توسط فرزندش در حمام کشف شد.
سهشنبه ۲۸ تیر ماه جاری، کشف جسد مثلهشده زنی در حمام خانه خود در غرب تهران از سوی فرزندش به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گزارش داده شد.
با اعلام این خبر، محمدجواد شفیعی بازپرس ویژه قتل شعبه پنجم دادسرای امور جرائم جنایی و تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
تیم جنایی بهمحض حضور در خانه موردنظر به حمام مراجعه کردند و با جسد مثلهشده زن حدوداً ۵۰سالهای مواجه شدند که به قتل رسیده بود.
بدین ترتیب تحقیقات جنایی توسط بازپرس پرونده کلید خورد و در بررسیها مشخص شد مقتول توسط همسرش بهدلیل وسواس زیاد و اختلافات دیگر به قتل رسیده است و عامل جنایت پس ارتکاب این جنایت، اعضای بدن جسد مقتول را با چاقوی آشپزخانه مثله کرده است.
تحقیقات بیشتر مشخص کرد قاتل پس از قتل همسرش و مثله کردن جسد وی، از صحنه جنایت به مکانی نامعلوم گریخته است و پسر مقتول پس از حضور در خانه با مشاهده جسد مثلهشده مادرش مواجه شده و این حادثه را به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گزارش داده است.
تحقیقات جهت کشف ابعاد پنهان پرونده توسط محمدجواد شفیعی؛ بازپرس ویژه قتل شعبه پنجم دادسرای امور جرائم جنایی ادامه دارد و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی برای دستگیری عامل جنایت وارد عمل شدهاند.
اخبار جدید از قتل خانواده نجف آبادی
عصر روز جمعه ۱۷ تیر ماه امسال تعدادی از ساکنان یکی از محلههای جنوب شهرستان نجفآباد واقع در استان اصفهان بعد از ساعتها بیخبری از اعضای یک خانواده که در آنجا زندگی میکردند، به همراه ماموران پلیس وارد خانهشان شدند. بوی تعفن شدیدی در فضای این خانه پیچیده بود و هیچکس ندیده بود اعضای این خانواده از آنجا خارج شده باشند؛ از طرفی همه درهای خانه قفل و فضای عجیبی بر آنجا حاکم بود.
روزنامه همشهری نوشت: بوی تعفن از زیرزمین به مشام میرسید و آنها وقتی در زیرزمین را باز کردند با صحنهای باورنکردنی روبهرو شدند. هر ۵ عضو این خانواده حلقآویز شده و جان خود را از دست داده بودند. دقایقی بعد خبر این حادثه تلخ مثل بمب در شبکههای اجتماعی منفجر و با حضور قاضی و کارآگاهان جنایی تحقیقات در اینباره آغاز شد. هنوز به درستی معلوم نبود که جان باختن اعضای این خانواده بر اثر خودکشی است یا آنها قربانی یک جنایت شده و به قتل رسیدهاند. با وجود این شرایط پیکرها نشان میداد که چند روزی از حادثه میگذرد و در همه این مدت هیچکس از سرنوشتی که ۵عضو این خانواده به آن دچار شده بودند اطلاعی نداشت.
حادثه به روایت مقام قضایی
اولین مسئولی که درباره این حادثه تلخ اظهارنظر کرد، رئیسکل دادگستری استان اصفهان بود. حجتالاسلام والمسلمین اسدالله جعفری در اینباره گفت: با اعلام خبر این حادثه بلافاصله مأموران انتظامی به همراه دادستان شهرستان، نیروهای پزشکی قانونی و سایر افراد مرتبط در محل وقوع حادثه حضور پیدا کردند و مشاهده شد پیکرهای ۵نفر از اعضای این خانواده که همگی حلقآویز شده بودند، بهدلیل گذشت زمان دچار فساد نعشی شده است. بدون فوت وقت بررسیها آغاز شد و یک تیم مجرب از پلیس و پزشکی قانونی با نظارت دادستان شهرستان در حال بررسی ابعاد مختلف این حادثه هستند.
تصاویر بر دار شدگان نجف آبادی
جعفری درباره قتل یا خودکشیبودن این حادثه گفت: با توجه به شواهد و قراین و بررسی اولیه در صحنه، مسئله وقوع قتل تاکنون مطرح نیست و خبر دستگیری فرد یا افرادی در این رابطه که در فضای مجازی منتشر شده صحت ندارد. با این حال در جریان تحقیقات از افراد مرتبط و مطلع که از قبل با این خانواده در ارتباط بودند، ممکن است افرادی احضار شده و اطلاعات لازم از آنها گرفته شود.
قربانیان چه کسانی هستند؟
حالا با گذشت ۳ روز از کشف پیکرهای قربانیان این حادثه همچنان خبرهای ضدو نقیضی درباره آنچه رخ داده منتشر شده و روایتهای مختلفی درباره علت مرگ آنها به گوش میرسد. اما قربانیان حادثه چه کسانی هستند؟ نخستین نفر مادر این خانواده است. زنی حدوداً ۶۰ ساله که همراه فرزندانش زندگی میکرد. دومین نفر دختری جوان و مجرد است و سومین نفر پسر جوان خانواده. چهارمین و پنجمین نفر نیز دختر بزرگتر خانواده و دختر خردسال او بودند.
همسایهها چه میگویند؟
این روزها در نجفآباد همه درباره این حادثه و قربانیانش صحبت میکنند و نام آنها بر سر زبانها افتاده است؛ اما پیش از این نیز آنها خانواده سرشناسی بودند. یکی از همسایهها در اینباره میگوید: قربانیان از خانوادههای قدیمی و سرشناس نجفآباد بودند. همسایههایی که وارد خانه شده بودند میگفتند پشت درها و درزها مسدود شده بود و تمام پنجرهها و درها قفل و حتی آب و برق و گاز خانه هم قطع شده بود. یکی دیگر از همسایهها که رابطه نزدیکی با قربانیان داشت میگوید: ساعت ۱۸ روزی که اجساد کشف شد، داماد سابق خانواده به پلیس مراجعه کرده و گفته بود دخترم در خانه مادربزرگش زندگی میکند اما از چند روز قبل که برای بردن دخترم با آنها تماس میگیرم گوشیهایشان خاموش است و جوابم را نمیدهند.
روایت یکی از بستگان قربانیان
هر چند بهدنبال این حادثه اخبار مختلفی در شبکههای اجتماعی منتشر شد اما یکی از اقوام قربانیان در گفتوگو با همشهری جزئیات جدیدی از این حادثه فاش کرد. او گفت: خالهام (مادر خانواده) فرهنگی بازنشسته و همسرش در قید حیات نبود. آنها وضعیت مالی خوبی داشتند و دختر بزرگ خالهام که در این حادثه به همراه دختر نوجوانش جان باخته، ۳۶ ساله بود. پسر بزرگ خالهام نیز ۳۴ ساله و دختر دیگر او هم ۳۲ ساله بود که همه آنها جانشان را در این حادثه از دست دادند و ما اطمینان داریم که به قتل رسیدهاند. چرا که اولا وضع مالی خوبی داشتند و اینکه اجسادشان در حالی پیدا شد که دستها و دهانشان بسته بود. اما بهدلیل اینکه حدود ۱۰ روز از این حادثه گذشته بود، حتی چهره آنها قابل شناسایی نبود.
وی درباره اخبار منتشر شده درباره فرزندان خالهاش نیز میگوید: دختر بزرگ خالهام برخلاف اخبار منتشر شده طلاق نگرفته بود. اما با شوهرش اختلاف داشت و قرار بود از هم جدا شوند. پسر بزرگ خالهام نیز هیچ مشکل روحی نداشت. او درس خوانده بود و گواهینامه هم گرفته بود و اگر مشکل روحی و روانی داشت به او گواهینامه نمیدادند. حالا اجساد همه قربانیان به پزشکی قانونی منتقل شده و امیدواریم هرچه زودتر در جریان تحقیقات پلیسی اسرار این حادثه فاش شود.
اولین خبر از قتل یا خودکشی خانواده بر دار شده
خبرآنلاین:اجساد یک خانواده ۵نفری که بو گرفته و بر دار شدهاند، در زیرزمین خانهای واقع در نجف آباد اصفهان کشف شد.
هنوز کسی از ابعاد واقعی اتفاقی که دیروز در نجف آباد، شهری بزرگ واقع در ۲۵ کیلومتری غرب اصفهان افتاد، خبر ندارد. پلیس و مقامات قضایی اعلام کردهاند اجساد حلق آویز اعضای یک خانواده در زیرزمین منزلی مسکونی در این شهر کشف شده است و البته آنها گفتهاند شکل این اتفاق، به اثبات قتل نزدیک نیست. با این وجود، روایت همسایهها از اتفاقی که در نجف آباد افتاده، به شک و شبهههای مختلف این رویداد دامن میزند.
اتفاق عصر روز گذشته در نجف آباد کشف شد. بعد که پلیس آمد، سر و ته خیابان را بستند و تحقیقات فنی آغاز شد ولی این که چرا اجساد ۵ نفر در یک خانه کشف شده، معمایی است که هنوز اعلام رسمی برای حل آن منتشر نشده است.
یکی از همسایهها درباره اتفاق فجیعی که برای این خانواده می گوید: آنها یک خانواده ۵نفره بودند که از خانواده های قدیمی نجف آباد به شمار می رفتند. پدر و سرپرست این خانواده در قید حیات نیست و خانواده مزبور که شامل مادر، دو دختر، یک پسر و یک نوه بود، در منزلی واقع در یکی از خیابانهای جنوب نجف آباد، زندگی میکردند.
هنوز مشخص نیست این اتفاق خودکشی باشد یا قتل، چون مسایلی درباره این رویداد وجود دارد. آنطور که برخی همسایهها میگویند دهان یا دست و پای اجساد بسته شده بود و در زیرزمین خانه مسکونی که حالا با دستور قضایی پلمب شده است، به دار کشیده شده بودند.
آنطور که همسایه ها میگویند پشت درها و درزها مسدود شده بود و تمام پنجره ها و درها قفل شده بود و آب و برق و گاز خانه قطع شده بود.
ساعت ۱۸ روزی که این اجساد کشف شده بود، داماد سابق خانواده به پلیس مراجعه کرده و میگوید من از همسرم جدا شدهام و دخترم در خانه مادربزرگش زندگی میکنند. سه شنبه تا امروز برای بردن دخترم به آنها زنگ میزنم ولی گوشی همه آنها خاموش است و هیچ پاسخی دریافت نمیکنم.
همسایهها میگویند پلیس مجبور به عبور از روی دیوار خانه میشود و با درهای قفل در همه اتاقها مواجه میشود. پس از باز کردن در و شکستن شیشه پنجره زیرزمین، بوی تعفن اجساد به مشام میرسد و با شکستن در زیرزمین، نیروی انتظامی با اجساد حلق آویز اعضای خانواده مواجه میشوند. بلافاصله با حضور یگانهای تخصصی از دایره ویژه قتل و مقام قضایی، کار تحقیق درباره این اتفاق تلخ آغاز میشود.
برخی از شاهدان گفتهاند اجساد به اندازهای بر دار مانده بودند که سر یکی از اجساد، جدا شده و جسد بر زمین افتاده بود. با احضار فامیل، کار شناسایی اجساد آغاز میشود و پس از اقدامات فنی و پلیسی، اجساد در اختیار پزشکی قانونی قرار گرفته و محل رویداد، با دستور مقام قضایی پلمب میشود.
گفته شده است یکی از پسرهای عضو خانواده، اختلال روانی داشته و تحت درمان بوده است. آنها سوابقی از برخورد وی با خانواده همسایه ها را به یاد میآورند و البته پلیس درباره مظنونان احتمالی این اتفاق، چیزی اعلام نکرده است.
هنوز مشخص نشده است این اتفاق بر اثر قتل افتاده یا رویداد خودکشی گروهی باعث مرگ اعضای این خانواده شده است.
قتل در چهر راه گلو بندک
ایران:ساعت ۴:۳۰ بعد از ظهر شنبه ۱۱ تیر، صدای مشاجره و درگیری دو پسر جوان در چهارراه گلوبندک توجه رهگذران وکسبه را به خود جلب کرد.
دو پسر جوان که یکی از آنها بساط شال و روسری پهن کرده بود و دیگری لباس، باهم سر محل پهن کردن بساط دستفروشی درگیر شده بودند. شاهدان ماجرا آنها را از هم جدا کردند، اما لحظاتی بعد دوباره آنها باهم دعوایشان شد و این بار پسر ۲۱ ساله که بساط شال و روسری داشت دست به چاقو شد و ضربهای به دوست و همشهری اش زد.پسر جوان نیز روی زمین افتاد و شاهدان ماجرا بلافاصله با پلیس و اورژانس تماس گرفتند.
دقایقی بعد متهم به کلانتری ۱۱۳ بازار و پسر دیگر به بیمارستان انتقال داده شد. تلاش کادر درمان برای نجات پسر فروشنده آغاز اما ساعاتی بعد او تسلیم مرگ شد. بهدنبال این جنایت موضوع به محمد وهابی بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران اعلام و بازپرس جنایی دستور بازداشت فروشنده شال و روسری را صادر کرد.
پسر جوان در تحقیقات اولیه به قتل ناخواسته اعتراف کرد و علت درگیری مرگبار را هم اختلاف بر سر جای بساط با همشهریاش اعلام کرد.
پسر جوان به دستور بازپرس جنایی در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت قرار داده شد.
قتل مزاحم ناموس
ایران: مرد جوان که با چند پسر جوان به خاطر مزاحمت برای همسرش درگیر شده و دست به قتل زده بود پس از ۲۰ روز دستگیر شد.
اواخر خرداد امسال، گزارش مرگ پسر جوانی با ضربات چاقو به بازپرس محمدحسین زارعی اعلام و در بررسیهای صورت گرفته مشخص شد وی در جریان درگیری خیابانی با مردی غریبه به قتل رسیده است.
در تحقیقات میدانی هویت عامل جنایت بهدست آمد و ردیابیها برای دستگیری متهم فراری از سوی کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت آغاز شد و با گذشت ۲۰ روز از قتل، کارآگاهان جنایی موفق شدند، متهم فراری را درمخفیگاهش بازداشت کنند. مرد جوان در تحقیقات گفت: با همسر صیغهایام اختلاف داشتم روز حادثه برای صحبت با او به پارک رفتم، اما دوباره دعوایمان شد و بهدنبال این جر و بحث، همسرم قهر کرد و از هم جدا شدیم.
او ادامه داد: چند قدمی از هم فاصله نگرفته بودیم که صدای داد و فریاد او را شنیدم. وقتی به طرف او برگشتم متوجه شدم چند پسر جوان در پارک برایش مزاحمت ایجاد کردهاند. با عجله به سمت آنها رفتم، چون از قبل هم عصبانی بودم کنترل رفتارم را نداشتم. خانوادهای در نزدیکی محل درگیری نشسته بودند و در حال هندوانه خوردن بودند که من چشمم به چاقویشان افتاد و در یک لحظه چاقو را برداشتم و یکی از پسرهای مزاحم را زدم. وقتی پسر جوان روی زمین افتاد به خودم آمدم و فرار کردم، نمیدانستم که او را به قتل رساندهام اما حالا از کاری که کردهام بشدت پشیمانم.
با اعتراف مرد جوان به دستور بازپرس شعبه اول دادسرای امور جنایی تهران در اختیار کارآگاهان اداره دهم قرار گرفت و تحقیقات ادامه دارد.
قتل پیرزن ثروتمند گیشا
تسنیم: پیرزن ثروتمند در جریان سرقت از خانهاش در منطقه گیشا، هدف ضرب و جرح قرار گرفت و به کام مرگ فرو رفت.
ساعت ۲۳:۳۰ شب گذشته دوشنبه ششم تیر ماه، مرگ یک پیرزن تهرانی در خانهای در منطقه گیشا در پی سرقت از منزل به مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گزارش شد.
با اعلام این خبر، ماموران کلانتری ۱۳۷ کوی نصر و تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی همراه با محمدتقی شعبانی؛ بازپرس ویژه قتل شعبه دهم دادسرای امور جرائم جنایی راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
امدادگران اورژانس که دقایقی قبل از تیم پلیس به محل حادثه رسیده بودند، عملیات نجات را آغاز کردند اما اقدامات درمانی فایده نداشت و پیرزن ۷۱ ساله فوت کرد.
بررسیهای اولیه ماموران کلانتری مشخص کرد، یک سارق با سلاح سرد و ایجاد رعب و وحشت وارد خانه شده و در حضور پرستار خانگی، مقتول را هدف ضرب و جرح قرار داده است.
از سوی دیگر تحقیقات کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی نشان داد، سارق پس از ضرب و جرح مقتول، اقدام به سرقت فرش ابریشم و لوازم باارزش خانه کرده و متواری شده است.
کارآگاهان هنگامی که متوجه شدند اطراف خانه موردنظر به دوربینهای مداربسته مجهز است، به بازبینی فیلمها پرداختند و موفق به رصد تحرکات قاتل شدند.
در ادامه پرستار خانگی پیرزن هدف تحقیق قرار گرفت؛ وی گفت: برای خرید دارو به داروخانه رفته بودم که هنگام بازگشت، مرد جوانی را کنار درب ورودی خانه مشاهده کردم؛ او ادعا کرد بستهای آورده و قصد دارد پیرزن را ملاقات کند!
پرستار مقتول در طول تحقیقات گفت: به مرد جوان گفتم برای ملاقات باید از مقتول اجازه بگیرم که در ادامه همراه با سارق به سمت خانه رفتم که ناگهان وی از بسته شدن درب جلوگیری کرد و با یک چاقو وارد خانه شد که در ادامه مقتول را از ناحیه کمر، مورد ضرب جرح قرار داد و اقدام به سرقت کرد.
در گام نخست، تیم پلیسی، این پرستار جوان را به اتهام اهمال در مراقبت از منزل و پیرزن و اظهارت ضد و نقیض دستگیر و به اداره دهم پلیس آگاهی منتقل کردند.
با دستور محمد تقی شعبانی؛ بازپرس شعبه دهم دادسرای امور جرائم جنایی، جسد مقتول برای بررسیهای بیشتر به پزشکی قانونی منتقل شد و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی برای کشف ابعاد پنهان پرونده وارد عمل شده اند.
قتل همسر جوان با پارچه
دیدهبان ایران:دوشنبه ۳۰ خرداد مأموران کلانتری ۱۵۹ بیسیم در تماس با بازپرس ساسان غلامی از قتل زن ۲۰ سالهای در خانهاش خبر دادند. با اعلام این خبر بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شده و با جسد زن جوان در حالی که خفه شده بود مواجه شدند.
دوشنبه ۳۰ خرداد مأموران کلانتری ۱۵۹ بیسیم در تماس با بازپرس ساسان غلامی از قتل زن ۲۰ سالهای در خانهاش خبر دادند.
با اعلام این خبر بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شده و با جسد زن جوان در حالی که خفه شده بود مواجه شدند.
در بررسیهای اولیه مادر متهم گفت: پسرم با من تماس گرفت و از من خواست با عجله خودم را به خانهاش برسانم. با ورود به خانه آنها ناگهان با بدن بی جان عروسم مواجه شدم ،در حالی که شوکه بودم همزمان برادرشوهرم هم آمد و با پلیس و اورژانس تماس گرفتیم ،اما پسرم از محل متواری شد.
ساعاتی از جنایت گذشته بود که کارآگاهان موفق به دستگیری متهم فراری شدند. مرد ۲۱ ساله در تحقیقات گفت: ما تبعه یکی از کشورهای همسایه هستیم و ۶ سال قبل به ایران آمدیم. همسرم از اقوام نزدیکم بود و حاصل این ازدواج پسری دو ساله است. من ضایعات جمع کن هستم ،اما وضع مالی خوبی ندارم و همسرم اصلاً به این موضوع توجه نمیکرد.
او ادامه داد: درخواستهای همسرم تمامی نداشت و هر روز از من خواسته تازهای داشت ،سر همین موضوع باهم دعوایمان میشد و با وجود یک بچه این درگیریها تمامی نداشت. آن شب از سر کار آمدم و خیلی خسته بودم همسرم دوباره شروع به غر زدن کرد و من از شدت عصبانیت پارچهای را که در گوشه اتاق بود دور گردنش پیچاندم. به خودم که آمدم، دیدم همسرم نفس نمیکشد. بلافاصله به مادر و عمویم خبر دادم و آنها خودشان را به خانه رساندند و با اورژانس و پلیس تماس گرفتند. خودم هم فرار کردم ،اما به شدت عذاب وجدان داشتم و ناراحت بودم و از اتفاقی که افتاده بشدت پشیمانم.
به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران متهم به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت منتقل شد و تحقیقات ادامه دارد.
فاجعه قتل در جنت آباد تهران
زن 24ساله که به گفته خودش نتوانسته خشمش را کنترل کند، در حادثهای هولناک، جان فرزند 6ساله همسرش را گرفت. او پس از قتل پشیمان شد و با پلیس و اورژانس تماس گرفت، اما دیگر دیر شده بود.
به گزارش منیبان؛ ساعت12:30 یکشنبه بیستونهم خردادماه زنی جوان با اورژانس تماس گرفت و گریهکنان گفت که حال پسرش خوب نیست و نبض ندارد. او پس از آن به 110 زنگ زد و مدعی شد که دست به جنایتی هولناک زده و پسربچهای را به قتل رسانده است.
زمان زیادی طول نکشید که اورژانس و مأموران پلیس در خانه این زن که آپارتمانی در غرب تهران بود حاضر شدند. در سالن پذیرایی پیکر بیجان پسربچه 6سالهای افتاده بود که نیروهای اورژانس عملیات احیا را شروع کردند اما فایدهای نداشت.
زن جوان گوشهای نشسته و بیوقفه گریه میکرد. با گزارش ماجرا به قاضی محمدجواد شفیعی، بازپرس جنایی تهران، تیم تحقیق نیز راهی محل حادثه شدند و زن جوان به اتهام قتل عمدی بازداشت شد.
شواهد نشان میداد که پسربچه 6ساله بهدلیل فشار بر عناصر حیاتی گردنش به قتل رسیده است. از سوی دیگر زن جوان که نامادری او بود به قتل کودک همسرش اعتراف کرد و گفت در یک لحظه کنترلش را از دست داده و نتوانسته خشمش را کنترل کند. وی میگفت دچار جنون شده و در حالی که بهشدت عصبانی بوده، جان پسربچه بیگناه را گرفته و حالا بهشدت پشیمان است. متهم به قتل پس از اعتراف به جنایت و اظهار پشیمانی، با دستور بازپرس جنایی تهران برای بررسی سلامت روحی و روانیاش در اختیار متخصصان پزشکیقانونی قرار گرفت.
عصبانیت مرا تبدیل به قاتل کرد
زن جوان متولد سال77 است. او حدود 3سال قبل با پدر پسربچه 6ساله ازدواج کرد و از آن پس با هم زندگی میکردند. زن جوان میگوید که عصبانیت ناشی از فشار و تهدیدهای مادر پسربچه، او را تبدیل به قاتل کرده است.
با همسرت اختلاف داشتی؟
نه، مشکلی میان ما نبود. فقط هرازگاهی مانند تمام زن و شوهرهای دیگر با یکدیگر مشاجره میکردیم اما مشکل حاد و جدی نداشتیم.
پس چرا جان پسربچه بیگناه همسرت را گرفتی؟
دلیل عصبانیتم رفتارهای مادر پسربچه بود؛ هرچند من بیماری عصبی دارم و خیلی زود بههم میریزم و کنترلم را از دست میدهم. همسراول شوهرم آنقدر مرا اذیت کرد و تحت فشار قرار داد که اصلا متوجه نشدم چه زمانی با دستانم جان پسربچه بیگناه را گرفتم.
مگر چطور رفتار میکرد؟
همسر اول شوهرم یعنی مادر پسربچه همیشه با ارسال پیامک یا تماس تلفنی آزارم میداد. مدام تهدید میکرد و میگفت من زندگی او را خراب کردم و باعث شدم شوهرش او را طلاق بدهد. پیام میداد و میگفت میداند که من با پسرش بدرفتاری میکنم اما اینطور نبود. من رابطه خوبی با پسر همسرم داشتم و چون خودم فرزندی نداشتم او را مانند پسر خودم دوست داشتم و احساس میکردم مادر واقعیاش هستم. پسر همسرم نیز مشکلی با من نداشت و رابطه خوبی با هم برقرار کرده بودیم، اما مادرش خیلی اذیتم میکرد و با حرفهایش آزارم میداد. فکر میکرد هم همسرش را از او گرفتهام و هم پسرش را.
چه شد که روز حادثه جان پسربچه بیگناه را گرفتی؟
همسرم برای ماموریت به خارج از تهران سفر کرده بود. نزدیک به ساعت 12 ظهر بود که همسر اول شوهرم به من پیام داد و باز همان حرفهای قبلی را تکرار کرد. عصبانی شدم و در یک لحظه نتوانستم خشمم را کنترل کنم. به سمت پسربچه شوهرم رفتم و تمام ناراحتیهایم را سر او خالی کردم. اصلا متوجه نبودم چه میکنم و وقتی به خود آمدم دیدم پسربچه روی زمین افتاده است. من با دستانم او را خفه کرده بودم و حدود نیمساعتی در حالی که شوکه بودم بالای سر پیکر او ایستادم. بعد که به خودم آمدم فورا به اورژانس و پلیس زنگ زدم و درخواست کمک کردم.
پسر همسرت، نزد مادرش نمیرفت؟
او اوایل پیش مادرش بود و شوهرم هر چندوقت یکبار او را به خانه میآورد و من از او نگهداری میکردم تا اینکه حدود 3، 4ماه قبل شوهرم پسرش را برای همیشه به خانه ما آورد و قرار شد با هم زندگی کنیم. ما با هم مشکلی نداشتیم و نمیدانم چه شد که این اتفاق افتاد.
کی با همسرت ازدواج کردی؟
حدود 3سال قبل با همسرم آشنا شدم و او پیشنهاد ازدواج داد. همسرم بهتازگی همسرش را طلاق داده بود که قبول کردم با او ازدواج کنم. با وجود اینکه میدانستم پسر خردسالی دارد اما پذیرفتم که با او زندگی کنم اما نمیدانستم ماجرا به اینجا ختم میشود. پشیمانم و آرزویم این است که زمان به عقب برگردد. ای کاش در آن لحظه تنها نبودم و ای کاش میتوانستم خشمم را کنترل کنم.