اخبارحوادث|قتل
قتل هولناک یک مرد|راز فلکه آب و مقتول در توالت زیرزمین
قدم به قدم در تعقیب قاتلی با موهای بور|قتل هولناک
قتل هولناک در تهران.قتل آمار به نسبت بالایی دارد.قتل عجیب یک مرد.قتل به دلیل عجیبی بود. قتل راز تلخی دارد.
قتل وحشتناک مستاجر جدید در توالت زیرزمین
مأموران کلانتری 150 تهرانسر در تماس با بازپرس محمد مهدی براعه از قتل مرد 42 سالهای خبر دادند.
با اعلام این خبر بازپرس کشیک قتل پایتخت و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند که خانهای دوطبقه و قدیمی بود. جسد در سرویس بهداشتی زیرزمین خانه قدیمی افتاده بود و زنجیر کیف زنانه و طنابی دور گردن او پیچیده شده و دستمالی هم داخل دهان مقتول قرار داشت.
از زمان مرگ چند ساعتی میگذشت و یکی از همسایهها که جسد را پیدا کرده بود، گفت: 4 روز قبل، مقتول به نام کیومرث زیرزمین را اجاره کرد. ساعت 6 صبح امروز، مردی با موهای بور هراسان به سراغمان آمد و از ما جای شیر فلکه آب خانه را پرسید. او مدعی بود که دوست کیومرث است و زیرزمین نم داده و میخواهد شیر فلکه آب را ببندد. ما هم که از ماجرا بیخبر بودیم، آدرس شیر فلکه را گفتیم.
درگیری قبل از قتل
او ادامه داد: ساعاتی بعد برای پیگیری وضعیت زیرزمین به سراغ کیومرث رفتیم. هر چه او را صدا زدیم جواب نداد؛ در زیرزمین هم باز بود. وارد زیرزمین شدیم و با جسد او داخل سرویس بهداشتی مواجه شدیم.
در بررسیهای میدانی با توجه به شکستگی شیر آب، این طور به نظر میرسید که قاتل و مقتول با هم درگیر شده و در این درگیری شیر آب شکسته است. قاتل نیز برای جلوگیری از جاری شدن آب، شیر فلکه را میبندد.در بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل جنایت نیز تصویر مردی با موهای بور بدست آمد که وارد خانه مقتول شده و ساعاتی بعد سراسیمه از آنجا خارج شده است.
در ادامه بررسیها، تیم جنایی به سراغ خانواده مقتول رفت و تصویر مرد مو بور به برادر مقتول نشان داده و متهم شناسایی شد. برادر مقتول گفت: برادرم اعتیاد به مواد مخدر داشت و به همین دلیل جدا از ما زندگی میکرد. مرد موبور به نام شایان، دوست برادرم بود. کیومرث مقداری دلار داشت که به شایان داد تا برایش موتورسیکلت بخرد.
ردپای مرد مرموز
در ادامه کارآگاهان به سراغ مغازه موتور فروشی رفتند. بازبینی دوربینهای مداربسته نشان میداد که کیومرث و شایان وارد موتور فروشی شدهاند اما هنگام خرید باهم به اختلاف برخورد کرده و آنجا را ترک کردهاند.
در ادامه زمانی که تیم جنایی به بررسی خانه مقتول پرداختند، داخل سطل زباله مقداری باند و وسایل پانسمان پیدا کردند. وسایلی که نشان میداد عامل جنایت زخمی شده و برای درمان خود از باند و چسب استفاده کرده است. همچنین فاکتور خریدی بدست آمد که متعلق به مغازه جگرکی در همان حوالی بود
زمانی که کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت راهی مغازه جگرکی شدند بررسی دوربینهای مغازه هم نشان میداد که مقتول به همراه شایان وارد مغازه شده و بعد از خوردن غذا آنجا را ترک کردهاند. در حال حاضر بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران، دستور بازداشت مرد موبور را به عنوان عامل این جنایت صادر کرده است.
قتل هولناک دختر خاله در خانه مخفی شهرک اکباتان|راز پسرخاله دزد
رکنا/ پسر جوان وقتی وارد خانه دخترخاله اش شد در اقدامی هولناک او را به قتل رساند.
رسیدگی به قتل زن جوان ۳۸ ساله، غروب روز چهارشنبه در دستور کار محمدمهدی براعه بازپرس کشیک قتل پایتخت قرار گرفت. جسد این زن در خانه اش واقع در شهرک اکباتان در حالی کشف شد که به دلیل انسداد راه تنفس خفه شده بود.
در تحقیقات اولیه مشخص شد که ساعتی قبل از وقوع جنایت ، پسرخاله مقتوله با او تماس گرفته بود.همچنین مشخص شد که در لحظه وقوع جنایت پسرخاله ۲۸ ساله این زن به خانه اش رفته بود.
به این ترتیب پسرخاله مقتول بازداشت شد و در برخورد اول با ماموران قضایی به جنایت اعتراف کرد.
تحقیقات قضایی حکایت از آن داشت که متهم ، سارق بوده و اموال سرقتی را در منزل دخترخاله خود مخفی میکرده است.
روز حادثه برای پس گرفتن مقداری از اموال به خانه مقتوله رفته بود و چون دخترخاله اش حاضر به پس دادن اموال نشد با او درگیر شده و با جسمی شبیه بالش یا پتو او را خفه کرد.
متهم صبح امروز در دادسرای جنایی تهران تحت بازجویی قرار گرفت و در اعتراف به قتل، سناریوی دروغین راجع به انگیزه اش گفت:"من کاری از دخترخاله خود خواستم که او حاضر به انجامش نبود.مدتی بود با مادرم قهر بودم و می خواستم دخترخاله ام به او زنگ بزند و ما را آشتی دهد اما وقتی با خانه اش رفتم، او قبول نکرد با مادرم تماس بگیرد.من هم عصبانی شدم و ملحفه ای دوی صورتش گذاشتم که بعد متوجه شدم نفس نمی کشد."
بنا بر این گزارش ، رسیدگی به این پرونده جهت روشن شدن ابعاد پنهان ماجرا در شعبه سوم دادسرای جنایی تهران ادامه دارد.
ماجرای قتل داماد توسط نو عروس خائن و رفیقش
رکنا:زن جوان با همدستی مرد غریبی شوهر نانوای خود را در شهرری به قتل رساند.
دی ماه سال 99 رسیدگی به پرونده اعلام مفقودی مرد جوان به نام خشایار در شهرری در دستور کار ماموران پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.
ماجرا از آنجا کلید خورد که همسر خشایار سراسیمه به پلیس مراجعه کرد و ناپدید شدن ناگهانی همسرش را اعلام کرد.اما زمانی که ماموران قضایی مشغول ثبت اظهارات همسر خشایار به نام بهاره شدند، متوجه ضد و نقیض گویی های او شده و او را تحت بازجویی قرار دادند.
در نهایت بهاره 20 ساله به قتل همسر خود با همدستی مرد مورد علاقه اش اعتراف کرد و اظهار داشت که برای رد گم کنی فقدان همسرش را به پلیس اطلاع داده بود.
به این ترتیب همدست بهاره به نام هومن 19 ساله دستگیر شد و در اعتراف به قتل خشایار گفت:«من و بهاره از قبل از ازدواج او با هم ارتباط داشتیم و من خاطرخواه او بودم.اما خانواده بهاره با ازدواج ما مخالفت کردند و بهاره را مجبور کردند که با خشایار ازدواج کند.اما من و بهاره از فکر هم بیرون نیامده بودیم و هنوز عاشق هم بودیم.خشایار 20 سال داشت و نانوا بود و از صبح علی الطلوع سر کار می رفت و آخر شب به خانه برمی گشت.من هم زمانی که بهاره تنها بود به دیدارش می رفتیم.تا ااینکه تصمیم گرفتیم خشایار را از سر راه برداریم و با هم ازدواج کنیم چون او حاضر نبود بهاره را طلاق دهد.»
هومن در مورد نحوه به قتل رساندن خشایار گفت:«بهاره در غذای خشایار قرص خواب آور ریخت و سپس من او را خفه کردم.بعد جسد را در بیابان های اطراف ورامین دفن کردیم.»
با اعتراف صریح زوج جوان به همدستی در قتل، پرونده روال قانونی را طی کرد تا اینکه با رای قضات دادگاه کیفری یک استان تهران، هومن به قصاص نفس به اتهام مباشرت در قتل عمدی محکوم شد.همچنین بهاره نیز به اتهام معاونت در قتل عمدی به تحمل 10 سال و به اتهام معاونت در اخفای جسد به 3 سال حبس محکوم شد.
کباب با طمع خون؛راز قتل جوان 21 ساله
خراسان:مشتریان یک کبابی با شوخی نابجای خود نزاعی دستهجمعی را رقم را زدند که در آن یک نفر کشته و چندین نفر مجروح شدند.
این حادثه هولناک شب شنبه گذشته هنگامی اتفاق افتاد که ۶ جوان وارد کباب فروشی شدند و ۱۵ سیخ کباب سفارش دادند. آنها در حالی با شوخی و خنده لقمه های کباب را می بلعیدند که چند تن از دوستان موتورسوارشان بعد از صرف شام از کبابی بیرون آمدند و با یک شوخی عجیب، خودروی پراید ۱۱۱ دیگر دوستان شان را هل دادند که پشت سر یک دستگاه پژو پارک شده بود.
همزمان با برخورد جزئی سپر به سپر دو خودرو، ناگهان مالک پژو پارس که در همان محل سکونت داشت، از خانه بیرون آمد و با دیدن این ماجرا به جوانان کباب خور اعتراض کرد.
طولی نکشید که مشاجره لفظی آن ها در حالی به درگیری فیزیکی انجامید که سه برادر دیگر مالک خودرو به همراه یکی از برادرزاده ها وارد نزاع شدند و بدین ترتیب تیغه های قمه و چاقو در تاریکی شب درخشید. جولان دشنه های خطرناک به جایی رسید که هر دم یکی از عاملان نزاع خونین، بر کف آسفالت خیابان می غلتید و خون از پیکرش بیرون می زد.
در این میان ناگهان یکی از جوانان کباب خور، سوزش تیغه چاقوی یک دم را بر قفسه سینه اش احساس کرد و در حالی نقش بر زمین شد که هنوز درگیری خونین ادامه داشت و از طرف مقابل نیز هر ۴ برادر مجروح شده بودند و فرزند یکی از آنان هم زخمی سطحی بر پیکرش خودنمایی می کرد. دقایقی بعد دشنه ها غلاف شد و کباب خورها هم با رها کردن پیکر مجروح دوست شان از محل گریختند.
به دلیل نزدیکی مراکز درمانی به محل وقوع نزاع خونبار، چند دقیقه بعد، خودروهای امدادی اورژانس آژیرکشان وارد خیابان شدند و مجروحان این حادثه وحشتناک را به بیمارستان انتقال دادند.
برخی از مجروحان که وضعیت وخیمی داشتند بلافاصله تحت عمل جراحی قرار گرفتند اما تلاش ها برای نجات جوان ۲۱ ساله به نتیجه نرسید و او بر اثر عوارض ناشی از اصابت ضربه چاقو به قفسه سینه اش جان سپرد.
در همین حال دامنه این نزاع هولناک به بخش اورژانس بیمارستان کشید و حدود ۲۰ نفر دوباره در مرکز درمانی با یکدیگر درگیر شدند که با دخالت عوامل انتظامات این نزاع ترسناک به طور موقت خاتمه یافت و مجروحان حادثه تحت مداوا قرار گرفتند.
حدود یک ساعت بعد، عوامل انتظامی ماجرای جنایت در پی شوخی عجیب کباب خورها را به قاضی ویژه قتل عمد اطلاع دادند و بدین ترتیب با حضور میدانی قاضی دکتر صادق صفری در محل وقوع جنایت، بررسی های تخصصی در حالی آغاز شد که نیروهای انتظامی را با دستور مقام قضایی مسدود کردند تا آثار جرم بر اثر تردد خودروها و رهگذران از بین نرود.
در حالی که گروهی از نیروهای انتظامی مشغول فراهم کردن مقدمات تحقیقات قضایی و حفظ صحنه جرم بودند، بررسی های عینی و میدانی در مرکز درمانی نیز به پایان رسید و مشخص شد مقتول جوانی به نام «سینا- س» است که تیغه چاقوی یک دم قفسه سینه اش را نشانه رفته بود و خالکوبی تصویر یک حیوان بر بازویش خودنمایی می کرد.
«حسن- ش» (یکی از مصدومان) درباره چگونگی این ماجرای تلخ به قاضی صفری گفت: ما در خانه بودیم که چند نفر مست با خودروی شان به خودروی ما کوبیدند. وقتی تذکر دادیم توهین کردند و درگیری رخ داد. هر ۴ برادر به همراه پسر من مصدوم شدیم که آن ها هم در بیمارستان هستند.چند نفر قمه داشتند ولی آن ها را نمی شناختیم.
«مجتبی – ش» (یکی دیگر از مجروحان) نیز مدعی شد: آن ها حدود ۸ نفر به همراه یک دختر بودند که دو موتوری، پراید ۱۱۱ را به ماشین ما می زدند. زمانی که من و برادرم تذکر دادیم، به ما گفتند پولش را می دهیم و اول راننده از خودرو پایین آمد و با مشت به صورت من زد و بعد بقیه وارد درگیری شدند به طوری که پای من هم شکست.
در حالی که تحقیقات از دیگر مجروحان این حادثه خونبار ادامه داشت، قاضی شعبه ۲۰۸ دادسرای عمومی و انقلاب از نیروهای یگان امداد نیز خواست برای تامین امنیت در مرکز درمانی و محل وقوع نزاع حضور یابند. بدین ترتیب از هر تنش احتمالی و درگیری جلوگیری شد.
در همین حال علاوه بر تحقیق از شاهدان و بررسی های تخصصی براساس تجربیات قضایی، دوربین های مدار بسته اطراف محل نزاع نیز مورد واکاوی و بازبینی دقیق قاضی ویژه قتل عمد قرار گرفت و اتهام ارتکاب قتل عمد به سوی جوانی به نام «مصطفی- ش» کشیده شد که تیشرت قرمز و شلوارک بر تن داشت.
با ضبط فیلم دوربین های مدار بسته، دامنه تحقیقات میدانی مقام قضایی در حالی به ابعاد و زوایای دیگر این ماجرا کشید که بررسی ها نشان داد آثاری از تصادف یا وارد آمدن خسارت به خودروی پژو پارس وجود ندارد و احتمالا انگیزه نزاع خونبار مشاجره لفظی بعد از برخورد جزئی خودروها بوده است.
فرزند جوان یکی از عوامل این نزاع مرگبار هم به قاضی دکتر صفری گفت: عموهایم مجرد هستند و در طبقه پایین زندگی می کنند و ما در طبقه بالا سکونت داریم. وقتی صدای درگیری را شنیدم پایین رفتم و دیدم که پدرم را با چاقو می زنند، من هم به طرفداری از پدرم وارد درگیری شدم که مرا هم چند نفر زدند و ...
تحقیقات بیشتر درباره ابعاد دیگر این حادثه وحشتناک در حالی ادامه دارد که قاضی ویژه قتل عمد، دستورهای محرمانه ای را برای ردیابی و دستگیری متهمان فراری پرونده «کباب خوری با سماق جنایت» صادر کرده است.
ماجرای زن و یک مرد مسافرکش به قتل انجامید
ایران/ اسفند سال ۹۹ مأموران هنگام گشت به یک خودروی پراید که در حاشیه جادهای در شهرستان بهارستان متوقف شده بود مشکوک و وقتی به خودرو نزدیک شدند دریافتند راننده که مردی حدوداً ۴۵ ساله بود از ناحیه گردن با چاقو به قتل رسیده است.
بلافاصله سرنشین دیگر خودرو دستگیر شد و در همان بازجوییهای اولیه به قتل راننده پراید با همدستی همسرش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: مقتول در همسایگی ما زندگی میکرد و گاهی به عنوان راننده همسرم را بیرون میبرد تا اینکه متوجه شدم او با همسرم رابطه پنهانی دارد. به همین خاطر از همسرم خواستم او را به محل قرار بکشاند تا او را بکشم. وقتی هم قصد فرار داشتم مأموران دستگیرم کردند، اما همسرم لحظاتی قبل از رسیدن مأموران موفق شد فرار کند.
با اعترافهای متهم، همسرش نیز بازداشت شد. بعد از تکمیل تحقیقات برای دو متهم به اتهام مشارکت در قتل کیفرخواست صادر و پروندهشان برای رسیدگی به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه پسر مقتول به عنوان اولیای دم به جایگاه رفت و گفت: درخواست من و برادرم قصاص این زن و شوهر است. آنها پدرمان را با بیرحمی کشتهاند و باید مجازات شوند.
سپس متهم زن به جایگاه رفت و گفت: مقتول با ماشین کار میکرد چند باری برای انجام کارهایم با او بیرون رفتم و کرایهاش را هم پرداخت کردم. بعد از مدتی او مرا مورد آزار و اذیت قرار داد و تهدیدم کرد که نباید موضوع را به کسی بگویم. من از او میترسیدم و به همین خاطر سکوت میکردم و این اتفاق چند بار دیگر هم تکرار شد. تا اینکه همسرم متوجه ماجرا شد. از من خواست با او قرار بگذارم. آن روز بعد از اینکه قرار گذاشتیم من به صندلی عقب رفتم و طنابی را که داخل کیفم بود آماده کردم. وقتی همسرم به من اشاره کرد طناب را دور گردن مقتول انداختم و اوهم با چاقو دو ضربه به مقتول زد.
وقتی خون را دیدم حالم بد شد و از ترس طناب را رها کردم و از ماشین پیاده شدم. من قصدم کشتن او نبود آقای قاضی من قاتل نیستم اگر بودم شوهرم را میکشتم که سالها با اعتیادش زندگیام را ویران کرد. من حتی همین حالا هم از همسرم میترسم. او بعد از دستگیری از من خواست که به مأموران بگویم من عامل قتل بودم و مقتول را خفه کردهام.
سپس وکیل این متهم به جایگاه رفت و گفت: طبق گزارش پلیس، موکلم بعد از دستگیری از ناحیه گردن دچار کبودی بوده که نشان میدهد همسرش قصد داشته او را به قتل برساند و بعد از مدتی تصمیم میگیرد که مرد راننده را بکشد. موکلم از ابتدا با تهدیدهای همسرش روبهرو بوده و از ترس او را همراهی کرده بود. طبق گزارش پزشکی قانونی علت مرگ خفگی بوده در حالی که به طور قطع موکل من با جثه ریز و ضعیفش نمیتوانسته مقتول را با طناب خفه کند. به همین خاطر درخواست میکنم کیفرخواست موکلم را از مباشرت به معاونت در قتل تغییر دهید.
سپس متهم مرد به جایگاه رفت و گفت: صبح روز حادثه متوجه شدم همسرم در حال ارسال پیامک است از او پرسیدم به چه کسی پیام میدهی گفت به خواهرم. چون سواد نداشتم و نمیتوانستم پیامک را بخوانم چند ساعت بعد به خواهرش زنگ زدم و از او درباره پیامک پرسیدم که اظهار بیاطلاعی کرد و متوجه شدم همسرم با کسی ارتباط پنهانی دارد و بالاخره بعد از اصرارهای من اعتراف کرد که ۶ ماهی است با مرد راننده ارتباط دارد.
با شنیدن حرفهای همسرم خیلی عصبانی شدم و میخواستم خودم را بکشم، اما او مانع کارم شد. بعد تصمیم گرفتیم باهم دست به خودکشی بزنیم که دلمان برای بچههایمان سوخت و در نهایت با پیشنهاد همسرم تصمیم گرفتیم مرد راننده را به قتل برسانیم.
وی افزود: آن روز همسرم طناب را دور گردن مقتول انداخت و من هم دو ضربه چاقو به گردنش زدم.
وقتی وکیل وی به جایگاه رفت، گفت: همسر موکلم در بازجوییهایش به صراحت اعتراف کرده که یک دقیقهای طناب را میکشیده که باعث خفگی مقتول شده پس عامل قتل این زن است.
با پایان دفاعیات متهمان و وکلایشان دو فرزند قربانی مقابل قاضی قرار گرفته و در حالی که درخواستشان را تغییر دادند، گفتند: با شنیدن اظهارات متهمان فهمیدیم که ماجرا چیست. این مرد بیگناه است و همسرش پدرمان را کشته و تنها خواستهمان قصاص این زن است.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
قتل ناموسی هولناک یک دختر توسط پدر و دایی
روزنامه شهروند| دختر ۱۶ ساله پس از ضربوشتم از سوی پدر و داییاش، دچار ایست قلبی شد.
ترسیده بود. شاید هم فشار عصبی به او وارد شد، اما هرچه بود، بعد از ضربوشتم پدر و داییاش، در اتاق خود محبوس ماند و در نهایت مادرش جسم بیجان او را از اتاق بیرون آورد. دختر ۱۶ ساله اهل شهرستان خمین، وقتی بهصورت مجازی با یک پسر ارتباط برقرار کرد، با خشم خانوادهاش مواجه شد. پدر و داییاش او را مورد ضربوشتم قرار دادند. دختر نوجوان بهشدت کتک خورد و در نهایت وقتی به اتاقش رفت، دیگر نفس نکشید.
ماجرا به عصر روز شنبه برمیگردد. روزی که زن جوان در شهرستان خمین تصمیم گرفت موضوع ارتباط پنهانی دختر نوجوانش را به همسر و برادرش بگوید. او که تصور میکرد، دخترش قرار است از خانه فرار کند، موضوع را به همسرش گفت، اما باز هم تعصبات خانوادگی یک مرگ هولناک، اما مشابه را رقم زد. این دختر ۱۶ ساله هم مانند بسیاری از دختران نوجوان قربانی تعصبات شد. وقتی او در فضای مجازی با یک پسر آشنا شد، این ارتباط به مرگ او انجامید. پدر و دایی این دختر نوجوان بلافاصله پس از شنیدن این موضوع به خانه آمدند. دختر نوجوان را به باد کتک گرفتند. او را زیر ضربات مشت و لگد و کمربند له کردند، اما دقایقی بعد اتفاقی هولناک رخ داد.