قتل | قتلهای امروز | قتلهای امروز تهران | قتلهای وحشتناک
قتل وحشیانه دختر تهرانی بدست پسر افغان | پسر بی رحم عشقش را سلاخی کرد !
در این خبر به ماجرای قتل دختر جوانی به نام پروانه به دست پسر جوانی به نام رحمان که از اتباع افغان است، میپردازیم.
قتل دلخراش همه را شوکه کرد.قتل مقوله ترسناک و عجیبی است.قتل آدمی را نابود و خانواده ایی را عزادار میکند.قتل جنبه های مختلفی دارد.قتل هر روز در عین ناباوری بیشتر می شود
قتل دختر جوان با چاقو توسط مرد افغان
آن روز از پروانه خواستم به محل کارم بیایدکه باهم صحبت کنیم اما او پافشاری میکرد که دیگر باهم ارتباطی نداشته باشیم، من هم گفتم اگر قرار است ازدواج نکنیم پولهایی را که از من گرفتی باید پس بدهی وگرنه تو را میکشم.
کارگر ساختمانی که به خاطر ۳۰ میلیون تومان دختر مورد علاقهاش را کشته بود در حالی محاکمه شد که مدعی است قصد ازدواج با این دختر را داشته است.
رسیدگی به پرونده قتل دختر جوان از دی 98 با کشف جسد دختری جوان در ساختمانی نیمهساز آغاز شد.
پس از این گزارش، مأموران به محل حادثه در جنوب تهران اعزام شدند. بررسیها نشان میداد که مقتول با ضربههای متعدد چاقو به قتل رسیده است. در ادامه جسد برای تشخیص هویت و علت مرگ با دستور مقام قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و شناسایی عامل قتل در دستور کار مأموران قرار گرفت.
چند روز پس از این ماجرا، خانوادهای با مراجعه به اداره پلیس از ناپدید شدن دخترشان به نام پروانه خبر دادند. از آنجا که نشانههایی که این خانواده از دخترشان به مأموران ارائه دادند با جسد کشف شده شباهت زیادی داشت، آنها را برای شناسایی به پزشکی قانونی فرستادند و بدین ترتیب با تأیید این خانواده مشخص شد جسد متعلق به پروانه است.
با روشن شدن هویت مقتول، پلیس تلفن همراه او را مورد بررسی قرار داد و دریافت که وی از ماهها قبل با پسر جوانی به نام رحمان که از اتباع افغان است در ارتباط بوده بنابراین دستور دستگیری رحمان صادر شد و وقتی مأموران به محل کار او رفتند مشخص شد که وی در همان ساختمان نیمهساز کار میکرده و همزمان با کشف جسد از محل کارش خارج و متواری شده است که یک هفته بعد با ردیابی مظنون پرونده، او بازداشت شد.
رحمان بعد از دستگیری و در همان بازجوییهای اولیه به قتل پروانه اعتراف کرد و گفت: من و پروانه چند ماه قبل در خیابان آشنا شدیم. از همان ابتدا با او روراست بودم و صادقانه گفتم که هم افغانستانی هستم و هم کارگرساختمان.
پروانه هم قبول کرد که باهم دوست باشیم.بعد از چند هفته به خاطر علاقه به او پیشنهاد ازدواج دادم که قبول کرد.از آنجا که به پروانه اعتماد داشتم پولهایم را به او میدادم تا هم برای خودش خرج و هم پسانداز کند. در طول دوران دوستیمان حدود ۳۰ میلیون تومان به او دادم. تا اینکه یک روز به من گفت از ازدواج با من منصرف شده است. او گفت برای خودم کار پیدا کردهام و مستقل شدهام و فعلاً دوست ندارم ازدواج کنم و چون خیلی دوستش داشتم چند بار اصرار کردم که دوباره فکر کند و اجازه بدهد به خواستگاریاش بیایم اما او قاطعانه میگفت نه.
متهم درباره روز حادثه نیز گفت:آن روز از پروانه خواستم به محل کارم بیایدکه باهم صحبت کنیم اما او پافشاری میکرد که دیگر باهم ارتباطی نداشته باشیم، من هم گفتم اگر قرار است ازدواج نکنیم پولهایی را که از من گرفتی باید پس بدهی وگرنه تو را میکشم.
فکر میکردم پروانه با این تهدید میترسد اما آنقدر خونسرد و بیتفاوت برخورد کرد که عصبی شدم و با چاقو چند ضربه به او زدم، وقتی روی زمین افتاد به خودم آمدم و دیدم نفس نمیکشد. این شد که از ترس وسایلم را جمع کردم و تصمیم گرفتم بسرعت از ایران خارج شوم اما پلیس بازداشتم کرد.پس از اعترافهای متهم و بازسازی صحنه جرم، تحقیقات تکمیل و پرونده قتل دختر جوان برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
درابتدای جلسه دادگاه، اولیای دم درخواست قصاص کردند.پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت:من به قصد کار و ساختن یک زندگی جدید به ایران آمده بودم اما پروانه با احساساتم بازی و زندگیام را نابود کرد. من عاشق او بودم هیچ وقت نمیخواستم او را بکشم حالا هم پشیمانم و از خانواده او میخواهم من را ببخشند.
پس از پایان اظهارات متهم و وکیل او، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
داماد اعدامی از قصاص رهایی یافت
داماد یک خانواده که به خاطر اختلاف مالی برادر زنش را به قتل رسانده بود، با گذشت 17 سال از این جنایت به حرمت امام حسین(ع) و اربعین توسط اولیایدم از قصاص رهایی یافت.
به گزارش خبرفوری، رسیدگی به این پرونده از 10 تیر سال 85 و به دنبال گزارش درگیری خونینی مقابل مغازهای در منطقه قلعهمیر شهرستان بهارستان استان تهران به پلیس گزارش شد. مأموران کلانتری و اورژانس راهی محل شدند و مرد مصدوم به بیمارستان منتقل اما لحظاتی بعد با وجود تلاش کادر درمان تسلیم مرگ شد. به دنبال مرگ مرد جوان، تیم جنایی راهی محل شد و تحقیقات ادامه یافت.
در بررسیهای اولیه، کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل جنایت و تحقیق از شاهدان پرداختند. دوربینها تصاویر درگیری را ضبط کرده بودند و بدین ترتیب چهره عامل جنایت به دست آمد که نشان میداد 2 مرد با هم درگیر شده و یکی از آنها با شکستن شیشه نوشابه به دیگری حمله کرده و طرف مقابل که عامل این جنایت بود با چاقو حمله کرده و پس از مجروح کردن مرد جوان از محل متواری شده است.
دستگیری متهم
در بازرسی از جیبهای مقتول مدارک شناسایی او به دست آمد و مشخص شد پسر جوانی به نام کوروش است. در ادامه تحقیقات تیم جنایی سراغ خانواده کوروش رفتند که با نشان دادن تصویر قاتل بلافاصله او را شناختند. عامل جنایت داماد خانواده بود که پس از قتل از تهران خارج شده بود. در حالی که ردیابیها برای دستگیری مرد فراری ادامه داشت، چند روز بعد مردی قدم در اداره پلیس آگاهی اردبیل گذاشت. او زمانی که مقابل افسر کشیک قرار گرفت به قتلی در شهرستان بهارستان استان تهران اعتراف کرد.
متهم وقتی مقابل افسر پروندهاش قرار گرفت به قتل برادر همسرش اعتراف کرد: مدتی قبل با برادر همسرم شراکتی یک خودرو پیکان خریدیم تا با آن کار کنیم، اما بعد از مدتی به اختلاف برخوردیم و تصمیم گرفتیم این شراکت را به هم بزنیم. بنابراین خودرو را فروختیم و در این میان برادرزنم باید 400 هزار تومان به من پرداخت میکرد. چند باری از او خواستم پولم را بدهد، اما مدام بهانه میآورد و امروز و فردا میکرد، حتی چند باری هم با هم درگیر شدیم.
متهم گفت: روز حادثه به خانه پدرزنم رفتم تا با کوروش صحبت کنم اما او خانه نبود. از خانه آنها خارج شدم و هنوز 500 متری از آنجا دور نشده بودم که کوروش را دیدم. با او شروع به صحبت کردم و از او خواستم پولم را بدهد اما بازهم بهانه میآورد. سر همین مسأله دعوایمان شد و ناگهان شیشه نوشابهای را از داخل مغازه سوپرمارکت برداشت و شکست و به من حمله کرد. آن روز چاقویی را که با خود برده بودم، داخل جورابم بود. برای دفاع از خودم و اینکه او را بترسانم چاقو را بیرون آوردم و به او ضربه زدم. نمیخواستم او را به قتل برسانم و به قدری عذاب وجدان داشتم که خودم را معرفی کردم.
درخواست قصاص
با اعتراف مرد جوان به جنایت، او در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت و قضات دادگاه با توجه به درخواست اولیایدم برای او حکم قصاص صادر کردند.
با تأیید این حکم از سوی دیوانعالی کشور، پرونده برای اجرا به دادسرای امور جنایی پایتخت ارجاع شد، اما با گذشت 17 سال از این ماجرا خانواده مقتول پیگیر اجرای حکم نشدند تا اینکه با تلاش امیر کرمانینژاد، دادیار شعبه چهارم اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران و برگزاری چندین جلسه صلح و سازش، در نهایت اولیایدم به حرمت امام حسین(ع) و ایام اربعین با شرط پرداخت دیه که صرف امور خیریه شود از قصاص دامادشان گذشت کردند. با بخشش اولیایدم، مرد زندانی پس از 17 سال آزاد شد و به زندگی بازگشت.