دست درازی وحشتناک به زن پولدار|اتفاق هولناک برای نیلوفر در دیگنیتی

دست درازی هولناک به زن جوان .دست درازی هولناک در تهران.دست درازی کار کثیفی است.دست درازی عواقب روحی فراوان دارد.ماجرای دست درازی هولناک را بخوانید

راز زن میلیاردر و دست درازی هولناک

زن میلیاردر تهرانی که در اسارتگاه یک مرد شیطان‌صفت گرفتار و به او تجاوز شده بود، با مراجعه به پلیس از یک ماجرای دردناک پرده برداشت و از متجاوز شکایت کرد.
۴ فروردین امسال رسیدگی به شکایت زن ۳۰ ساله به نام نیلوفر در دستور کار امیرحسین علیمردان بازپرس شعبه دهم دادسرای جنایی تهران قرار گرفت.
نیلوفر در طرح شکایت خود گفت:«شغل من و همسرم تأمین تجهیزات مربوط به ویلا و استخر و همچنین ایجاد فضای سبز در ویلاهای تهران و شهرهای شمال ایران است. ۲ روز قبل مردی با من تماس گرفت و تقاضای بازدید از ویلایش را کرد. من مطابق روال همیشگی کارم با مشتری قرار گذاشتم. او مقابل منزل ما در غرب تهران آمد و با خودروی دیگنیتی من به سمت ویلای او راه افتادیم.

​اما فقط چند دقیقه  زمان کافی بود که نیلوفر متوجه شود ویلایی در کار نیست: «چند دقیقه که در مسیر پیش رفتیم آن مرد چاقویی از جیبش بیرون آورد و روی پای من گذاشت. با تهدید چاقو از من خواست به هر سمتی او می گوید خودرو را برانم. بعد من را وادار کرد که به سمت جنوب تهران رانندگی کنم. سرانجام با  تهدید من را به خانه‌ای حوالی میدان خراسان برد. در آنجا او به من تجاوز کرد و از من عکس و فیلم سیاه تهیه کرد. بعد فیلم خانم دیگری را به من نشان داد و گفت قبلاً از این زن فیلم سیاه تهیه کردم و موضوع را فاش کرد، برای همین او را به خاک سیاه نشاندم. تهدیدم کرد و گفت اگر موضوع را به کسی بگویم من را بی آبرو می کند.»

زن جوان در ادامه گفت: «وقتی به خانه برگشتم، نمی دانستم باید موضوع را چطور با شوهرم مطرح کنم که آن مرد پیامک فرستاد و تقاضای ۳ هزار دلار کرد و من را تهدید به انتشار فیلم‌های سیاه کرد. او متوجه شده بود که ما وضع مالی خوبی داریم و همه این نقشه را برای اخاذی از من کشیده بود.»

با ثبت این شکایت و ادله‌ای که زن جوان در اختیار مأموران قضایی قرار داد، دستور جلب متهم صادر شده و متهم با دستور قضایی به‌زودی دستگیر خواهد شد.

راز هولناک دست درازی به دو دختر جوان

خراسان:اعضای باند شیاطین کله سفید که با ربودن دختران به آنها دست درازی می‌کردند، به مجازات‌های سنگین محکوم شدند.
دیوان عالی کشور بر مجازات سنگین عاملان آدم‌ربایی و دست درازی به دو دختر جوان در گاش‌های تاریک یکی از روستاهای سرخس، مهر تایید زد و به این ترتیب شیاطین معروف به «کله سفید» برای تحمل کیفر روانه زندان شدند.
این حادثه تکان دهنده بیست و دوم اردیبهشت سال 97 هنگامی به وقوع پیوست که دختری به نام «ز» با یکی از دوستانش به نام «الف» تماس گرفت و او را ترغیب کرد تا به اتفاق همدیگر و برای تفریح به یکی از پارک های سرخس بروند. «الف» نیز با پذیرش دعوت «ز» به همراه خواهر کوچک ترش که «خ» نام دارد، منتظر ایستاد تا این که یک دستگاه پراید کنار آن ها توقف کرد. «ز» که در صندلی جلوی پراید نشسته بود، از دو خواهر خواست سوار خودرویی شوند که رانندگی آن را جوانی معروف به «بنجار» به عهده داشت. «بنجار» که از مدتی قبل با «ز» آشنا شده بود، ادعا می کرد قصد ازدواج با او را دارد و منتظر است تا شرایط خواستگاری و ازدواج آن ها فراهم شود. دو خواهر نیز که از ارتباط سیاه آن ها با یکدیگر، اطلاع داشتند، بدون تامل در صندلی عقب پراید نشستند اما هنوز در خودرو را نبسته بودند که ناگهان دو جوان نقابدار از دو سوی پراید سوار خودرو شدند و درهای پراید را بستند! دو خواهر که وحشت زده و حیران در محاصره دو جوان ناشناس قرار گرفته بودند، به گریه افتادند و جیغ کشیدند اما یکی از نقابداران با پشت دست ضربه ای به دهان «الف» کوبید و خون از آن بیرون زد و سپس در حالی که دختران جوان تیزی چاقو را در پهلوی خود احساس می کردند، «بنجار» پدال گاز را فشرد و به سوی مقصدی نامعلوم حرکت کرد.دو خواهر جوان که به دلیل تهدید و کتک کاری جرئت فریاد را هم از دست داده بودند، به «بنجار» و دو سرنشین دیگر خودرو التماس می کردند تا آن ها را رها کنند اما «بنجار» با چهره ای خشمگین فریاد زد: «حالا پشت سر من صفحه می گذارید!...»«الف» که تازه فهمیده بود به چنگ «شیاطین هوسران» افتاده اند، سعی کرد ماجرا را انکار کند تا شاید راهی برای فرار بیابد ولی شیاطینی که یکی از آن ها به «کله سفید» معروف بود، تصمیم خود را گرفته بودند و این گونه ترس و دلهره سراسر وجود دوخواهر را درحالی فرا گرفت که راننده به سمت خانه ای گلی در یکی از مناطق روستایی در حرکت بود.

در همین حال «الف» از شیشه عقب خودرو، موتورسواری را دید که پشت سر پراید حرکت می کرد.
آن ها دقایقی بعد به یک خانه روستایی رسیدند تا بساط مشروب خوری را پهن کنند اما صاحبخانه که گویی متوجه موضوع شده بود با بهانه ای پرایدسواران را از خانه اش بیرون انداخت و سپس 4 جوان مذکور به طرف بیابان هایی به راه افتادند که در آن جا چندین گاش (طویله) گوسفند وجود داشت و آن جا دو چوپان هم که از آشنایان «شیاطین کله سفید» بودند، به آن ها پیوستند. گزارش اختصاصی روزنامه خراسان حاکی است دو خواهر جوان که دیگر به افکار پلید آدم ربایان پی برده بودند و همه راه های گریز را بسته می دیدند، اشک ریزان در حالی تسلیم خواسته های شوم «بنجار» و همدستانش شدند که «الف» با التماس از آن ها می خواست به خواهر کوچکش کاری نداشته باشند!

با این همه یکی از «شیاطین کله سفید» به درون خودروی پراید خزید و با چشمانی هوس آلود تلاش می کرد تا به «ح» (دختر کوچک تر) دست درازی کند! در این شرایط بود که یکی دیگر از «شیاطین» جلوی او را گرفت و اجازه نداد تا دختر مذکور را آزار و اذیت   کند.

اگرچه برخی از «شیاطین کله سفید» از دست درازی به دو خواهر مذکور خودداری کردند و به خلافکاری های دیگر پرداختند اما «بنجار» و برخی دیگر از همدستانش «الف» را با چشمانی اشک آلود به درون گاش های تاریک کشاندند و ...

پس از این حادثه تکان دهنده، آن ها طوری صحنه سازی کردند که گویی برخی از آنان به «ز» (دختری که با «بنجار» ارتباط داشت) نیز تعرض کرده اند!

چند ساعت بعد هنگامی که آسمان شهر در تاریکی هولناکی فرو رفته بود، «شیاطین کله سفید» دختران را رها کردند و هرکدام به سویی رفتند.

در این شرایط «الف» که موفق شده بود خواهرش را از چنگ آن ها برهاند، حدود ساعت 8 شب به پلیس سرخس مراجعه کرد و پرده از ماجرای تکان دهنده «شیاطین کله سفید» برداشت. طولی نکشید که نیروهای انتظامی با دستورات ویژه قضایی وارد عمل شدند و همه متهمان مورد ادعای «الف» را دستگیر کردند و به پنجه عدالت سپردند. این گونه بود که تحقیقات قضایی در دادسرای عمومی و انقلاب سرخس ادامه یافت و به بخشی از جرایم «شیاطین کله سفید» رسیدگی شد. از سوی دیگر پرونده مذکور در خصوص جرایم آزار و اذیت شیطانی، به دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و با توجه به اهمیت و حساسیت آن در شعبه ششم روی ترازوی عدالت قرار گرفت. «بنجار» سردسته شیاطین کله سفید که در برابر میز قضاوت ایستاده بود، ضمن اعتراف به این ماجرای وحشتناک، به قضات دادگاه گفت: من با «ز» دوست بودم و قرار بود با او ازدواج کنم اما «الف» درباره من بدگویی کرده و پشت سرم صفحه گذاشته بود! او برای تخریب ذهن «ز» مرا جوانی نااهل خوانده بود که نباید «ز» با من ارتباط داشته باشد! او و خواهرش «ح» قصد داشتند «ز» را با پسرخاله خودشان آشنا کنند به همین دلیل هم به «ز» گفته بودند که «بنجار» پسر خوبی نیست و به درد تو نمی خورد! وقتی این جملات را از «ز» شنیدم خیلی عصبانی شدم و تصمیم گرفتم تا آن ها را بترسانم و «زهر چشم» بگیرم.

این بود که خودروی پراید یکی از دوستانم را به امانت گرفتم که او هم آن روز با ما همراه شد ولی من موضوع را برای چند نفر دیگر از دوستانم نیز بازگو کردم تا برای ترساندن «الف» به من کمک کنند! وی ادامه داد: آن روز عصر من رانندگی پراید را به عهده داشتم و «ز» را نیز سوار کردم چرا که او به درخواست من با «الف» قرار صوری گذاشته بود تا من بتوانم او را سوار خودرو کنم! ولی در مسیر حرکت ناگهان تصمیم به تعرض گرفتم. با وجود این، به خاطر آن که مکانی پیدا نمی کردیم به طرف روستایی رفتیم که در بیابان های اطراف آن چند گاش گلی بود!

«الف» هم زمانی که قصد ما را فهمید، التماس کرد به خواهرش کاری نداشته باشیم تا آینده او سیاه نشود! و ...

پس از آن که همه متهمان پرونده «شیاطین کله سفید» یک به یک مقابل میز عدالت نشستند و به تشریح این ماجرای تکان دهنده پرداختند و به کتک کاری و آزار دختران جوان اعتراف کردند، قضات باتجربه دادگاه کیفری یک خراسان رضوی وارد شور شدند و پس از بررسی همه جوانب این ماجرا، رای خود را صادر کردند.

بنابر آرای صادرشده از سوی قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی، «بنجار» و 2 متهم به آدم ربایی هرکدام به تحمل 10 سال زندان محکوم شدند و چهارمین متهم به آدم ربایی با توجه به گذشت شاکیان به تحمل 6 سال زندان محکوم شد. همچنین دادگاه برخی از متهمان پرونده «شیاطین کله سفید» را به دلیل ارتکاب عمل منافی عفت با توجه به نظریه پزشکی قانونی به تحمل 99 ضربه شلاق تعزیری محکوم کرد اما قضات دادگاه با استناد به مواد قانونی و با توجه به آثار سوء روحی و روانی جرم و از سوی دیگر پیشگیری از تجری مجرمان، این مجازات را کافی ندانستند و آن ها را به 2 سال تبعید در یکی از مناطق مرزی جنوب کشور نیز محکوم کردند. در همین حال یکی دیگر از متهمان این پرونده به خاطر شرایط  سنی در هنگام وقوع جرم به یک سال نگهداری در کانون اصلاح و تربیت و متهم دیگر پرونده   که از خدمت سربازی هم غیبت کرده بود به تحمل 6 ماه اضافه خدمت و پرداخت دیه در حق «الف» (یکی از شاکیان) محکوم شد.

رای صادرشده از سوی قضات شعبه ششم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی که با اعتراض متهمان، روبه رو شده بود، در دیوان عالی کشور مورد واکاوی دقیق قضایی قرار گرفت اما قضات با تجربه دیوان عالی نیز پس از بررسی های سطر به سطر اوراق پرونده «شیاطین کله سفید» و دقت در همه ابعاد آن، رای دادگاه را منطبق بر موازین شرعی و قانونی دانستند و بر آن مهر تایید زدند. بدین ترتیب تبهکاران گاش های تاریک پشت میله های زندان قرار گرفتند تا این مجازات سنگین را تحمل کنند.