سریال زخم کاری | دانلود جدیدترین قسمت سریال زخم کاری
سکانسی شگفت انگیز از سریال زخم کاری ببینید
قسمت 12 فصل دوم سریال زخم کاری دو منتشر شد.
سریال زخم کاری ساخته محمد حسین مهدویان است.سریال زخم کاری مخاطبان زیادی پیدا کرده است.سریال زخم کاری بر اساس برداشتی از مکبث اثر جاودان شکسپیر ساخته شده است.سریال زخم کاری صحنه های خشن و جنجالی دارد و درگیر با سانسور است.سریال زخم کاری به انتهای فصل دوم رسیده است.
سریال زخم کاری و سکانسی شگفت انگیز
تیزر قسمت 12 سریال زخم کاری
دانلود قسمت 12 سریال زخم کاری بازگشت(کلیک کنید)
با قتل مهران غفوریان ( رضا شفاعت )توسط میثم در قسمت دهم سریال زخم کاری، بازی مهران غفوریان در این سریال به پایان رسید.پای مهراوه شریفینیا، بازیگر نقش پانتهآ به سریال باز شد.طبق الگوی نمایشنامه «هملت» پس از این قتل، حالا باید منتظر خودکشی شیدا، بازگشت پسر شفاعت و نبرد تنبهتن او با میثم و نوشیدن جام زهر توسط سمیرا باشیم.
سریال زخم کاری براساس نمایشنامه «هملت» اثر جاودانه ویلیام شکسپیر ساخته شده و میثم در جایگاه هملت قرار دارد و مالک، روح پدری که واقعیت را به او میگوید. گرچه میزان حضور مالک در فصل دوم این سریال در حد روح پدر هملت نیست و هنوز بعد از ده قسمت نمیدانیم جواد عزتی دقیقا در این فصل چه میکند اما به طور طبیعی وقتی میثم را هملت در نظر بگیریم، چیدمان سایر شخصیتها هم مشخص میشود.
در نمایشنامه «هملت» پولونیوس، مشاور ارشد کلادیوس، عموی خیانتکار هملت و پدر افولیا، معشوقه هملت است. در نمایشنامه، زمانی که هملت تلاش میکند مادرش را متقاعد کند که کلادیوس عامل مرگ پدرش است، پرده تکان میخورد و هملت گمان میکند، کلادیوس گوش ایستاده است. همان موقع شمشیر میکشد و اتفاقی به جای کلادیوس، پولونیوس را به قتل میرساند.
در «زخم کاری: بازگشت»، رضا شفاعت مشاور ارشد و نزدیکترین فرد به طلوعی است و تمام اوامر او را اجرا میکند.از طرف دیگر پدر شیدا، معشوقه میثم است. در قسمت دهم، زمانی که میثم میفهمد ماشینی در تعقیب اوست تلاش میکند او را متوقف کند اما موفق نمیشود و نهایتا ماشین واژگون میشود و باعث مرگ رضا شفاعت میشود.حالا طبق الگوی هملت، اوفلیا بعد از مرگ پدر توسط معشوقش خودکشی میکند و برادر اوفلیا برمیگردد تا انتقام پدر را از هملت بگیرد. حالا طبیعتا باید منتظر خودکشی شیدا و برگشت شهریار و جنجال میان آن دو باشیم. در این بین باید دید آیا طبق همان الگو،
سمیرا هم جام زهری را که قرار است میثم را بکشد خواهد نوشید یا کارگردان این شخصیت را برای فصل سوم در صحنه نگه خواهد داشت.
فاجعه سریال زخم کاری
مردم جواد عزتی را در نقش مالک دوست دارند نه هیچ چیز دیگر | سریال زخم کاری ۲ در چه چیزی گوی سبقت را از همه سریالها ربود؟
سریال «زخم کاری۲» یا همان «زخم کاری: بازگشت» به کارگردانی محمدحسین مهدویان در مقایسه با فصل اول دچار یک پسرفت جدی شده است، اکثر مخاطبان سریال که آن را دنبال میکنند و هر بار حسرت میخورند که چرا فصل دوم کیفیت و جذابیت فصل پیشین را ندارد.
فصل اول زخم کاری زوایای پنهان و آشکار یک شبکه مافیایی را آشکار میکرد که در راه رسیدن به ثروت بیشتر حاضر بود تن به هر جرم و جنایتی بدهد. در فصل دوم با حذف مالک (با بازی جواد عزتی) قرار است درگیری و کشاکش اصلی بین میثم، پسر مالک و طلوعی (با بازی کامبیز دیرباز) اتفاق بیفتد. در فصل یک میدانستیم که قرار است قصه مالک را دنبال کنیم و با او همراه شویم. سریال با ورود مالک آغاز میشد و با قتل او به پایان میرسید. فصل دوم اما قهرمان مشخصی ندارد و خود کارگردان هم نمیتواند بین میثم و مالک یک نفر را انتخاب کند.
دوربین گاه با میثم همراه میشود و داستان او را میگوید و گاه سراغ طلوعی میرود. گذشته از این نکته مساله دیگر این است که ردای قهرمانی بر قامت هیچ یک از این دوشخصیت نمینشیند.
کاش کارگردان و تهیه کننده «زخم کاری: بازگشت» به جای توجه بیش از حد به تبلیغات لابلای سریال اندکی بر روی ساختار و محتوای فیلمنامه وقت صرف میکردند و پس از رسیدن به یک متن قابل قبول کار را کلید میزدند
شخصیتهای فصل یک به خاطر توجه فیلمنامهنویس به جزییات جذاب از آب درآمده بودند؛ ولی در فصل دوم شخصیتها تک و یکبعدی هستند. میثم جز این که پسر مالک است، هویت و مشخصه دیگری ندارد. اتفاقا در هر قسمت چندین بار تکرار میکند که من پسر مالک هستم. این جمله را این قدر تکرار کرده که بدل به یک شوخی و نکته طنزآمیز در فضای مجازی شده است.
در یک کلمه میتوان او را پسری «بیعرضه» نامید که هیچ هنری ندارد. آنقدر هوش و استعداد ندارد که بتواند جلوی مافیای اقتصادی بایستد. تجربه کاریاش هم در حد صفر است و از هیچ چیزی سر درنمیآورد. مسلما چنین آدمی با این درجه از ناتوانی نمیتواند شمایل یک قهرمان را به تصویر بکشد.
طلوعی در این سریال به عنوان پدرخوانده و همه کاره هلدینگ ریزآبادی معرفی میشود. اولین سوالی که پیش میآید این است که چرا طلوعی در فصل اول حضور نداشت؟ مگر در فصل یک قدرت تمام و کمال در اختیار مالک نبود؟ اگر مالک از طلوعی دستور میگرفت، پس چرا این نکته در فصل یک نمایش داده نشد؟ آدمی مثل طلوعی که این قدر نفوذ و قدرت دارد، باید یک ردپایی در گذشته داشته باشد.
البته جواب این سوال مشخص است. زمانی که فصل اول را میساختند به دنبالهدار بودن آن فکر نکرده بودند. بنابراین مجبور شدند در فصل دوم یک شخصیت جدید با داستانی تخیلی و مصنوعی خلق کنند.