علیرضا بیرانوند | حواشی علیرضا بیرانوند
علیرضا بیرانوند در لیگ برتر رکورد زد! | آقای دروازه بان پرچم پرسپولیس را بالا نگه داشت
علیرضا بیرانوند توانست دومین پنالتی خود را در این فصل مهار کند و به حسین پورحمیدی برسد.
علیرضا بیرانوند دروازه بان پرسپولیس بار دیگر هنر خود در مهار ضربات پنالتی را در دیدار با نفت مسجدسلیمان نشان داد و توانست پنالتی پیمان میری را مهار کند. او پیش از این نیز در بازی پرسپولیس و ونپارس در جام حذفی به عنوان بازیکن تعویضی وارد زمین شد و با مهار پنالتی بازیکنان حریف منجر به صعود تیمش به مرحله بعد جام حذفی شده بود.
این اولین باری نبود که بیرانوند توانست پنالتی بازیکنان را در فصل جاری لیگ برتر مهار کند. این برای دومین بار در فصل جاری بود که بیرانوند موفق به انجام این کار شد ولی با این حال او توانست به رکورد حسین پورحمیدی برسد که او نیز در این فصل دو بار موفق به مهار پنالتی بازیکنان شده است.
امسال زمانی که بیرانوند درون دروازه پرسپولیس بوده است سه ضربه پنالتی برای رقیبان این تیم گرفته شده است که از این بین تنها داریوش شجاعیان توانست پنالتی خودش را گل کند و پیمان میری از نفت مسجدسلیمان و امین پورعلی از گل گهر برابر دروازه بان تیم ملی ایران ناکام ماندند.
در حال حاضر پورحمیدی و بیرانوند رکوردی مشابه همدیگر دارند و توانستند دو پنالتی از سه پنالتی علیه تیمهای خود را مهار کنند و بهتر از هر دروازهبان دیگری در فصل جاری عمل کردهاند.
زندگینامه علیرضا بیرانوند
از همان ابتدا شروع کنیم؛ سال 1371 که علیرضا بیرانوند در یک خانواده پر جمعیت به دنیا آمد.
- من در خانواده ای به دنیا آمدم که از نظر مالی خیلی ضعیف بود. من از همان ابتدای کودکی علاقه بسیار زیادی به ورزش به خصوص فوتبال داشتم و همه کار کردم تا به این علاقه و آرزویم برسم. سال اولی که به تهران آمدم حتی پول کرایه ام را نداشتم، چه برسد به اینکه بروم فوتبال بازی کنم! من از اقوام و فامیل پول کرایه ام را قرض کردم تا بتوانم به تهران بیایم. واقعا خانواده من در شرایطی نبودند که بتوانند پول مرا هم بدهند. خلاصه به تهران آمدم و شروع کردم به کار کردن.
در کودکی خیلی شیطان بودی؟
- نه، اصلا. من آزارم به یک مورچه هم نرسید. واقعا فکر نمی کنم تا الان کسی از اقوام و همسایه ها از من ناراضی بوده باشد. مثلا بیاید بگوید علیرضا شیشه خانه ما را شکسته یا علیرضا ما را اذیت کرده... اصلا! برعکس، دیگران خیلی سر مرا با سنگ شکسته اند، شیشه های خانه مان را شکسته اند و من عکس العملی نشان ندادم ولی خب من آدم رکی هستم و همیشه حرفم را می زنم.
یعنی عشق فوتبال در تو جوری نبود که هر روز شیشه های خانه مردم بریزد پایین؟
- نه، عشق فوتبال در من جوری بود که همیشه با پدرم بر سر خواستن فوتبال دعوا می کردم. پدر من هم چون دستش به من نمی رسید وسایلم را پاره می کرد. وقتی بابا وسایل ورزشی مرا پاره می کرد حس می کرد مرا یک دل سیر زده! چون می دانست وسایلم را خیلی دوست دارم و حاضرم هر کاری برای فوتبال بکنم.
دیدگاه تان را بنویسید