پرسپولیس یحیی زهر چشم گرفت!
فوتبال هیچوقت قابل پیشبینی نیست. درست مثل زندگی که هیچ تضمینی ندارد، حتی اگر کوبی برایانت باشی و سوار بر هلیکوپتر اختصاصی با اطمینان از زمین بلند شوی...
به گزارش خانه فوتبال، احسان محمدی در عصر ایران نوشت: «انتقام بازی رفت، پیروزی با دو گل زیبا، هشتمین بُرد متوالی، یازدهمین کلینشیت، پنج اختلاف امتیاز با تیم دوم، گلزنی مهاجمی که متهم به افت کیفیت شده بود، حضور گرم هواداران و ... اینها برای توصیف برتری ۲-۰ پرسپولیس تهران مقابل تراکتور تبریز کافی است اما کافی نیست.
یحیی گلمحمدی در نخستین بازی لیگ با پرسپولیس خیلی زود لقب «امپراتور» گرفت. واژهای که در انتهای دهه هشتاد هواداران برای افشین قطبی ساختند و حتی وقتی افشین پیروانی هم روی نیمکت نشست و چند نتیجه خوب گرفت به او بخشیدند. لقبها گاهی به همان سرعت که به یک نفر عطا میشوند، پس هم گرفته میشوند. اما یحیی میخواهد رویای ناکامل قهرمانی با پرسپولیس را کامل کند. او حالا در صدر است در حالی که در یک ماه آینده باید از دالان ترسناکی گذر کند که سر هر پیچاش چه در بازیهای آسیایی و چه لیگ، یک حریف قدر کمین کرده است. از الدوحیل و سپاهان گرفته تا استقلال و شهرخودرو و ... .
محمدرضا اکبریان داور بازی با ۱۱ کارت زرد و یک کارت قرمز به نوعی رکورد زد. بیشتر این کارتها نه به واسطه خطای شدید که عموماً در راستای همان رفتار همیشگی بازیکنان ایرانی از جیب داور خارج شد: اعتراض! اعتراض و باز هم اعتراض! اعتراضهایی که باعث شد شجاع خلیلزاده و محمدرضا خانزاده دیشب با محرومیت روبهرو شوند. ولی عبرت میگیرند؟ اگر پنگوئنها پرواز کردند، بازیکنان ایرانی هم دست از اعتراضهای مکرر، بیحاصل و اعصابفرسا میکشند.
تراکتور در حالی که با سه هافبک ملیپوش خود دژاگه، شجاعی و حاجصفی میکوشید میانه میدان را از آن خود کند، مغلوب پاس طلایی وحید امیری و ضربه تمامکننده علی علیپور شد. یک گل مدرسهای که باز هم نشان از هماهنگی این دو بازیکن با هم داشت. امیری - علیپور در جام حذفی و مقابل شهرداری ماهشهر هم یک گل روی حرکت خلاقانه به ثمر رساندند. بازی با اخراج ساکت الهامی سرمربی تراکتور به حاشیه رفت. الهامی بر خلاف نامش معمولاً در کنار زمین «ساکت» نیست و در استقلال، پیکان، صبا و ... بارها صحنههایی مانند این را رقم زد. اخراج او کار تبریزیها را دشوارتر کرد. به همان اندازه که نمایش اوساگونا کار پرسپولیسیها را!
در نیمه دوم وحید امیری یک بار دیگر مهارتش در حمل توپ را به رخ کشید. او با محو پنج بازیکن حریف یکی از زیباترین گلهای فردی فصل را به ثمر رساند تا نگاهها را از روی مهدی ترابی سوپرمن نیمفصل اول پرسپولیس بردارد. این دو گل برای یک پیروزی روحیهبخش کفایت میکرد. بیرانوند که دوباره نگهبان قفس توری پرسپولیس شده بود، حق داشت در دقیقه آخر تیرک دروازهای را ببوسد که ضربه هنرمندانه حاجصفی را به زمین برگرداند تا یک کلینشیت دیگر به نام او ثبت شود.
گرچه در این بازی باز هم روی سکوها سر شکست و خون ریخت و درون زمین هم انتظار یک بازی جذابتر از لحاظ فوتبالی میرفت اما نتیجه همان چیزی شد که یحیی گلمحمدی آرزویش را داشت. یک شروع دلچسب برای ورود به دالانی که اگر بتواند در پایان اسفند از آن سربلند بیرون بیاید شاید حتی جشن قهرمانی بگیرد. او احتمالاً با این رویا دیشب خوابید اما فوتبال هیچوقت قابل پیشبینی نیست. درست مثل زندگی که هیچ تضمینی ندارد، حتی اگر کوبی برایانت باشی و سوار بر هلیکوپتر اختصاصی با اطمینان از زمین بلند شوی... .»
دیدگاه تان را بنویسید