پایگاه خبری خانه فوتبال:

به گزارش خانه فوتبال، از معایب بحث های امروز که حول محور دراگان اسکوچیچ و حضور او در تیم ملی ایران وجود دارد، قیاس مع الفارق با کارلوس کی روش است.

کی روش در دنیای دیگر سیر می کرد؛ جهان مربیگری او با اسکوچیچ تفاوت هایی آشکار دارد که بهتر است اصلا واردش نشویم. بحث اصلی اما چگونگی حضور اسکوچیچ در تیم ملی است؛ صادر شدن این حکم برای فوتبال ایران چه تبعاتی دارد؟

از عوامل پیدایش نقدهای بی رحمانه علیه این مربی کروات، دروغ بزرگی است که ابتدا از سوی خود او گفته شد! اسکوچیچ سرمربی صنعت نفت آبادان بود و طبعا تعهداتی به این تیم و مردم خونگرم آبادان داشت.

این مربی همیشه بی تیم در کشور خودش که در این سال ها هیچ پیشنهادی جز تیم های ایرانی نداشت باید برای مربیگری در نفت آبادان سر و دست می شکست اما وقتی متوجه شد، دوستان برای حضورش در تیم ملی، پیچ و مهره ها را سر جای خود سفت بسته اند، یک دروغ بزرگ درباره بیماری اش گفت!

اسکوچیچ با این بهانه واهی از نفت آبادان جدا شد اما بیماری خودش را ظاهرا در همان آبادان درمان کرد! چرا که کمتر از ۳ روز، او سرمربی تیم ملی ایران شد. سوال این است؛ اگر اسکوچیچ برای ترک تیمش در آبادان عذر بیماری داشت، چطور یک شبه خوب شد؟ تا جایی که زیر بار مسولیت سنگین سرمربیگری تیم ملی ما رفت؟ اگرچه او بعدا گفت مساله اش بیماری نیست، بلکه مشکل شخصی است؛ پس این چه مشکل شخصی حاد بود که در آبادان، گره اش باز نشد اما در تیم ملی ما پایان خوش داشت؟

با این دروغ بسیار بزرگ، دراگان اسکوچیچ که افرادی برای انجام کارهای او در ایران به شدت زحمت می کشند و البته مزد خدمات خود را هم می گیرند، سرمربی تیم ملی ایران شد. تاسف ما قبل از بررسی وضعیت فنی و اعتباری اسکوچیچ در تیم ملی ایران، همان دروغی است که از ابتدا گفته شد و این دروغ از سوی هر مربی دیگری هم عنوان می شد شایسته سرمربیگری تیم ملی ایران نبود...

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: