پایگاه خبری خانه فوتبال:

به گزارش خانه فوتبال، رسول بهروش، روزنامه‌نگار، در روزنامه همهشری نوشت: «شروع کار احمد سعادتمند روی صندلی مدیرعاملی استقلال واقعا طلایی بود. او که با وعده‌های گل‌درشت و آنچنانی بر این مسند تکیه زده،  در نخستین گام مدعی شد بخشی از دستمزد معوقه دیاباته و میلیچ توسط یک هوادار خارج‌نشین پرداخت شده است. با این حال هر دو بازیکن موضوع را تکذیب کردند و سپس مشخص شد اسنادی که در این راستا برای آنها ارسال شده،  جعلی و تقلبی بوده است! میلیچ می‌گوید: «در کرواسی با هر که راجع‌ به این موضوع صحبت می‌کنم هاج و واج می‌ماند. فکرش را بکنید!  چند ماه در کشور غریب حقوق نگرفته‌اید و وعده شنیده‌اید، آخرش هم این طور سر کارتان می‌گذارند؛  مچل‌تان می‌کنند؛ چه حسی پیدا می‌کنید؟»

بعد از این گاف بزرگ کاشف به عمل آمد هوادار دست و دلباز مورد نظر قبلا هم سر ماجرای سرور جبارف استقلالی‌ها را سر کار گذاشته؛ به این ترتیب که قرار بوده ۱۳۰ هزار دلار به حساب بازیکن ازبکستانی بریزد اما فقط ۱۳ دلار ریخته و گفته طلب او تسویه شد! در حقیقت سوءمدیریت در فوتبال ایران چنان عمیق و تکان‌دهنده است که یک نفر،  ۲ مرتبه می‌تواند باشگاهی به عظمت استقلال را سوژه سرگرمی و خنده کند و اسمش را سر زبان‌ها بیندازد. تازه شاید این پایان راه نباشد و چند ماه دیگر،  بعد از معرفی مدیرعامل جدید،  هوادار دست و دلباز استقلال بختش را برای یک ماجراجویی جدید بیازماید.

بارها و بارها برای توصیف شرایط پرسپولیس و استقلال از عبارت «میلیونرهای زاغه‌نشین» استفاده شده که به‌ نظر بسیار درست و دقیق می‌رسد. در چارچوب یک اقتصاد آزاد و فوتبال حرفه‌ای،  پرسپولیس و استقلال می‌توانستند با روش‌های متداولی همچون دریافت حق پخش تلویزیونی، بلیت‌فروشی در ورزشگاه اختصاصی، تبلیغات محیطی، فروش پوشاک، رستوران‌های زنجیره‌ای، اپلیکیشن‌های قدرتمند و ... پول پارو کنند اما تقریبا همه این منافذ مسدود است. اغلب مدیران سفارشی و ناکاربلد این دو باشگاه هم از خلق ثروت در این تنگنا عاجز هستند و در نهایت راهی جز گدایی با گردن کج باقی نمی‌ماند. در این میان گاهی شماره حساب اعلام می‌شود تا هواداران به‌ طور مستقیم کمک کنند و گاهی از چهره‌های متمول طرفدار تیم استقراض می‌شود. این روش دوم که بسیار هم مرسوم است، متأسفانه راه را برای انواع سوءاستفاده‌ها، منت‌گذاشتن، تحقیر کردن، دروغ گفتن و بازی دادن باز می‌گذارد و باشگاه را عملا ملعبه دست عده‌ای تاجر یا نوکیسه می‌کند.

همین حالا باشگاه پرسپولیس بابت ۲ فقره قرضی که از هواداران خاصش گرفته تا یحیی گل‌محمدی و استوکس را جذب کند، به‌ شدت تحت فشار است. قبل از آن هم سرخپوشان در ماجرای کمک‌های حسین هدایتی و در پی آن مداخله‌جویی‌های او حسابی آزار دیدند و با محاکمه و حبس جناب عابربانک، از نظر اعتباری لطمه خوردند. الان هم استقلال بازیچه مسخره‌بازی‌های یک هوادارنما شده است؛ آن هم در حالی که سعادتمند همین هفته گذشته از بررسی اهلیت هواداران نیکوکار سخن گفته و مدعی شده بود: «استقلال را با این همه عظمت، مدیون یکی - دو میلیارد تومان نمی‌کنم.» الان عظمت استقلال حفظ شد استاد؟

تا وقتی هنر پولسازی در باشگاه‌های ما وجود نداشته باشد و مدیران پرسپولیس و استقلال آسان‌ترین گزینه یعنی «گدایی» را برای رفع مشکلات انتخاب کنند، این اتفاقات تکرار خواهد شد. به قول شاعر خوش‌گفتار:

دست طمع چو پیش کسان می‌کنی دراز

پل بسته‌ای که بگذری از آبروی خویش.»

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: