غوغا در استقلال/ سنگ بزرگ فتحی روی سر خودش افتاد

به گزارش خانه فوتبال، امیر حسین فتحی از زمان حضور در استقلال تصمیماتی گرفت که آبی ها نه از روی سکو آنرا پسندیدند و نه هیئت مدیره با آن موافق بود.

جمله معروف در مورد مدیر عامل استقلال در روز های اخیر دوباره دهان به دهان چرخید «اصلا حضور فتحی در استقلال اشتباه بود» این جمله از روز های اول مدیریت فتحی نقل محافل ورزشی بود، چه آن روز هایی که استقلال با خرید های نا مناسب قهرمانی را از دست داد و چه امروز که استقلال در اوج نتایج جالب توجه در بحران بزرگی قرار گرفته است.

اوج تصمیمات غلط فتحی در استقلال زمانی شکل گرفت که معاونان و مشاورانی در کنار او قرار گرفتند و او را ترغیب به این اتفاقات غلط کردند.

استراماچونی ایران را ترک کرد

گفته می شود استراماچونی امروز ایران را ترک کرده است و این در حالی است که او توانسته بود با نتایج خیره کنند، آبی ها را پس از یک دوره ناکامی بعد از هزار و چندین روز به صدر جدول برساند و شنیده می شود آنهایی که رای آندره استراماچونی را برای ماندن در استقلال زدند، همان هایی بودند که روزی دستشان با فتحی در یک کاسه بود.

مدیریت ضعیف فتحی از آنجایی آغاز شد که او در انتخاب معاونانش خطیر را به استقلال آورد و در نهایت مشکلاتی که خطیر برای این تیم بوجود آورد اولین آفت استقلال بود.

فتحی برای فرار از برخی واقعیات به هیچکس رحم نکرد، خبرنگاران را به دادگاه کشاند و در نهایت همان دست نشانده خودش یعنی خطیر را از صفحه استقلال حذف کرد.

همایش های خواسته و ناخواسته از سوی برخی افراد که با شعار هایی علیه فتحی همراه بود نشان داد فتحی گزینه مناسبی برای استقلال نیست و صدای اعتراض در هر گوشه ای که چند پیشکسوت جمع بودند، بلند بود و هواداران استقلال با وجود گلزنی های متعدد این تیم در ورزشگاه آزادی شعار" فتحی حیا کن استقلال رو رها کن" را فراموش نکردند.

اشتباه بزرگ فتحی در فصل قبل رقم خورد، جایی که ۵۵ میلیارد تومان در آمد استقلال به همراه یک میلیون دلار درآمد زایی از فروش الهیار صیاد منش و ۶۰۰ هزار دلار از فروش مجید حسینی و دست آخر هم ۶۰۰ هزار دلار از فروش مامه تیام نصیب استقلال شد و این درحالی است که ۴۰۰ هزار دلار درآمد زایی از لیگ قهرمانان آسیا در سال گذشته به آبی‌های پایتخت رسید و البته ۱۰۰ هزار دلار هم پیش قرارداد آل اشپورت در جیب مدیریت باشگاه جای گرفت.

تصمیم های غلط فتحی و خطیر در مورد خرید های خارجی به ادعای برخی رسانه ها و اعضای هیئت مدیره این تیم، در هزینه های جاری استقلال با خرید بازیکنان بی کیفیت ختم شد و تمام در آمد های استقلال را به باد داد.

گفته می‌شود رقمی معادل ۴۰ میلیارد تومان هزینه وینفرد شفر و دستیارانش در استقلال بود که اگر با بودجه ۵۵ میلیاردی استقلال مقایسه کنید، یعنی بیشتر درآمد سالانه استقلال به باد رفته است. بحث دلالی در خرید‌های شفر و فرزندش و البته اطلاع خطیر و فتحی از این موضوع باعث شد پول‌ها پیش خور شود و امروز استقلال در اوج قدرت فنی باید با آرامش وداع کند.

الحاجی گرو، نیومایر، ایسما گونکالوز و گادوین منشا خرید‌هایی بود که در دوران مدیریت فتحی استقلال را به این روز انداخت و در آخر آن‌ها پس از مدت کوتاهی بازی در این تیم با دریافت حقوق خود ایران را ترک کردند.

فضای بسته رسانه ای در دوران فتحی- خطیر به جایی رسید که هر مطلبی در مورد این باشگاه به بیرون درز می کرد با واکنش آنها همراه شد و هر رسانه ای که از اطلاعات محرمانه باشگاه استقلال مطلع بود پایش به دادگاه هم باز می شد.

فتحی و خطیر در آن ایام یار غار بودند و علیه رسانه ها جبهه می گرفتند و روبروی هم باید برای تصاحب صندلی استقلال مبارزه کنند.

موضوع بدهی ها و درآمد های استقلال و چگونگی هزینه کرد آنها در نوع خود جالب است، اگر بگوییم فتحی برای پرداخت بدهی های باشگاه استقلال پول ها را هزینه کرده، باید گفت هنوز شفر و دیگر خارجی ها از این تیم طلب دارند و اگر ماده تبصره های موجود در فوتبال ما که بیشتر کدخدا منشی است نبود، شاید استقلال امروز به دلیل بدهی ها لیگ قهرمانان آسیا را هم از دست می داد، هر چند هنوز هم این احتمال وجود دارد.

استراماچونی در نامه استعفایش به نوعی با بازیکنان و هواداران استقلال خداحافظی کرد و گفته می شود امروز ایران را ترک می کند و نوع نوشتار متن نشان می دهد فتحی متهم اصلی جدایی استراماچونی است، البته تحرکات داخلی هم به این جدایی دامن زده است و به نظر می رسد سکوت وزارت ورزش و جوانان در مورد فتحی و خطیر و رابطه این دو فرد فقط یک دلیل می تواند داشته باشد، آن هم ترس از اعتراف وزارت به اشتباهات ۳ سال اخیر در مورد مدیریت استقلال است.

دوستی و مودت خطیر و فتحی امروز به جنگ قدرت تبدیل شده و بعید می دانیم وزارت ورزش و جوانان از این اتفاقات بی خبر باشد.

باید دید تیم فوتبال استقلال امروز دستخوش کدام اتفاق می شود و آیا فتحی صندلی را به رقیب واگذار می کند یا خیر ؟