مدیریت در پرسپولیس و استقلال؛ بدون متر، بدون معیار
شاید از ابتدا و پیش از انتشار ویدئوهای جنجالی هم حضور همحزبی وزیر ورزش در هیاتمدیره پرسپولیس انتخابی عجیب به نظر میرسید
محسن اثیمی؛مجله مثلث: شاید از ابتدا و پیش از انتشار ویدئوهای جنجالی هم حضور همحزبی وزیر ورزش در هیاتمدیره پرسپولیس انتخابی عجیب به نظر میرسید؛ مدیر یک دندانپزشکی که پس از رفتن انصاریفرد، سرپرست این باشگاه شد تا روزی که خودش حکم به رفتن خودش داد.
مهدی رسولپناه که به گفته خودش در باشگاه شاهین بود و فوتبال را هم کارشناسی میکند، خیلی زود عنان کار را در اختیار گرفت و با وجود نارضایتیهای گاه و بیگاه بازیکنان و مربیان پرسپولیس، ماند و کار کرد و چه بسا اگر فیلمهای اظهاراتش منتشر نمیشد، امروز جعفر سمیعی به جای باشگاه پرسپولیس در ساختمان وزارت ورزش مشغول رسیدگی به پروندههای حراست بود.
تجربه و سابقه نشان داده که اصولا متر و معیار مناسبی برای انتخاب مدیران پرسپولیس و استقلال وجود ندارد که اگر وجود داشت این دو باشگاه به محله برو و بیای مدیران تبدیل نمیشد. رسولپناه در مجموع عملکرد خوب و مطلوبی در پرسپولیس داشت اما اگر در حزب اعتماد ملی در کنار مسعود سلطانیفر حضور نداشت، امروز در همان مطبش در حال عصبکشی دندانهای بیماران بود و به جای جام قهرمانی، آمپول بیحسکننده را در دست میگرفت.
رسولپناه خیلی اهل مصاحبه نبود اما نسخهاش را نه مصاحبههای اندکش که زبان سرخش پیچید؛ جایی که بدون درنظرگرفتن اصول اولیه مدیریت زبان گشود و هر آنچه در دل و ذهنش بود علیه سرمربی و بازیکنان گفت، آن هم در دورانی که کوچکترین حرکتی ضبط و بلافاصله پخش میشود. شاید رسولپناه هم مثل محمود فکری کسانی که او را مجبور به «بددهنی» کردند، نبخشد اما طبیعی است که مدیر یک باشگاه بزرگ باید مراقب باشد و هر حرفی را در هر جایی نزند. رسولپناه با وجود عملکرد قابلقبولی که داشت بیتجربگی کرد و چوب همین موضوع را خورد تا یک نفر به شمار زیاد مدیران استعفاکرده یا برکنارشده پرسپولیس اضافه شود؛ اتفاقی که در باشگاه استقلال هم رخ داده و امروز نه یک امر غیرعادی که اتفاقی طبیعی است و اگر عمر یک مدیر در پرسپولیس و استقلال طولانی باشد باید تعجب کرد. اوضاع در این دو باشگاه - یا بهتر بگوییم دو تیم- تا بوده همین بوده و هریک از مدیران به نحوی جایشان را به فردی دیگر دادند.
بهطورکلی فعالیت در پرسپولیس و استقلال برای بسیاری از مدیران خوشیمن نبوده اما برخی که بدنامی را بهتر از گمنامی میدانند برای حضور در این دو تیم دست و پا میزنند. بسیاری از آنها بدون اینکه توضیحی درباره سوءمدیریت و بدهیهایشان بدهند به زندگی عادی و روزمره خود ادامه میدهند و نهتنها بازخواست نمیشوند که در بسیاری از موارد ارتقای شغلی هم میگیرند، مثل ایرج عرب در پرسپولیس و امیرحسین فتحی در استقلال که پس از رفتنشان از این دو باشگاه به ترتیب سرپرست فدراسیون دوومیدانی و مدیر مجموعه انقلاب شدند تا پاداش عملکرد بدشان را بگیرند!
دیدگاه تان را بنویسید