ناگفته ها از درگیری دایی و شاهرودی در رم تا روزی که ایویچ علی کریمی را نخواست!
اکبر مالکی بدنساز اسبق تیم ملی در جام جهانی ۱۹۹۸ از حواشی پیش از آن مسابقات گفت.
سعید اکبری: در این سالها فوتبال جزیی از زندگی مردم شده است و این صنعت ورزشی هر روز بیشتر از قبل جایش را در بین مردم پیدا می کند اما اوج این علاقه در بین مردم ایران به جام جهانی ۹۸ و مسابقات انتخابی قبل از آن برمی گردد. جایی که تیم ملی ایران در یک بازی حماسی موفق شد از سد استرالیا عبور کند و پس از سالها راهی جام جهانی فرانسه شود. آن روزها خبری از فضای مجازی و رسانه های آنلاین نبود و اخبار تیم ملی گاهی توسط اطرافیان تیم به رسانه ها می رسید و بعضی از اتفاق ها هم ناگفته باقی ماند. به سراغ اکبر مالکی بدنساز تیم ملی در جام جهانی ۹۸ رفتیم و با او درباره اتفاقات آن زمان صحبت کردیم که در ادامه می خوانید:
پس از ۲۲ سال همپنان بسیاری درباره اتفاقات تیم ملی پیش از جام جهانی ۹۸ سوال دارند و ایویچ هم هیچوقت درباره جدایی اش از تیم ملی صحبت نکرد
بعد از بلند شدن از خواب متوجه پچ پچ بچه ها شدم و وقتی پرس و جو کردیم گفتند از تهران تماس گرفتند و اعلام کردند که ایویچ را کنار گذاشتند. پرسیدیم چرا و گفتند دلیل خاصی ندارد! همان روز صفایی فراهانی رئیس سابق فدراسیون به رم آمدند و با آقای ایویچ جلسه گذاشتند و گفت من کنار می روم اما تیم ایران ضرر می کند. من این گونه فکر می کنم که چون ایران شرایط خوبی به دست آوده بود از تهران نخواستند مربی خارجی در جام جهانی باشد.
همه باخت ها در رم بهانه بود. مسابقه ای که برابر رم باختیم جنگ که نبود و ممکلت را باخته باشیم. ورزش برد و باخت دارد و باید شخصیت هردو را داشته باشیم.
تیم ما ۲۲ سال پیش در بروجرد اردویی داشت که به نظرم تا آن زمان هیچ رشته ای چنین شرایط خوبی را تجربه نکرده بود؛ زمین چمن، استخر و هر آن چه که ما نیاز داشتیم وجود داشت. همان جا ایویچ استارت تیم را زد و بعد به رم آمدیم. در کمپ آاس رم کار فیزیکی و تکنیکی می کردیم. میاچ، ذوالفقار نسب، ایویچ و من در حال انجام این کارها بودیم و سرمربی همه چیز را برنامه ریزی کرده بود.
قبل از جام جهانی باشگاه ها تعطیل شدند و تیم رم هم خیلی خوب بود و شرایط خوبی داشت. در اردوی رم یک بازی تدارکاتی برای تیم ملی گذاشتند اما وقتی که کارمان را شروع کردیم بعضی ها شیطنت هم کردند. عده ای در تهران اعتقاد داشتند که ما وقتی برای جام جهانی می رویم نباید مربی خارجی باشد. به هر حال عوامل دیگر هم کنار تیم بود و هم دست به دست هم داد که شرایط به این شکل شود. ما از رم به کمپ اینتر میلان آمدیم و صفایی فراهانی هم آمد. او یک مدیر مدبر بود اما زورش نمی رسید که ایویچ را نگه دارد. به خاطر اینکه ایویچ به کسی باج نمی داد، نه خبرنگار نه به کسی دیگر. بحثی هم بین مدیر سابق تیم ملی و سرپرست با آقای ایویچ پیش آمد. صفایی در میلان ۱۰-۱۲ ساعت وقت گذاشت و با همه اعضا جلسه گذاشت و به این نتیجه رسید که تیم از این جا به بعد با یک سری مربیان کار کنند؛ طالبی، ذوالفقارنسب و من. ایویچ در رم ماند و ما به میلان آمدیم. صفایی از میلان زنگ زد که آقای ایویچ بیا و برنامه بعدی خودتان را برای ما بگو و این مرد باشرف هم این کار را کرد و برنامه هایش را به ما داد؛ خداحافظی کرد و رفت.
علی کریمی را برای اردوی بروجرد آوردند؟ او به خاطر کنارگذاشته شدن ناراحت شد؟
در آن زمان علی کریمی؛ کریمی امروز نبود. یک ماه که در بروجرد بودیم او را از چهره نمی شناختم ولی اسمش را شنیده بودم. علی کریمی را به ایویچ معرفی کردند اما گفت نمی توانیم به او فرصت بدهیم و اصلا هم علی کریمی با ناراحتی نرفت. کریمی در تایلند به عنوان هافبک چپ به علی کریمی تبدیل شد.
روابطتان با ایویچ چگونه بود؟
هر زمانی که برای تمرین می رفتیم در اتاقی جمع می شدیم ، ایویچ، میاچ، ذورالفقارنسب و من هرچهارنفر برنامه های تیم را دوره می کردیم. یک روز دیدیم آقا جلال به این جلسه آمد و نشست در حالی که همه چیز مقررات دارد و نمی توانست بدون هماهنگی این کار را انجام دهد. مترجم به ایویچ گفت که او جلال طالبی است و او هم گفت باید برود. من هم چون رفیق او بودم از ایویچ ناراحت شدم. جلال گفت من آمدم ببینم شما چه می گویید و برای خودم یادداشت برداری کنیم. وقتی ما درباره طالبی با ایویچ صحبت کردیم و گفتیم که او آمده تا برای خودش یادداشت برداری کند ایویچ هم اعلام کرد که از جلسه بعد می تواند بیاید.
ماجرای درگیری علی دایی و رضا شاهرودی در رم صحت دارد؟
ما در یکی از زمین های کمپ رم تمرین می کردیم و یک عصربارانی بود. خوشبختانه کسی اطراف زمین بود. یک درگیری بین شاهرودی و دایی پیش آمد. شاید هم از قبل باهم مشکل داشتند اما من دقیق نمی دانم. همانطور که تمرین می کردیم یک برخورد فیزیکی رخ داد و شاهرودی عصبانی شد. او یک برخورد فیزیکی هم با دایی داشت اما در آن لحظه علی دایی عکس العمل آن چنانی نشان نداد. ایویچ خیلی ناراحت شد و فردای آن روز جلسه گذاشت. همه جمع بودند و گفت شاهرودی باید ساکش را بردارد و برود. بچه ها واسطه شدند و حتی دایی هم گفت ایرادی ندارد و از ایویچ خواست شاهرودی بماند. وقتی بچه ها وساطت کردند و چون کسی هم باخبر نشده بود، قضیه فیصله پیدا کرد. شاهرودی هم برای جام جهانی واقعا بدشانسی آورد. او بازیکن خیلی خوب بود اما به خاطر آسیب دیدگی نتوانست در جام بازی کند. من مقدماتی کنار تیم نبودم و آقای کماسی همراه تیم بودند. بعد یک سری عوض شدند و من و چند نفر دیگر به آقای ایویچ معرفی شدیم.
یکی از اتفاقات بد جام جهانی کوبیدن لباس توسط خداداد عزیزی بعد از تعویض بود.
خدادا عزیزی چنین کاری انجام داد اما در آن زمان چون در کوران مسابقات بودیم بزرگش نکردند اما چنین عملی انجام شد.
چه اتفاقی افتاد که طالبی او را بخشید؟
در شرایط خاصی بودیم و خداداد هم جزو بازیکن برتر بود؛ هرچند به نظرم یک بازیکن باید از نظر اخلاقی هم برتر باشند. در آن زمان صفایی فراهانی هم کمک فکری زیادی به طالبی می داد. حتی عابدزاده که مشکل زانو داشت بعد از بازی با یوگسلاوی خیلی روی او کار شد. انگیزه عابدزاده این بود که در جام جهانی بازی کند و خیلی انگیزه داشت؛ خیلی هم جدی کار کرد و خوشبختانه به بازی بعد رسید البته به اعتقاد من نیما نکیسا هم خیلی خوب کار کرد.
آیا جلال طالبی باعث کنار رفتن شما از تیم ملی شد؟
من در جام ملت ها نبودم و به دلایلی کنار رفتم. نمی خواهم به گذشته ها برگردم اما جلوتر از پورحیدری و فرکی با تیم ملی کار می کردم. آقای پورحیدری و یورگن گده که آمدند من کنارشان بودم و بعد به دبی و تایلند رفتیم. در آن جا کار را شروع کردیم و بعد که به تهران آمدیم همکاری ادامه پیدا کرد. ابتدا فکر کردم چون جلال طالبی مدیر تیم ملی شده است من کنار رفتم اما او به من گفت نه. تیم قبل عزیمت به آمریکا راهی ژاپن شد اما غیرمستقیم به من اعلام کردند که شما نباید باشید. من حس کردم آقای طالبی باعث شد که من کنار بروم. مدت ها این در ذهنم بود در حالی که هیچ حاشیه ای در تیم نداشتم. من کارم را در زمین می کردم، اصلا در لابی نبودم و با وجود اینکه با بازیکنان رفیق بودم اما فاصله خودم را با آن ها حفظ می کردم. آقای پورحیدری با من بازی می کرد اما او با فرکی به دنبال آوردن سجادی بودند و من را کنار گذاشتند. من براساس وظیفه کارم را می کردم اما دخالت در کار دیگری نمی کردم. من را کنار گذاشتند و سجادی را آوردند اما عیبی هم ندارد.
ویدیوی معروفی وجود دارد که دایی و عزیزی، هاشمی طبا را مسخره می کردند.
من فکر نمی کنم چنین چیزی باشد. اصلا در جام جهانی چنین اتفاق رخ نداد و آقای هاشمی طبا نبود.
ویدیویی که از پرواز تیم ملی به سمت فرانسه است و بازیکنان وصیت می کنند.
اصلا چنین چیزی نبود. من هم در هواپیما بود و این ها حاشیه است. ما به اصل کار نداریم و دنبال حاشیه هستیم. مردم خیلی بیکار هستند و دنبال این مسائل هستند. خیلی مسائل بوده و هست اما نباید بیرون منعکس شود. وقتی استارت کار را می زنیم همه یک خانواده هستند و ممکن است من مشکل داشته باشم اما بزرگ تر باید حل کند. کسی که یک بازیکن شاخصی بود و در تلویزیون می آید باید خیلی نکات را رعایت کند. مردم قابل احترام هستند، او نباید بد بنشیند و باید حداقل ها را یاد بگیریم. من واقعا از این اتفاقات خجالت می کشم. بازیکن خوبی هستی، باید فرهنگ اجتماعی خودت را هم بالا ببری. میلیون ها نفر برنامه را نگاه می کنند تو باید با رفتارت به جوانان آموزش بدهی. فرد شاخص در خانه هر کاری می تواند بکند اما وقتی بیرون می آید باید مراقب رفتارش باشد چرا که زیرذره بین است.
دیدگاه تان را بنویسید