پایگاه خبری خانه فوتبال:

از همان روزی که اسکناس‌های تانخورده حرف اول و آخر را در این فوتبال نفرین شده زد، وحید قلیچ و امثال او به جزیره نسیان تبعید شدند و بوی حلوا را استشمام کردند. اینگونه شد که آشیانه‌بان عاصی با چشیدن زهر فراموشی جان داد و فهمید زمین جای خوبی برای توپچی‌های باستانی نیست.

وحید قلیچ که روزگاری قفل محکمی به قفس توری قرمزها می‌زد در گفت‌وگو با اعتماد به نکاتی اشاره کرده است که در زیر می خوانید:

به پرسپولیس یحیی از چه زاویه‌ای نگاه می‌کنی وحید؟

یحیی یک تیم داخل زمین دارد و یک تیم هم روی نیمکت. با این همه بازیکن میلیاردی قهرمانی دوباره در لیگ و رسیدن به فینال آسیا هنر و معجزه نمی‌خواهد. این پرسپولیس را دست وحید قلیچ هم بدهند همین نتایج تکرار می‌شود. تازه من مثل بازی با سپاهان اشتباهات عجیب یحیی را مرتکب نخواهم شد و بی‌دلیل تیم را عقب نخواهم کشید.

قفس‌بانی که ۹ دربی را تجربه کرده در آستانه دربی پیش ‌رو فکر می‌کند این ‌بار چه اتفاقی بیفتد؟

دربی، دربی‌باز می‌خواهد. این یادتان باشد. اینکه فکر کنند چون استقلال به ذوب باخته پس در دربی زانو خواهد زد سخت اشتباه می‌کنند. پرسپولیس اگر همه دیدارهایش را هم ببرد اما در دربی زمین‌گیر شود از چشم‌ها می‌افتد. این بازی ستاره‌هایی مثل ضیا عربشاهی و ناصر و فرشاد پیوس را می‌خواهد تا معادلات را به‌ هم بریزند. خیلی از اینها دربی‌باز نیستند.

پرسپولیس پروین در دهه ۶۰ با این ارتش پرزرق و برق چه فرقی دارد؟

تیم پروین ۱۱ بازیکن بی‌ادعا و عاشق داشت که در جیب‌شان هزار تومان نبود اما به خاطر پیراهن قرمز جان می‌دادند، اما بچه‌های امروز فقط در خدمت جیب‌شان هستند و اصلا نمی‌دانند عشق به پیراهن یعنی چه. ما گدایان سربلند این فوتبال بودیم و بدبختی بیست، سی سال زودتر به دنیا آمدیم. لعنت به این روزگار.

همه ‌چیز عوض شده. همه‌ چیز!

همین‌طور است. دروازه‌بانی که ۴ تا شیرجه رفته ۸ میلیارد می‌خواهد و اگر پولش را نگیرد، قهر می‌کند! ما اما مفتی بازی می‌کردیم و سرمان را جلوی توپ می‌گذاشتیم. عشق مُرد. معرفت مرد. همه ‌چیز مرد آقا.

نظر وحید قلیچ درباره سنگر قرمزها هم می‌تواند قابل تامل باشد؟

نظر بدهم که به تریج قبای‌شان بربخورد و زمین را به آسمان ببافند؟ یک بار از نیمکت پرسپولیس و سیستم دروازه‌بانی تیم دو کلمه انتقاد کردم اما نامردها گفتند وحید رد داده است. انگار نه انگار من ۱۸۰ بازی توی دروازه پرسپولیس ایستادم و کارم را هم خوب بلد بودم. آقایان ما را پیشکسوت نمی‌دانند متاسفانه.

چرا؟

چون حرف حق را می‌زنیم و برابر جماعت از راه رسیده تعظیم نمی‌کنیم. باور می‌کنید اصلا نمی‌دانم باشگاه پرسپولیس کجاست؟ حضرات آن‌قدر تنگ‌نظر هستند که نمی‌گذارند امثال ما از در باشگاه برویم داخل. خدا پدر پروین را بیامرزد که در این عرصات گاهی عتیقه‌ها را دور هم جمع می‌کند.

پروین هم پروین قدیم!

این حرف را نزنید. بی‌انصافی است خداوکیلی. پروین تافته جدا بافته فوتبال ماست و معنی تار سبیل و نان و نمک را می‌فهمد. من که همیشه به شاگردی علی آقا افتخار کردم. او هنوز هم دست ما را می‌گیرد و هنوز هم فریادرس است.

 

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: