بارخوانی یک پرونده
قتل چندش آور؛ پسر سنگدل مادرش را خورد! + جزئیات ترسناک
یک پسر بی رحم مادرش را کشت و خورد.
قتل یا کُشتن یا کُشتار یا مُرداندَن گونهای آدمکشی است که در آن کشتن انسان بدون حکم قانونی روی داده باشد. در حقوق کیفری در اصل قتل به دو دستهٔ عمد و شبهعمد بسته میشود. قتل میتواند انگیزه های مختلفی داشته باشد از جمله قتل از روی حسادت ، قتل ناموسی ، قتل ایدئولوژیک ، از روی عصبانیت، اختلاف نظر در تقسیم غنائم و ...
این پسر مادرش را خورد
دادگاه هند مرد جوانی را به جرم قتل مادرش به اعدام محکوم کرد. متهم پس از قتل مادرش را تکه تکه کرده و گوشت و اعضای بدنش را سرخ و خورده است.
متهم که کارگر فروشگاه مشروبات الکلی است در گذشته هم سابقه خشونت خانگی داشته و به همین خاطر همسرش او را ترک کرده بود و وی با مادر پیرش زندگی می کرد که در نهایت با استفاده بیش از حد از الکل به سراغ مادرش رفت و او را به قتل رساند.
قاضی پرونده این جنایت را یکی از بزرگ ترین تخلف های دوره کاری اش عنوان کرد. به عقیده این قاضی نه تنها قتلی اتفاق افتاده بلکه بی رحمی و بی شرمی شدید در پرونده نیز دیده می شود علاوه بر آن که در رفتار متهم هیچ پشیمانی نیز به چشم نمی خورد و سزاوار اعدام است.
منبع: رکنا
2 قتل و یک گروگانگیری ،در پرونده مخوف باغ سعادتآباد
ایران نوشت: ساعت9 شب ۱۱ بهمن ماه سال ۱۴۰۰ صدای شلیک چند گلوله از داخل خانهباغی در سعادتآباد شنیده شد، همسایهها با شنیدن صدای شلیک گلولههای پیاپی با پلیس تماس گرفتند و مأموران بلافاصله پیگیر ماجرا شدند.
در بررسیها روشن شد در درگیری که در خانهباغ رخ داده است، یک مرد ۳۵ ساله به نام سپهر کشته شده و دو دوستش به نامهای شاهین و صدرا زخمی شدهاند.
جسد سپهر که با شلیک چهار گلوله به شکمش از پای درآمده بود با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و او و دوستش نیز برای درمان به بیمارستان منتقل شدند.
شاهین گفت: سپهر به ما گفته بود خانهباغ متعلق به مادربزرگش است که مدتی خالی از سکنه شده است. به همین خاطر چند معتاد به آنجا رفت و آمد دارند او از من و صدرا خواست تا شبانه به آنجا برویم و معتادها را بیرون کنیم اما به محض اینکه به آنجا رسیدیم، مردی به نام نیما چند گلوله به سمت ما شلیک کرد. گلولهها به پای من و صدرا برخورد کرد و روی زمین افتادیم. همان موقع سپهر را دیدیم که چند گلوله به شکمش خورده و دیگر نفس نمیکشد. ما فریاد کشیدیم و خودمان را مقابل در رساندیم که همسایهها سر رسیدند.
صدرا نیز در بازجوییها اظهارات شاهین را تأیید کرد. بدین ترتیب نیما 37ساله که مدعی بود نگهبان خانهباغ است و خودش نیز در این ماجرا زخمی شده بود تحت بازجویی قرار گرفت.
وی گفت: دو سال است که نگهبان خانهباغ هستم. مدتی قبل صاحبخانه باغ، یک کلت کمری در اختیارم قرار داد تا اگر لازم شد برای دفاع از خودم از آن استفاده کنم. ساعت ۹ شب بود که سه مرد ناشناس وارد خانهباغ شدند. آنها به سمتم حمله کردند و مرا بشدت کتک زدند. حتی چند ضربه چاقو به سر و گردنم خورد. آنها میخواستند گوشی موبایلم را بدزدند، به همین خاطر برای دفاع از خودم تفنگ کشیدم و برای ترساندنشان شلیک کردم. سه تیر به دیوار برخورد کرد اما باقی تیرها ناخواسته به آنها خورد و موجب مرگ سپهر شد.
آدمربایی مسلحانه
وی در بخش دیگری از تحقیقات، ادعای دیگری را مطرح کرد و گفت: کلتی که با آن شلیک کردم متعلق به سارقان بود. سه مرد ناشناس که به خانهباغ حملهور شده بودند با خود تفنگ داشتند. من توانستم در یک لحظه کلت را از آنها بگیرم و به سمتشان شلیک کنم. من اصلاً آنها را نمیشناختم.
بررسی سوابق نیما نشان میداد وی که سابقه سرقت مسلحانه دارد و چهار ماه است از زندان آزاد شده به احتمال فراوان درباره انگیزه درگیری، حقیقت را پنهان میکند.
در این میان مردی افغانستانی به پلیس آگاهی مراجعه و از نیما شکایتی را مطرح کرد. وی گفت: من به تازگی متوجه شدهام که نیما بازداشت شده است. او مدتی قبل با همدستی یکی از دوستانش مرا ربود. او مرا به صندوقعقب ماشین انداخت و کلید انبار صاحبکارم را به زور از من گرفت تا از آنجا سرقت کند. از ترسم از او شکایت نکردم، اما حالا از او شاکی هستم.
قتل دختر ناشناس
در حالی که بررسیها نشان میداد نیما سوابق زیادی دارد برادرش اظهارات عجیبی را مطرح کرد. وی گفت: برادرم مدتی قبل دختر جوانی را کشته و جسد او را دفن کرده است. من مدتی است این راز را در دل پنهان نگه داشته ام، اما حالا میخواهم حقیقت را بگویم. با این ادعا بار دیگر نیما تحت بازجویی قرار گرفت اما مدعی شد برادرش به شیشه معتاد است و در توهم شیشهای چنین ادعایی را مطرح کرده است و او مرتکب هیچ قتلی نشده است.
پرونده جنایت در خانهباغ سعادتآباد با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۳ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا بزودی به آن رسیدگی شود. این در حالی است که با دستور قضایی قرار است تحقیقات درباره ادعای برادر متهم مبنی بر قتل دختر جوان تکمیل شود.
قتل خانوادگی رئیس بانک در غرب تهران
باشگاه خبرنگاران جوان نوشت: آدمکشهای اجارهای که در ازای ۲ میلیارد تومان از سوی خانواده مقتول استخدام شده بودند تا یک رئیس بانک را در غرب تهران به قتل برسانند، دستگیر شدند.
روز سهشنبه سیزدهم شهریورماه امسال، زن جوانی با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ تماس گرفت و به اپراتور گفت: برادرم که مدیر یکی از بانکهای غرب تهران است، از صبح تلفن را جواب نمیداد به خانهاش آمدم و پس از بازکردن درب جسد خونین وی را در اتاق خوابش مشاهده کردم؛ لطفا برای کمکرسانی اقدام کنید.
طولی نکشید که ماجرای قتل مرد جوان در بیسیمهای ماموران کلانتری ۱۳۳ شهرزیبا پیچید و دقایقی بعد قاضی محمدمهدی براعه؛ بازپرس ویژه قتل شعبه سوم دادسرای امور جنایی به همراه کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی، متخصصان پزشکی قانونی و تیم تشخیص هویت پای در خانه موردنظر گذاشتند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
تجسسهای اولیه نشان میداد با توجه به آثار ردپای خون موجود در صحنه جنایت، ۲ مرد ناشناس به صورت مخفیانه وارد خانه شدند و با انگیزه نامشخص مقتول را در اتاق خوابش هدف بیش از ۱۶ ضربه چاقو قرار دادهاند؛ گزارش پزشک صحنه نیز حکایت از آن داشت احتمالا ضربات چاقو را یک نفر به بدن مرد میانسال وارد کرده است.
پیگیریها ادامه داشت تا اینکه با بررسیهای بیوقفه تیم تحقیق در اجرای دستورات به موقع بازپرس جنایی مشخص شد، مقتول با شوهر همسر سابقش و دختر ۱۷ ساله خود اختلاف داشته و دختر نوجوان قبل از به قتل رسیدن پدرش در خانه بوده است که همین کافی بود تا وی هدف تحقیق قرار گیرد.
دختر ۱۷ ساله با اظهارات ضد و نقیضی به کارآگاهان جنایی گفت: بخاطر برقراری ارتباط با برخی از دوستانم، اختلافی میان من و پدرم ایجاد شده بود، اما این باعث نمیشود که وی را به قتل برسانم! روز حادثه من زودتر از روزهای دیگر خانه را ترک کردم و خبری از جنایت ندارم.
کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی که در جریان تحقیقات متوجه وجود دوربینهای مداربسته اطراف خانه موردنظر شده بودند به بازبینی آنها پرداختند و متوجه شدند، متهمان با تاکسی اینترنتی به غرب تهران آمده و پس از پیادهروی مسیر طولانی برای ارتکاب جنایت خیلی راحت از درب ورودی وارد خانه شدهاند.
تجزیه و تحلیلهای اطلاعاتی گسترده نیز مشخص کرد، شوهر همسر سابق مقتول به نام داریوش، به دلیل اختلافات خانوادگی با خود مقتول مشاجره داشته و دختر ۱۷ ساله چند روز قبل از جنایت به ملاقات داریوش و مادرش رفته است.
همچنین از سوی دیگر، اقدامات فنی و مخابراتی نشان داد دختر ۱۷ ساله، مادر و همسر مادرش میدانستند متهمان به زودی سراغ مقتول خواهند رفت که همین کافی بود تا مرد جوان و همسر سابق و دختر مقتول با دستور قضایی بازداشت شود.
داریوش که در جریان بازجوییها مانند همسر و دخترخواندهاش منکر جرم خود بود پس از مواجه با شواهد و مدارک موجود، اعترافات هولناکی را به زبان آورد و گفت: چندی قبل دختر مقتول به خانه ما آمد و مدعی شد که دیگر نمیتواند با پدرش زندگی کند، من نیز با مقتول اختلافات خانوادگی گستردهای داشتم به همین دلیل با همسرم (زن سابق مقتول) و دختر جوان تصمیم گرفتیم تا ۲ مرد را برای کتک زدن مقتول اجیر کنیم.
متهم مدعی شد: مقتول رئیس بانک بود و ثروت زیادی داشت که به همینخاطر دخترش برای رسیدن به ارث و میراث، قبول کرد تا پدرش را به قتل برساند؛ ما ۲ مرد را اجیر کردیم و به آنها وعده دادیم تا در ازای دریافت ۲ میلیارد تومان پول، مقتول را کتک بزنند، اما این در حالی بود که در روزهای آینده پی بردیم ۲ مرد جوان مرتکب قتل شدهاند!
به دنبال اعترافات صریح داریوش، رصدهای اطلاعاتی کلید زده شد و در نخستین گام، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی مخفیگاه ۲ مرد جوان را در استان البرز شناسایی کردند و پس از تعقیب و مراقبهای چند ساعته موفق به دستگیری آنها در یک عملیات غافلگیرانه شدند.
متهمان به شعبه سوم دادسرای جنایی تهران منتقل شدند؛ یکی از آنها هنگامی که متوجه شد، داریوش، همسر سابق و دختر مقتول از این جنایت رازگشایی کردند، به جرم خود معترف شد و به بازپرس پرونده گفت: چند روز قبل همدستم مدعی شد که میخواهد برای ۲ میلیارد تومان رئیس یک بانک را گوشمالی دهد؛ او از من درخواست کرد برای اینکه تنها نباشد در خانه حضور پیدا کنم.
وی ادامه داد: من پیشنهاد همدستم را قبول کردم؛ افرادی که ما را اجیر کرده بودند برای ما تاکسی اینترنتی گرفتند؛ با توجه به هماهنگیهای صورت گرفته دختر مقتول درب خانه را باز کرد و خودش از ساختمان خارج شد؛ پس از اینکه وارد خانه شدیم همدستم به اتاق خواب مقتول رفت و در آنجا با ضربات چاقو وی را به قتل رساند؛ پس از ارتکاب جنایت، ما سعی کردیم تا با صحنهسازی محل وقوع قتل، ردی از خود برجا نگذاریم، اما پس از فرار دستگیر شدیم.
پس از دستگیری ۲ مرد جنایتکار و اعتراف یکی از متهمان به ارتکاب جنایت، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی ماموریت یافتند تا با اقدامات اطلاعاتی هویت همدستان احتمالی ۵ متهم پرونده را شناسایی و سپس نسبت به دستگیری آنها اقدام کنند.
گفتگو با متهم
سابقهداری؟
نه ۲۴ سال سن دارم هیچگونه سابقه کیفری ندارم.
همدستت سابقه دارد؟
بله او سابقههای کیفری زیادی دارد.
شغلت چیست؟
نقاش ساختمان هستم.
چه تحصیلاتی داری؟
تا دیپلم درس خواندم.
اعتیاد داری؟
نه، هیچگونه موادمخدری مصرف نمیکنم.
با همدستت چگونه آشنا شدی؟
از بچگی با او دوست و هم محلهای بودم.
با داریوش چگونه آشنا شدی؟
از طریق یک دوست مشترک
چه شد که قبول کردی قتل را انجام دهید؟
من نمیداستم که برای قتل به خانه موردنظر میرویم؛ فکر میکردم فقط قصد کتک زدن او را داریم.
چه شد که مقتول به قتل رسید؟
نمیدانم، دوستم به اتاق مقتول رفت و مرتکب جنایت شد.
قبل از جنایت پیش پرداخت هم گرفتید؟
نه، ما یک قرارداد سوری خرید و فروش طلا با داریوش، دختر و همسر سابق مقتول به ارزش ۲ میلیارد تومان امضا کردیم، اما پشتپرده قرار بود که در ازای کتک زدن رئیس بانک مبلغ را دریافت کنیم.
پس از قتل چه کار کردید؟
پس از اینکه دوستم رئیس بانک را به قتل رساند، صحنه را پاکسازی کردیم و به کرج رفتیم.
حرف آخر مقتول چه بود؟
مقتول روی تخت خواب بود، اما هنگامی که ما را دید نام دخترش را فریاد زد و درخواست کمک کرد.
با دستور قاضی محمد مهدی براعه؛ بازپرس ویژه قتل شعبه سوم دادسرای امور جنایی، متهمان برای روشن شدن زویای پنهان پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفتند و تحقیقات همچنان ادامه دارد.
دیدگاه تان را بنویسید