پایگاه خبری خانه فوتبال:

قتل وحشتناک همه را شوکه کرد.قتل مقوله ترسناک و عجیبی است.قتل آدمی را نابود و خانواده ایی را عزادار میکند.قتل جنبه های مختلفی دارد.قتل هر روز در عین ناباوری بیشتر می شود

جدیدترین خبر از پرونده تکان‌دهنده «خانه وحشت»

همشهری/ مادر دختری که در خانه وحشت به قتل رسیده و جسدش ماه‌ها در آنجا مانده بود با حضور در دادسرای امور جنایی تهران درخواست خود مبنی بر قصاص قاتل را ثبت کرد.

پرونده خانه وحشت همچنان در دادسرای جنایی تهران در حال رسیدگی است. پرونده‌ای که از روز پانزدهم آذرماه امسال و با پیدا شدن 2دختر فراری که ماه‌ها در خانه‌ای واقع در حوالی خیابان قزوین زندانی بودند آغاز شد. این تنها کشف مأموران نبود و وقتی آنها قدم در اتاق خواب این خانه گذاشتند در آنجا جسد دختری را که مشمع‌پیچ شده و ماه‌ها از مرگش می‌گذشت دیدند. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد مردی به نام سعید که همراه با خواهرش ساکن این خانه بودند دختران جوان را فریب داده و به خانه‌شان می‌کشانند و در آنجا زندانی می‌کنند. شواهد نشان می‌داد جسد کشف شده نیز متعلق به یکی از همین دختران است. 2دختری که در خانه وحشت زندانی شده بودند وقتی تحت بازجویی قرار گرفتند اسرار تکان‌دهنده ماه‌ها اسارت‌شان در آنجا را بازگو کردند. با وجود این هنوز هویت جسد کشف شده در آنجا معلوم نبود. وقتی صاحب‌خانه تحت بازجویی قرار گرفت حاضر نشد قتل دختر جوان را به‌عهده بگیرد و قتل را به گردن دخترانی که در خانه‌اش بودند انداخت و گفت آنها او را کشته‌اند. این در حالی بود که 2 دختر نجات‌یافته مدعی بودند سعید با همدستی خواهرش دختر جوان را که لهجه مشهدی داشته به قتل رسانده‌اند. تحقیقات در این‌باره ادامه داشت تا اینکه با کشف یک شماره تلفن در خانه وحشت تحقیقات وارد مرحله تازه‌ای شد. این شماره تلفن متعلق به زنی بود که می‌گفت ماه‌ها قبل دخترش از مشهد به تهران آمده است. بازپرس جنایی با گمان اینکه مقتول ممکن است همان دختر مشهدی باشد به تحقیقات بیشتر در این‌باره ادامه داد و مدتی بعد نتیجه آزمایش دی‌ان‌ای نشان داد مقتول همان دختر مشهدی به نام محبوبه است. در این شرایط بود که صبح دیروز مادر مقتول به دادسرای امور جنایی رفت و وقتی در برابر بازپرس محمد وهابی قرار گرفت خواستار قصاص قاتل دخترش شد. او گفت: وقتی دخترم به تهران آمد چند مرتبه با من تلفنی صحبت کرد و دیگر از او بی‌خبر بودم. نمی‌دانستم در این مدت چه بلایی بر سرش آمده تا اینکه سرانجام فهمیدم محبوبه در خانه وحشت به قتل رسیده است. حالا هم قاتلش باید قصاص شود. براساس این گزارش، هم‌اکنون 2متهم این پرونده در بازداشت به‌سر می‌برند و تحقیقات در این‌باره همچنان ادامه دارد.

قتل

پرونده دوم

قتل به خاطر مرغ و خروس های نسیه!

خراسان/ عاملان جنایت بامدادی در شهرک شهید رجایی در اولین جلسه بازپرسی، به قتل مرد جوان به خاطر مرغ و خروس های نسیه! اعتراف کردند و بدین ترتیب دو برادر روانه زندان شدند.

به گزارش اختصاصی خراسان، دو برادر که پس از 38 روز فرار و سرگردانی در شهرهای مختلف کشور، بالاخره زیر چتر اطلاعاتی کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی قرار گرفتند و در یک مهمانسرا دستگیر شدند، صبح روز گذشته پای میز عدالت ایستادند و به سوالات تخصصی قاضی «محمود عارفی راد» (قاضی ویژه قتل عمد ) پاسخ دادند.

این دو برادر که به اتهام جنایت خیابانی در شهرک شهید رجایی (قلعه ساختمان) در مخمصه سوالات فنی قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب  گرفتار شده بودند، وقتی دیدند داستان سرایی و قصه پردازی های آنان فقط لبخند معنی داری را بر چهره قاضی می نشاند به ناچار لب به اعتراف گشودند و راز این جنایت هولناک را فاش کردند. «محمدرضا- خ» متهم 28 ساله این پرونده جنایی درباره نزاع وحشتناک شب حادثه گفت: آن شب من به اتفاق چند نفر دیگر از دوستانم برای تفریح و خوش‌گذرانی به منطقه تفریحی  رفته بودیم.

در همین حال بساط مشروب خوری هم داشتیم و من هم مقداری مشروبات الکلی نوشیدم. هنوز شب به نیمه نرسیده بود که در همان حالت مستی پاسخ تلفن برادرم را دادم. او از آن سوی خط گفت: «دعوا داریم!» و از من خواست برای دعوا بروم!  در این لحظه بود که چاقوی یکی از دوستانم را به امانت گرفتم و از آنان خواستم مرا به سرقرار با برادرم برسانند. بلافاصله سوار خودرو شدم و به اتفاق دوستانم به سمت  به راه افتادم. هنوز به خاطر مصرف مشروبات الکلی حال طبیعی نداشتم که در قلعه ساختمان برادرم را  دیدم و از خودروی دوستانم پیاده شدم.

متهم جوان این پرونده جنایی که شاهرگ مرد 45 ساله ای را با ضربه چاقو بریده است، در ادامه اعترافاتش افزود: من فردی را که قرار بود با او دعوا کنیم نمی شناختم به همین دلیل سوار خودروی برادرم شدم و به طرف خیابان پورسینا حرکت کردیم. آن جا برادرم خودرو را متوقف کرد و تلفنی با طرف مقابل به گفت و گو پرداخت. طولی نکشید که «محمدرضا- ف» (مقتول) بیرون آمد و برادرم به سوی او رفت. وقتی دیدم آن ها در حال جر و بحث و مشاجره هستند، ناگهان کنترل خودم را از دست دادم و در همان حالت عصبانیت در حالی از خودرو بیرون پریدم که در دست چپم چماق و در دست راستم چاقو را می فشردم.

زمانی که مرد 45 ساله مرا در حال هجوم دید ابتدا با چوبی که در دست داشت به من حمله کرد و چوب را بالا برد تا به سرم بکوبد اما من جاخالی دادم و چوب او به من نخورد. در همین حال من با چماقی که در دست چپم بود ضربه ای به سرش کوبیدم و سپس قصد داشتم چاقو را بر شانه اش بزنم که تیغه آن به گردنش فرو رفت و تلوتلو خوران روی زمین افتاد. من و برادرم با دیدن این صحنه، سوار بر خودرو شدیم و به شهرهای شمالی کشور گریختیم ولی چون احساس می کردیم که پلیس رد ما را بزند به ناچار به شهرهای دیگری مانند اصفهان رفتیم و عاقبت به مشهد بازگشتیم که دستگیر شدیم.

گزارش اختصاصی خراسان حاکی است، در ادامه جلسه بازپرسی، برادر متهم که خود را «بصیر- خ» معرفی می کرد، در پاسخ به سوال قاضی «عارفی راد» درباره چگونگی وقوع این جنایت تکان دهنده گفت: من برادر بزرگ تر محمدرضا هستم که در زمینه خرید و فروش مرغ و خروس فعالیت دارم.

به همین دلیل معاملاتی با «محمدرضا- ف» (مقتول) انجام می دادم او تعدادی مرغ و خروس نسیه از من خریده بود و من حدود 300-400 هزار تومان از وی طلب داشتم. به دلیل معاملات و طلبکاری، بین ما اختلافات مالی به وجود آمد اما او پاسخگوی بدهکاری اش نبود و به من سربالا جواب می داد تا این که تلفنی با یکدیگر به مشاجره پرداختیم ولی این گفت وگو به توهین و فحاشی کشید تا جایی که «محمدرضا- ف» با همان لحن توهین آمیز گفت: «اگر پولی می خواهی بیا در خانه!» من هم که می دانستم باید دعوا کنیم، آن شب با برادر کوچک ترم تماس گرفتم و از او خواستم برای کمک به من بیاید ولی نمی دانستم او مسلح است و چاقو به همراه دارد! وقتی برادرم را سوار کردم، نشانی دقیق منزل «محمدرضا- ف» را نمی دانستم و فقط محدوده پورسینا را به خاطر داشتم.

به همین دلیل زمانی که به نزدیکی محله آن ها رسیدیم من به او زنگ زدم که از خانه بیرون بیاید!  متهم این پرونده جنایی ادامه داد: هنگامی که من و او مشغول مشاجره با یکدیگر بودیم، ناگهان برادرم از خودرو پیاده شد و ضربه ای با چاقو به گردن او زد. اول فکر نمی کردم که او مرده است اما وقتی سوار بر خودرو دنده عقب رفتم در یک لحظه دیدم که تلوتلو خوران وسط کوچه افتاد که بعد هم به شمال کشور گریختیم. بنابر گزارش خراسان، در پی اعترافات صریح متهمان و کشف راز این جنایت، دو برادر با صدور قرار بازداشت موقت از سوی قاضی ویژه قتل عمد  روانه زندان شدند تا این پرونده جنایی، دیگر مراحل دادرسی را طی کند. شایان ذکر است، برادر بزرگ تر به اتهام معاونت در قتل و برادر کوچک تر به اتهام مشارکت در قتل مرد مسلمان محاکمه می شوند.

جزئیاتی جدید از قتل زن کرمانشاهی

ایلنا/ چند روزی است خبری  مبنی بر شکنجه زنی ۳۵ ساله توسط همسرش در کرمانشاه و سپس قتل او به وسیله تبر در فضای مجازی دست به دست می‌چرخد. اما رئیس مرکز اطلاع‌رسانی معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی کرمانشاه روایت دیگری از این قتل عنوان می‌کند.

فرزاد پورنظری می‌گوید: سی‌ام بهمن‌ماه مردی با مراجعه به اداره پلیس کرمانشاه ضمن معرفی خود به پلیس از قتل همسرش به دلیل اختلافات خانوادگی خبر داد. پس از اظهارات این مرد ۴۷ ساله درباره قتل همسرش، پلیس به خانه این مرد مراجعه کرد و با جسد غرق در خون زنی مواجه شد که از ناحیه سر مورد اصابت جسم سخت قرار گرفته بود.

وی افزود: این مرد پس از معرفی خود و دستگیری توسط پلیس بلافاصله به قتل اعتراف کرد و گفت به دلیل اختلافاتی که با همسرم داشته‌ام وی را به قتل رساندم.

پورنظری با اشاره به انجام تحقیقات پلیس در خصوص این جنایت بیان کرد: در حال حاضر جسد مقتول به خانواده وی تحویل داده شده است و قاتل نیز برای ادامه تحقیقات و روشن شدن علل اصلی این قتل در اختیار ماموران اداره آگاهی کرمانشاه قرار دارد.

رئیس مرکز اطلاع‌رسانی معاونت اجتماعی فرماندهی انتظامی کرمانشاه برخی اخبار و اظهار نظرها در خصوص  شکنجه و قتل این زن بوسیله تبر را نادرست خواند و تاکید کرد: طبق اعترافات قاتل و شواهد موجود و همچنین گزارشات پزشکی قانونی، قتل بوسیله وارد شدن جسمی سخت که به نظر می‌رسد چوب است، انجام گرفته است.

در ادامه نیز برادر محکوم به قتل زن ۳۵ ساله کرمانشاهی هم در این باره اظهار داشت: برادرم حدودا ۲۲ سالی می‌شد که با همسرش ازدواج کرده بود و همه اموالش از جمله خانه و خودروی او به نام همسرش بود. حتی به او کمک کرد در دانشگاه و در رشته حقوق تحصیل کند.

وی ادامه داد: حتی وام ۱۵۰ میلیون تومانی را که چندی پیش دریافت کرده بود به حساب همسرش واریز کرد و با پول رهن خانه دیگرش، برای او طلا خرید و اسمش را برای تشرف به حج نوشت. برادرم عاشق همسرش بود و همیشه می‌گفت بی‌نهایت دوستش دارد و همه این کارها را از سر علاقه به او انجام می‌دهد.  

برادر محکوم به قتل ادامه داد: برادرم قبلا در شرکت کرپ ناز هرسین کار می‌کرد و وقتی شرکت ورشکسته شد فروشگاه لوازم یدکی زد.  حاصل ازدواج برادرم با همسرش ۲ پسر ۱۹ و ۱۶ ساله است. مدت‌ها بود که همسر برادرم با برادرم سر ناسازگاری گذاشته بود و بارها بخاطر برادر و برادرزاده‌هایم پادرمیانی کرده و آنها را آشتی داده بودم. حتی چند باری با برادرم به خاطر زن و فرزندانش دعوا کردم. یکبار مقتول همراه با پسرانش، برادرم را مورد ضرب و شتم قرار داد به طوری که گوشش به شدت  آسیب دیده بود، اما  حتی یک بار هم در این باره به ما چیزی نگفته بود و به قول خودش آبروداری می‌کرد.

وی ادامه داد: شبی که برادرم همسرش را به قتل رساند وقتی به او گفتم چرا دست به چنین اقدامی زده، به من گفت: از ساعت ۲ بعد از ظهر تا ۶ غروب با من بحث کرد و هرچه التماسش کردم کوتاه نیامد و می‌گفت باید دست خالی از خانه‌ای که خودم به نامش کرده بودم بیرون بروم.

برادر محکوم به قتل ادامه داد: روز زن ۱۵ میلیون تومان طلا برایش خریده بود و از وی خواسته بود دعواها را تمام کند و ۲ هفته قبل از روز زن همه خانواده همسرش را به منزل‌شان دعوت کرده و برایش کادو گرفته بود و جلوی همه از وی خواهش کرده بود که به ناراحتی‌ها و بحث و جدل‌ها پایان بدهد.

وی اضافه کرد: روز حادثه نیز بوسیله یک شیء چوبی به سر همسرش ضربه وارد می‌کند که منجر به فوت وی می‌شود و همان لحظه هم خودش را به پلیس تسلیم می‌کند.  ساعت ۱۰ شب با تماس خواهر خانم برادرم متوجه شدیم که چه اتفاقی افتاده است، همگی شوکه شده و به شدت ناراحت شدیم.  

وی در ادامه با اشاره به اینکه شکنجه زن برادرم و سپس قتل او  با تبر از سوی برادرم را که در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده، به شدت تکذیب می‌کنم، افزود: همچنین گفته شده زن برادرم کارمند دادگستری بوده و برادرم هم کارگر اخراجی یک فروشگاه است که همه اینها دروغ است. باور کنید این حادثه در یک لحظه عصبانت اتفاق افتاده و این‌که گفته شده برادرم از قبل فرزندانش را به منزل پدری‌اش فرستاده کذب بوده و واقعیت ندارد.

پرده تلخ دوم

افشای رازهای هولناک قتل در خانه وحشت

تحقیقات گسترده در پرونده خانه وحشت تهران و انجام آزمایش دی‌ان‌ای به کشف هویت دختری که در این خانه به قتل رسیده بود منجر شد.
پرونده خانه وحشت تهران از روز پانزدهم آذرماه امسال به جریان افتاد.
آن روز وقتی مأموران پلیس برای بازداشت یک سارق قدم به خانه‌ای در حوالی میدان قزوین گذاشتند اسرار مخوفی را فاش کردند. خانه‌ای که در آن دختری به قتل رسیده و جسد نایلون‌پیچ او حدود ۴ماه در یکی از اتاق‌ها بود و ۲دختر دیگر ماه‌ها در آنجا زندانی بودند و با حضور مأموران نجات یافتند.

متهم اصلی این پرونده جوانی ۳۳ساله به نام سعید است که با معرفی خود به‌عنوان مأمور پلیس، دختران فراری را فریب داده و به بهانه سرپناه دادن، آنها را به خانه‌اش می‌کشاند و به همراه خواهرش در آنجا زندانی می‌کرد.

پیدا شدن جسد نایلون‌پیچ در این خانه احتمال اینکه افراد دیگری نیز قربانی متهم شده باشند را قوت می‌بخشید اما با گذشت بیش از ۲ماه سرنخی از قتل‌های دیگر در این خانه به‌دست نیامد.

یکی از معماهای این پرونده، سرنوشت دختری بود که جسدش در خانه وحشت پیدا شده بود.

برای حل این معما، سعید و خواهرش با دستور قاضی محمد وهابی، بازپرس شعبه دوم دادسرای جنایی تهران در اختیار مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفتند، اما سعید همچنان مدعی است دختری که در خانه‌اش به قتل رسیده، توسط همان ۲دختری که از آنجا نجات یافته‌اند، کشته شده است.

با این حال تحقیقات همه‌جانبه بازپرس و تیم جنایی مشخص شد که دختران زندانی نقشی در جنایت نداشتند و سعید جان مقتول را گرفته است. آنطور که دختران نجات یافته می‌گفتند، مقتول که لهجه مشهدی داشت روز حادثه قصد فرار از خانه وحشت را داشته اما سعید مانع او شده و در درگیری وی را به قتل رسانده است.

وقتی مشخص شد که دختران نقشی در جنایت نداشتند آزاد شدند اما یکی از ابهامات پرونده هویت مقتول بود؛ چرا که جسد دچار فساد نعشی شده و زمان زیادی از مرگ می‌گذشت و چهره مقتول کاملا از بین رفته بود.

تحقیقات برای کشف حل این معما از سوی تیم جنایی به‌صورت ویژه ادامه داشت تا اینکه چند وقت قبل شماره تلفنی در خانه وحشت به‌دست آمد که متعلق به زنی ساکن مشهد بود.

این زن به اداره آگاهی تهران احضار شد و در تحقیقات گفت: من مادر دختری به نام محبوبه هستم. او متولد سال۶۸ بود که یک‌بار ازدواج کرده اما به‌دلیل اختلافاتی که با شوهرش داشت از او طلاق گرفته بود.

وی ادامه داد: محبوبه اردیبهشت امسال ناپدید شد. چند روز پس از ناپدید شدنش با من تماس گرفت و گفت در تهران و در خانه یک مأمور پلیس است. حتی گوشی را به‌دست آن مرد داد و او با من تلفنی صحبت کرد. آن مرد به من اطمینان داد که حال دخترم خوب است و مشکلی برایش پیش نخواهد آمد و من اصلا فکرش را نمی‌کردم که او در خانه وحشت زندانی شده است.

به گمان اینکه حالش خوب است دیگر گزارشی از ناپدید شدن دخترم به پلیس اعلام نکردم اما اگر ثابت شود جسدی که در خانه وحشت پیدا شده متعلق به دخترم است درخواست اشد مجازات برای متهم را خواهم داشت.

همه گفته‌های این زن با اطلاعاتی که از خانه وحشت به‌دست آمده بود، مطابقت داشت. حتی وقتی وی صدای سعید را شنید با اطمینان گفت که او همان فردی است که تلفنی با وی صحبت کرده بود.

با این حال باید هویت جسد تأیید می‌شد و تنها راه، انجام آزمایش دی ان‌ای بود.

با دستور قاضی، آزمایش انجام و روز دوشنبه اعلام شد که دی‌ان‌ای جسد با مادر محبوبه مطابقت دارد و به این ترتیب مهم‌ترین و اصلی‌ترین ابهام این پرونده که شناسایی هویت مقتول بود، برطرف شد.

در این شرایط بازپرس جنایی دستور احضار والدین مقتول به دادسرای جنایی تهران را صادر کرده تا آنها شکایت خود را درباره اینکه آیا قصاص می‌خواهند یا نه اعلام کنند.

تحقیقات در این پرونده از سعید(شکارچی دختران فراری) و خواهرش که هردو در بازداشت به سر می‌برند ادامه دارد و مأموران همچنان به‌دنبال شناسایی افرادی هستند که به دام سعید که خودش را مأمور پلیس و اغلب سرهنگ میلاد فتوحی معرفی می‌کرده، گرفتار شده‌اند.

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: