سخنان درد آور از کریم باوی|مرد بزرگی که غریب رفت
یوسفی: ضربات سر باوی مثل شوتهای کریم باقری بود/ او غریب از دنیا رفت
دوست صمیمی کریم باوی به تشریح ویژگی های فنی و اخلاقی آن مرحوم پرداخت.
اکبر یوسفی در گفتوگو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، درباره درگذشت کریم باوی، مهاجم اسبق پرسپولیس و تیم ملی فوتبال کشورمان اظهار داشت: حدود دو سال قبل باوی به سرطان مستانه مبتلا شد و او را برای درمان در بیمارستان تخت جمشید عظیمیه کرج بستری کردیم. در آن زمان مستانه او را به صورت کامل تخلیه کرده و برای دفع ادرار همیشه یک لوله به کریم متصل بود. البته با آغاز شیمی درمانی از آن زمان، وضعیت بهتری داشت تا اینکه دو هفته قبل بار دیگر دچار خونریزی فعال شد. ظاهرا این سرطان به شدت بدخیم به معده او وارد شده بود
وی افزود: طبق هماهنگیهای علی اصغر مدیرروستا او را به بیمارستان نیکان اتوبان همت انتقال دادیم و او ۹ روز در آن بیمارستان تحت درمان بود. آندوسکوپی و پاتولوژی انجام داد اما هنوز جواب پاتولوژیاش را دریافت نکردهایم. البته پزشک معالج اعلام کرد اجازه بدهید جواب پاتولوژیاش بیاید و مطابق آن برایش شیمی درمانی بنویسم. پس از شیمی درمانی با کوچک شدن روده، جراحی کند. به همین دلیل باوی را روز یکشنبه مرخص کردند.
دوست صمیمی کریم باوی خاطرنشان کرد: دوشنبه و سهشنبه تلفنی با هم صحبت کردیم و در خانه تنها بود. داروهایش خیلی سخت پیدا میشد. کریم همیشه ساعت دو بعد از ظهر به بعد از خواب بیدار میشد. من هم شب قبلش خیلی دیر خوابیده بودم و وقتی ساعت ۱۲ ظهر بیدار شدم، دیدم حدود ساعت ۱۰:۱۵ به من زنگ زده است. تماس گرفتنش دز این ساعت را تا حدی مشکوک دیدم اما به این دلیل که حالش خراب شده بود، با من تماس گرفته بود. الان هم از اینکه نتوانستم جواب تلفنش را بدهم عذاب وجدان دارم و حالم گرفته است. پس از بیدار شدن از خواب فوری با کریم تماس گرفتم اما جواب نداد. به همین دلیل با فرزند خواهرش تماس گرفتم و پس از پیگیریهای او ساعت ۱۷ از طریق یکی از دوستانش که برای او غذا میبرد، متوجه شدیم فوت کرده است. این فرد پس از اینکه با کلید در خانه باوی را باز کرده بود، فهمید با صورت از مبل روی زمین افتاده و پس از خونریزی دماغ و بینیاش فوت کرده. ظاهرا پیش از مرگ نیز سکته مغزی کرده است.
یوسفی درمورد خصوصیات اخلاقی آن مرحوم، توضیح داد: کریم فرد خیلی مهربان، دل بزرگ و دست و دلبازی بود. اصلا هیچ وقت به مادیات دل نمیبست و پول برایش مهم نبود. حتی با وجود شرایط نامناسب مالی، کمک زیادی هم میکرد. او حتی به حیوانات هم خیلی محبت داشت. شب گذشته که برای تحویل جنازهاش به خانه او رفتیم، گربهها و کبوترهایی که به آنها غذا میداد، جلوی خانه و در حیاط بودند. با رفیقانش نیز خیلی خوشبرخورد بود. همیشه منش بزرگی داشت و هیچ وقت ندیدم به کسی توهین کند.
وی خاطرنشان کرد: این ما را میسوزاند که خیلی غریب و تنها رفت. هیچکس در زمان مرگش بالای سر کریم نبود و این برای ما خیلی دردآور است. متاسفانه در فوتبال ایران کسی از امثال کریم باوی سراغ نمیگیرد و او باید در سکوت برود. باید بیشتر به باوی توجه میشد اما این کار را انجام ندادند.
کاپیتان اسبق تیم پاس تهران با ابراز دلخوری از مسئولان فدراسیون فوتبال و باشگاه پرسپولیس، گفت: به جز من، مدیرروستا، حمید استیلی، علی دایی، کریم باقری و مجید کیهانی کمتر کسی به باوی توجه کرد. صندوق حمایت از پیشکسوتان نیز او را بیمه کرد و هر از چندگاهی به او حقوق میداد اما با وجود پیگیریهایی که از فدراسیون فوتبال داشتم، هیچ کمکی به باوی نشد. در زمان مدیرعاملی جعفر سمیعی در باشگاه پرسپولیس نامه ای برای پیگیری وضعیت کریم دادم اما ترتیب اثر ندادند. رضا درویش رفیق خودمان است. ۳_۲ ماه قبل از او خواستیم به کریم کمک کند. مدیرعامل پرسپولیس گفت موضوع را به هیات مدیره میبرم اما بعد از آن هرچه تماس گرفتیم، جوابمان را ندادند. البته در مراسم تشییع جنازه کریم همه پیدایشان میشود. به خاطر این بدی ها در فوتبال از آن دور شدهایم.
یوسفی درخصوص ویژگیهای فنی آن مرحوم، پاسخ داد: همین امروز با علی دایی صحبت میکردم. او هر وقت میخواهد یک مهاجم سرزن تمام عیار را نام ببرد، اول اسم کریم باوی را میآورد. دایی هم از این اتفاق بسیار ناراحت بود. در سرزنی به حدی تبحر داشت که ظاهرا دو پا روی سر او گذاشته بودند. به حدی محکم و دقیق ضربه سر میزد که نمیتوان تصور کرد. قدرت ضربه سر باوی مانند شوتهای کریم باقری بود. در دوره بازی خودش بهترین سرزن آسیا و در دنیا جزء ۵_۴ نفر برتر بود. همه مثل من چنین نظری دارند. برای ما که کنارش بازی کرده و گل هایش را دیدهایم، ویژگیهای فنی بینظیری مثل پرش به موقع و ضربات سر فوقالعادهای داشت.
وی ادامه داد: بار دیگر به همه مردم ایران به ویژه شهر خرمشهر که زادگاه باوی بود، تسلیت میگویم. برای شادی روح کریم دعا کنید اما از خدا میخواهم دیگر هیچکس این اندازه غریب نرود.
دیدگاه تان را بنویسید