اخبار حوادث|سرقت
فریب عجیب زنان تهرانی و سرقت از آنها با کیسه نایلونی|فیلم سارق
شگرد خاص سرقت دزد فریبکار برای زنان تهرانی
سرقت کاری خلاف و لعن شده است.سرقت حرام خواری است.سرقت به صورت های گوناگون اتفاق می افتد.سرقت دل و اعصاب مالباخته را به هم میریزد.پول سرقت شده بی برکت است
روش نایلونی سرقت و زنان بیچاره
رکنا|دستهایش بسته هستند و بهسختی با پابند راه میرود. در حالی که میتوانست با همان شغل قبلی به عنوان یک دستفروش، ماهی 20 میلیون تومان درآمد داشته باشد اما زیادهخواهی او را به این روز کشاند.
اولین بار در 17 سالگی دست به سرقت زد، به همین دلیل 2 سالی در زندان بود. بعد از آزادی درحالی که 19 سال بیشتر نداشت، تصمیم گرفت توبه کند و هرگز دست به سرقت نزند.
چند سال گذشت و دلش لرزید، پس مادر جوانش را به خواستگاری فرستاد تا شاید بتواند زندگی مشترکش را با زنی که دوستش دارد، تجربه کند و حالا نتیجه این ازدواج کودکی است که 3 سال بیشتر ندارد و شبها بیقراری نبود پدرش را میکند.
پدری که بعد از 10 سال، توبه خود را شکست و با شنیدههایش از دوستان و هممحلیهای خود با استفاده از شگردی تیزهوشانه، اقدام به سرقت طلای پیرزنان تهرانی با سوءاستفاده از اعتقادات آنها کرد.
بازداشت کابوس زنان تهرانی
مأموران پایگاه 6 پلیس آگاهی تهران بعد از دریافت گزارشهای مشابه از سرقت با روش قدیمی نایلونی و کیسه پلاستیکی وارد عمل شدند و پس از شنیدن اظهارات زنان مالباخته به اقدامات تخصصی دست زدند و توانستند مرد تبهکار را بازداشت کنند.
گفتوگو با مجرم
چند ساله هستی؟
29
سابقه داری؟
یک بار در 17 سالگی به دلیل سرقت 2 سال در زندان بودم و بعد از 19 سالگی دیگر هیچ سرقتی انجام ندادم.
در این مدت چه شغلی داشتی؟
در سطح شهر به عنوان دستفروش، خرید و فروش لباس میکردم.
ماهیانه چقدر درآمد داشتی؟
20 الی 25 میلیون تومان
چند ماه طلای پیرزنان را سرقت میکردی و چقدر پول درآوردی؟
از 3 ماه پیش مشغول به این کار بودم و از این راه 150 میلیون تومان نیز کسب کردم، اما خب فایده نداشت؛ به خاطر راحتی و زیادهخواهی، حالا بیچاره شدهام.
چطور طلای پیرزنان را میدزدیدی؟
به عنوان عضو یک خیریه که از کشورهای عربی برای کمک به مردم مستضعف آمده، روبهروی مساجد در محلات شرق تهران مثل افسریه، پیرزنانی که گردنبند، دستبند و... طلا داشتند را شناسایی و سپس به آنها لباس یا مقدار کمی پول میدادم تا به افراد ضعیف کمک کنند، سپس وقتی اعتمادشان جلب میشد به آنها میگفتم که کیسهای دارم که اگر طلای خود را مدتی در آن نگه دارند، متبرک میشود. آنها نیز به دلیل اینکه سن خیلی زیادی داشتند و از طرفی بسیار به این مسائل اعتقاد داشتند، طلای خود را به من میدادند تا داخل کیسه بیندازم و به آنها تحویل دهم. من کیسه را هم تحویل میدادم اما متأسفانه به دلیل اینکه کیسه سوراخ بود، طلاهایشان از کیسه افتاده و برای من باقی میماند.
طلای چند پیرزن را اینگونه دزدیدی؟
8 زن بیشتر نبودند.
این روش را از کجا یاد گرفتی؟
در محله دوستانم چند راهکار به من دادند که بالاخره این کار را شروع کردم و حالا بشدت پشیمان هستم. ای کاش به همان دستفروشی ادامه میدادم و این قدر زیادهخواه نبودم تا امروز به این مصیبت گرفتار نشوم!
فیلم باورنکردنی از زن سارق در سوپر مارکت
جزئیات بلای سرقت که زن فاسد بر سر مردان هوسران می آورد
خراسان:زن جوان بعد از اینکه سوار خودروی مردان پولدار میشد آنها به تله شیطانی خود میانداخت.
زن جوانی که در پوشش مسافر، سوار خودروهای گران قیمت مردان هوسران پولدار می شد و سپس با طرح یک نقشه شیطانی زیرکانه، کارت بانکی طعمه خود را می ربود، در حالی با تلاش پلیس آگاهی مشهد دستگیر شد که از آخرین طعمه خود، تعدادی سکه طلا هم به سرقت برده بود.
به دنبال چندین گزارش سرقت کارت های بانکی و دستبرد ده ها میلیونی به حساب شاکیان، پرونده های جداگانه ای در مراکز انتظامی مشهد تشکیل شد و مورد بررسی های پلیسی قرار گرفت اما با افزایش پرونده های مذکور، این ماجرا شکل مرموزی به خود گرفت چرا که همه مال باختگان از تمکن مالی برخوردار بودند و بسیاری از آنان برای حفظ آبرو، بخش هایی از قصه سرقت کارت بانکی را سانسور می کردند و فقط مدعی بودند که فردی کارت عابربانک آن ها را ربوده و ده ها میلیون تومان از حساب بانکی برداشت کرده است.
با توجه به اهمیت سرقت های رمز آلود مذکور، سرهنگ احمد نگهبان (رئیس پلیس ) با صدور دستورهای ویژه ای برای واکاوی این ماجرا از کارآگاهان پلیس آگاهی خواست تا با استفاده از فناوری های نوین پلیسی به ردیابی عامل یا عاملان دستبرد به حساب های بانکی بپردازند. طولی نکشید که چند پرونده روی میز کارآگاهان پایگاه شرق پلیس آگاهی مشهد قرار گرفت و گروهی کارآزموده از کارآگاهان با هدایت سرگرد حسن رحیم پور (رئیس پایگاه شرق) به تجزیه و تحلیل این ماجرا پرداختند. بررسی های کارشناسی آن ها نشان داد: همه مال باختگان دارای خودروهای سواری گران قیمت هستند اما برخی از آن ها از یک زن مسافر سخن گفته اند که به دلیل دلسوزی از حاشیه خیابان سوار کرده اند تا او را به مقصد برسانند.
از سوی دیگر ردیابی خریدهای بانکی نام زنی را روی گزارش های پلیس حک کرد که با کارت های سرقتی از طلافروشی ها و دلالان دلار در خیابان امام خمینی (ره) خرید کرده است. آرام آرام ماجرای رمزآلود کارت های بانکی روی این زن متمرکز شد و کارآگاهان با استفاده از بانک اطلاعاتی مجرمان دریافتند که او زنی سابقه دار و اهل یکی از استان های غربی کشور است اما او سال گذشته از زندان آزاد شده و نشانی ثابتی در اسناد و مدارک پلیس نداشت. این گونه بود که کارآگاهان فرضیه اسامی مستعار را نیز در دستورکار قرار دادند و سپس در پیگیری سرنخ های دیگر به یک طلافروشی در بولوار شهید مفتح (سی متری طلاب ) رسیدند که شقایق (متهم تحت تعقیب) از آن طلافروشی خرید کرده بود. همزمان بازبینی دوربین های مدار بسته در مراکز خرید نیز تردیدی برای کارآگاهان باقی نگذاشت که او از تبهکاران حرفه ای و سابقه دار است که قبلا نیز در دام قانون گرفتار شده بود.
بنابراین کارآگاهان با هماهنگی و دستورهای محرمانه قاضی اسماعیل عندلیب (معاون دادستان ) به سراغ طلافروش رفتند که مشخص شد زن مذکور 3 هزار و 900 دلار هم برای تبدیل به ریال در اختیار طلافروشی گذاشته است. با همکاری طلافروش بلافاصله کارآگاهان با این زن 37 ساله قرار صوری گذاشتند تا باقی مانده پول هایش را تحویل بگیرد. ساعتی بعد وقتی شقایق وارد طلافروشی شد ناگهان دستبندهای قانون به دستانش حلقه خورد و به مقر انتظامی انتقال یافت.
این زن جوان که ابتدا سعی داشت خود را بی خبر از ماجرای سرقت از عابربانک ها نشان دهد، هنگامی که در برابر اسناد و مدارک مستند قرار گرفت و تصاویر خود را در دوربین های مدار بسته دید به ناچار لب به اعتراف گشود و راز سرقت های ده ها میلیونی را فاش کرد. از سوی دیگر بررسی های تخصصی و کنکاش های پلیس در ماجرای این سرقت ها نشان داد زن دستگیر شده، با آرایش های غلیظ در پوشش مسافر کنار خیابان ها منتظر طعمه های پولدار می ایستاد و هنگامی که راننده ای از سر دلسوزی یا برخی پولداران هوسران او را برای رساندن به مقصد سوار می کردند به عشوه های شیطانی متوسل می شد تا نقشه زیرکانه خود را اجرا کند. متهم پرونده سرقت های عابر بانک، پس از جلب اعتماد طعمه خود، چنین وانمود می کرد که تشنه یا گرسنه است! سپس از راننده ای که فریب عشوه های شیطانی را خورده بود، تقاضا می کرد تا برای او آبمیوه ، پیتزا یا ساندویچ بخرد. او در ادامه نقشه اش بلافاصله پشت سر راننده از خودرو پیاده می شد.
و در فروشگاه کنار وی می ایستاد هنگامی که راننده رمز کارت بانکی را با صدای بلند به فروشنده می داد تا بهای خرید آبمیوه یا اغذیه را بپردازد، او بی درنگ شماره رمز را حفظ و بعد یادداشت می کرد.
این خلافکار حرفه ای که حالا نیمی از نقشه اش را اجرا کرده بود با استفاده از طنازی های شیطانی و فریبنده، راننده خودرو را به خلوتگاه می کشاند ودر یک فرصت مناسب، کارت بانکی او را می ربود و از طعمه خود جدا می شد. راننده پولدار نیز زمانی به سرقت کارت عابربانک خود پی می برد که پیامک برداشت های ده ها میلیونی روی گوشی تلفن اش نقش می بست! اگرچه برخی از رانندگان به خاطر حفظ آبرو یا ترس از رسوایی احتمالا شکایتی را مطرح نکرده اند اما بررسی های پلیس در پرونده آخرین طعمه وی، که یک مرد جوان است، بیانگر آن بود که زن مذکور چندین سکه طلای بهار آزادی را نیز از کیف دستی وی به همراه کارت عابربانک به سرقت برده است.
اگرچه متهم این پرونده فقط به 3 فقره سرقت با شیوه و شگرد یاد شده اعتراف کرده است اما تاکنون 6 نفر از مال باختگان وی را شناسایی کرده اند. در همین حال یک مقام انتظامی از افرادی که طعمه عشوه های شیطانی این زن جوان شده اند، خواست برای اعلام شکایت به پایگاه شرق پلیس آگاهی مراجعه کنند و یقین بدانند که هویت و اسرار آن ها به طور کامل در پرونده محرمانه باقی می ماند و هیچ کس از اسامی و علت مراجعه آنان به پلیس مطلع نخواهد شد.
راز مخوف ترین دزد ایران|مخوفترین دزد ایران در سرقت را بشناسید
برترین ها|از مخوفترین مجرمان ایران بود. هر کس چه سارق و چه مردم عادی وقتی نام او یا اعضای گروهش را میشنیدند، لرزه بر اندامشان میافتاد.
به هیچکس رحم نمیکردند و از بزرگ و کوچک پولدار و بیپول سرقت میکردند. اعضای باند جمال آدمخوار از ابتدای دهه هشتاد کار خود را در تهران آغاز کردند. این افراد به سرکردگی مجرمی خطرناک به نام جمال از مشتریان بانکها، مغازهها و طلافروشیها سرقت میکردند.
نوچههای جمال اگر کسی در مقابل آنها مقاومت میکرد او را برهنه کرده و پس از سرقت در خیابان لخت رها میکردند تا فرد نتواند در خیابانها به تعقیب آنها بپردازد.
روزی نبود که در جایجای تهران چند شکایت از اعضای باند جمال آدم خوار ثبت نشود. شرارتها و سرقتهای این باند تا سال ۸۳ ادامه داشت تا اینکه پلیس آگاهی تهران در آن زمان موفق شد چند تن از اعضای باند را شناسایی و دستگیر کند.
در ادامه با اعترافات اعضای این باند، جمال نیز شناسایی و دستگیر شد. سرکرده باند و اعضایش در دادسرای در دادگاهی سابق جنایی تهران محاکمه و به ۱۲ سال حبس و رد مال محکوم شدند.
نقشه هالیوودی برای فراری دادن جمال
چند ماه بعد از اینکه اعضای فراری باند متوجه شدند جمال باید سالها در زندان بماند برای فراری دادن او نقشهای را طراحی کردند. سه عضو این باند با مراجعه به دادگاه مدعی شدند جمال از آنها دهها میلیون تومان سرقت کرده است.
در ادامه و با نقشه قبلی وقتی جمال به دادسرا منتقل شد، اعضای باند در راه برگشت به زندان در درگیری مسلحانه با مأموران بدرقه توانستند سرکرده باند را فراری دهند.
فرار جمال آدم خوار از کشور
با فرار جمال آدم خوار بار دیگر پلیس آگاهی تحقیقاتش را برای دستگیری این مجرم خطرناک آغاز کرد، اما بررسیها نشان میداد جمال با هویت جعلی از کشور فرار کرده و در حال حاضر در تایلند است، بههمین خاطر پلیس از اینترپل برای دستگیری این متهم فراری درخواست کمک کرد.
سرقتهای جدید سرکرده باند جمال آدم خوار
چند سالی از جمال آدم خوار متهم مخوف خبری نبود تا اینکه پلیس متوجه شد او سال ۸۷ به کشور بازگشته و بار دیگر تیمی از سارقان را تشکیل داده است. جمال اینبار سوژه خود را تغییر داده و از افرادی که کیفی طلا جابهجا میکردند در شهرهای مختلف سرقت میکرد.
او که میدانست پلیس سایه به سایهاش است از کشور بار دیگر فرار کرد. یک سال بعد مأموران متوجه شدند جمال بار دیگر به کشور بازگشته و با هویت "رضا حیات الغیب" از ترکیه وارد ایران شده و مستقیم به مشهد رفته است.
جمال آدم خوار در لباس گدا
کارآگاهان پلیس که احتمال میدادند جمال در تکاپوی یک سرقت بزرگ باشد به تعقیب او پرداختند. سرانجام در ابتدای آذر سال ۸۸ رد جمال در بازار مشهد به دست آمد.
روز پنجم آذر مأموران پلیس آگاهی تهران با همکاری پلیس مشهد به بازار حرم رفته و متوجه شدند که جمال در پوشش گدا روبهروی یک طلافروشی نشسته است. کارآگاهان که احتمال میدادند هر لحظه او متواری شود برای دستگیریاش اقدام کردند، اما او با مأموران درگیر شد.
جمال آدم خوار چگونه کشته شد؟
در جریان این درگیری جمال از سوی کارآگاهان پلیس مورد اصابت گلوله قرار گرفت و قبل از رسیدن به بیمارستان جانش را از دست داد.
یکی از اعضای این گروه که گوشش بریده شده بود در مورد اینکه چرا به این مجرم ، جمال آدم خوار میگفتند، گفت: او اگر کسی سرقتی را انجام میداد و مال سرقتی را در اختیارش قرار نمیداد برای اینکه افراد گروه بترسند گوش دزد خطاکار را با دندان میکند، بههمین خاطر به جمال آدم خوار معروف شده بود.راز مخوف ترین دزد ایران
دیدگاه تان را بنویسید