قتل | حوادث قتل
قتل یک جوان با چاقو در جنگل های مازندران | علت درگیری مشخص شد
فرمانده انتظامی سوادکوه شمالی در استان مازندران به قتل رسیدن جوانی براثر وارد شدن ضربات چاقو در این شهرستان خبر داد.
قتل دلخراش همه را شوکه کرد.قتل مقوله ترسناک و عجیبی است.قتل آدمی را نابود و خانواده ایی را عزادار میکند.قتل جنبه های مختلفی دارد.قتل هر روز در عین ناباوری بیشتر می شود.
سرهنگ حمیدرضا فرهودی دیروز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگاران افزود: حدود ساعت یک و سی دقیقه بامداد امروز (دوشنبه) ۱۵ خرداد ۱۴۰۲، پیکر به خون آغشته جوانی که بر اثر اصابت چاقو به زیر گلویش در جنگل های اندرگلی جان خود را از دست داده بود به بیمارستان رازی قائمشهر منتقل شد.
وی ادامه داد: درگیری صبح امروز در جنگل اندارگلی اتفاق افتاد که جوان ۲۱ ساله مورد ضربات چاقو قرار گرفت و جان خود را از دست داد.
سرهنگ فرهودی افزود: پس از اطلاع، ماموران در صحنه حاضر و کمتر از سه ساعت قاتل را در قائمشهر دستگیر و پس از تشکیل پرونده جهت سیر مراحل قانونی تحویل مراجع قضائی شد.
جسد دختر جوان کنار خیابان؛ دوربین مداربسته اسرار مرگ عجیب او را فاش کرد
چندی قبل به بازپرس جنایی تهران خبر رسید که جسد دختری جوان در کنار خیابان افتاده و مرگ او بهدلیل شدت جراحت و خونریزی است.
تیم جنایی راهی محل حادثه شد و تحقیقات کلید خورد. جسد دختر جوان کنار خیابان افتاده و آثار خراش و بریدگی روی گردنش دیده میشد. شواهد نشان میداد که دختر جوان بهدلیل اصابت جسم نوک تیز به گردنش جانش را از دست داده است.
در ابتدا تیم جنایی تصور کرد که او به قتل رسیده است چرا که همه شواهد حکایت از جنایت میداد اما در آنجا دوربین مداربستهای وجود داشت که بازبینی تصاویر آن، اسرار مرگ مرموز دختر جوان را فاش میکرد.
در این شرایط مأموران به سراغ دوربین رفتند و پس از بازبینی تصاویر، مشخص شد که جنایتی صورت نگرفته و مرگ دختر جوان یک حادثه بوده است. آنطور که تصاویر نشان میداد، دختر جوان صبح زود به کنار خیابان رفته تا سوار خودرو شود اما در همان لحظه یک موتور سیکلت که با سرعت بالا در حال حرکت بود با دختر جوان برخورد کرد. طلق موتور به گردن دختر جوان اصابت کرده و او روی زمین افتاد.
مرد موتور سوار که بهشدت ترسیده و دستپاچه بود، از ترس پا به فرار گذاشت. از سوی دیگر دختر جوان بهدلیل جراحت و بریدگی روی گردنش جانش را از دست داد و دقایقی بعد رهگذران با دیدن پیکر غرق در خون وی، پلیس و اورژانس را خبر کردند اما تلاش برای نجات او بیفایده بود.
با مشخص شدن اسرار مرگ تلخ دختر جوان، مأموران به تحقیقات خود ادامه دادند و در بازرسی از کیف دختر جان باخته، مدارکی بهدست آوردند که هویت او را فاش میکرد.
در ادامه به دستور بازپرس، جسد دختر جان باخته به پزشکی قانونی منتقل شد و تیمی از مأموران تحقیقات خود را برای بازداشت موتور سوار فراری آغاز کردهاند.
لیدر مشهور فوتبال ایران به قتل رسید
به نقل از خبر ورزشی، مهران حسنوند مدیر رسانه ای باشگاه نفت مسجدسلیمان گفت: هماوند یکی از با اخلاقترین لیدرهای هواداران تیم نفت مسجدسلیمان بود و زحمات زیادی برای این تیم در لیگ برتر کشید. امروز صبح متوجه شدیم که این اتفاق برای لیدر تیممان صورت گرفته که بسیار آزرده خاطر شدیم.
مدیر رسانه ای تیم نفت مسجدسلیمان گفت: آنطور که گفته شده آقای هماوند در محل کسب خود، توسط افرادی ناشناس به ضرب گلوله کشته شده است. باشگاه نفت مسجدسلیمان این ضایعه تلخ را به خانواده مرحوم هماوند تسلیت گفته و برای بازماندگان او صبر جزیل خواستار است.
سرهنگ حمیدرضا بهاروند فرمانده انتظامی مسجدسلیمان در این خصوص بیان کرد: بامداد چهارشنبه به دنبال وقوع یک فقره تیراندازی که منجر به فوت یک شهروند شد بلافاصله دستورات ویژه جهت شناسایی و دستگیری عاملان تیراندازی صادر شد.
وی همچنین افزود: کارآگاهان پلیس از همان لحظات اولیه وارد عمل شده و برای دستگیری مجرم تحقیقات خود را آغاز کردهاند.
گفتنی است باشگاه نفت مسجدسلیمان یکی از نمایندگان خوزستان در رقابتهای این فصل لیگ دسته اول فوتبال کشور است.
قتل ریحانه عامری توسط پدرش در کرمان
ریحانه عامری دختر ۲۲ ساله کرمانی توسط پدرش در کرمان کشته شد تا قتلی مشابه رومینا اشرفی این بار در کرمان تکرار شود.
به نقل از رکنا، صبح سه شنبه ۲۷ خرداد ماه 1399 دختر جوانی به نام ریحانه عامری توسط پدرش کشته شد. معاونت اجتماعی پلیس استان کرمان در خصوص این پرونده خبر قتل ریحانه عامری را تایید و درباره جزئیات پرونده اعلام کرد که تحقیقات در حال بررسی است و بیان جزئیات آن به دستور مقام قضایی اعلام خواهد شد.
وقتی خواهر ریحانه عامری برای دیدن خانواده اش به خانه پدری اش در کرمان می رود، وقتی وارد خانه شد، هیچ یک از اهالی خانه داخل خانه نبودند و در اتاق ریحانه نیز بسته بود.
دختر جوان در خانه منتظر بازگشت پدر و مادر و خواهر بود که متوجه جابه جا شدن قالی های داخل خانه می شود و آنها را شروع به مرتب کردن می کند. خواهر ریحانه عامری در انتظار اهالی خانه بود که پدرش با چهره ای آشفته و لباس های بهم ریخته وارد خانه شد و بدون اینکه حرفی بزند به اتاقش رفت و دوباره از خانه خارج شد.
دقایقی بعد از رفتن پدر ریحانه عامری، مادر ریحانه که برای تعویض پلاک خودرویش از خانه خارج شده به خانه بازگشت. مادر جوان وقتی متوجه می شود ریحانه داخل خانه نبوده متعجب می شود و به دختر دیگرش می گوید که شب گذشته ریحانه ساعت ۲۳:۳۰ به خانه بازگشت و پدرش با او جروبحث کرد و ریحانه به اتاقش رفت و پدرش تهدید کرد که یک روز ریحانه را می کشد. کسی در خانه فکر نمی کرد جنایتی رقم خورده باشد اما دلشوره عجیبی در دل دختر و مادر خانواده افتاده بود به همین خاطر هر ۲ تصمیم به باز کردن در اتاق ریحانه گرفتند.
در اتاق ریحانه عامری باز شد، داخل اتاق به هم ریخته شده بود و همه لباس های دختر ۲۲ ساله وسط اتاق بود، مادر و خواهر ریحانه عامری شروع به مرتب کردن اتاق می کنند که در بین لباس ها احساس خیس بودن لباس ها می کنند که با نگرانی لباس ها را کنار می زنند و متوجه می شوند وسط اتاق پر از خون است.
مادر و خواهر ریحانه عامری با دیدن این صحنه هولناک با پلیس تماس می گیرند و خیلی زود تیم های پلیسی در محل حاضر می شوند و در تحقیقات ابتدایی مشخص می شود مسیر خون تا کنار خودرو رفته است و فرضیه قتل پیش روی ماموران قرار گرفت.
نبود پدر ریحانه عامری فرضیه قتل این دختر ۲۲ ساله با تبر را پررنگ تر می کند و ماموران موبایل پدر ریحانه عامری را ردیابی می کنند و مشخص می شود وی در بیابان های روستای اختیار آباد بوده که در همین حین پدر وارد خانه می شود.
سکوت پدر ریحانه عامری به قتل دخترش
پدر ریحانه عامری وقتی وارد خانه شد، سراسیمه بود و سکوت کرده بود، پلیس و مردم به دنبال سرنخی از ریحانه عامری بودند و این در حالی بود که صندوق عقب خودروی پدر ریحانه عامری و پلاک خودرویش خون آلود بود.
تحقیقات ادامه داشت تا اینکه ساعت ۱۱ شامگاه دوشنبه پدر ریحانه عامری سکوتش را شکست و ادعا کرد دخترش را به قتل رسانده و او را به بیابان های روستای اختیارآباد در اطراف کرمان منتقل کرده است.
قتل / مرگ ریحانه به خاطر خونریزی زیاد
پدر ریحانه عامری به قتل دخترش اعتراف کرد و مادر ریحانه با شنیدن این خبر حالش بد شد و به بیمارستان منتقل شد و ماموران وقتی به بیابان های اطراف روستای اختیار آباد رفتند با جسد خونین این دختر ۲۲ ساله که به قتل رسیده بود روبرو شدند. گفته می شود ریحانه تا ساعت ۲۱ زنده بوده و به خاطر خونریزی زیاد به کام مرگ فرو رفته است.
قتل / گفتگو با خواهر ریحانه عامری
خواهر ریحانه عامری روز چهلم شوهرش به داغ از دست دادن خواهرش نشست و خودش با دستان خودش جسد ریحانه عامری را شست و کفن و دفن کرده است:
ریحانه عامری چرا کشته شد؟
خواهرم به ناحق کشته شده و حق ریحانه عامری تباه شد، از خدا می خواهم به ما صبر دهد تا بتوانیم واقعیت ها را رودررو کنیم.
ریحانه عامری و پدرش با هم اختلاف داشتند؟
ریحانه عامری به خاطر رفتارهای پدرم کشته شد.
اختلاف پدرت با ریحانه سر عکس های اینستاگرامی بود ؟
خیر اصلا ، خواهرم با یک آتلیه عکاسی قرار داد بسته بود و از او عکس می گرفتند، اما تا قبل از اینکه ریحانه کشته شود هیچ عکسی از او در فضای مجازی پخش نشده بود. زنان و دختران زیادی در فضای مجازی و اینستاگرام از خودشان عکس و فیلم های خصوصی پخش می کنند واقعا حق آنها مرگ است.
شنیدیم که پسر مورد علاقه ریحانه از مغازه پدرتان دزدی کرده است؟
نه، اصلا هیچ دزدی در کار نبوده و خواهرم به کسی علاقه نداشته است. ریحانه از پدرم آتو داشت و پدرم می خواهد با این حرف ها خودش را تبرئه کند، قتل ریحانه عامری نه بخاطر دزدی بود و نه به خاطر مسائل ناموسی.
ریحانه با تبر به قتل رسید؟
وقتی برای شناسایی جسد ریحانه به پزشکی قانونی رفتم روی سرش جای یک زخم بزرگ بود که گویا با میله ضربات زیادی به سر ریحانه وارد شده بود، تبر نبود اگر با تبر کشته شده بود تیکه تیکه می شد و از سرش چیزی نمی ماند، ریحانه را خودم در غسالخانه شستم و کفن کردم.
ریحانه سر کار می رفت؟
بله، در یک کاشی فروشی در نزدیکی خانه مان کار می کرد و پیاده به محل کارش می رفت. ریحانه ساعت 8 صبح به محل کارش می رفت و تا ساعت یک و ربع ظهر سرکار بود بعد به خانه می آمد و دوباره ساعت چهارو نیم به محل کارش باز می گشت و تا ساعت 10 شب در آنجا مشغول بود.
ریحانه عامری برای خانه کمک خرج بود؟
پدرمان هیچ پولی به ریحانه نمی داد و خواهرم برای خرجی خودش به سر کار می رفت.
گفته شده مادرتان باعث شده تا پدرتان را تحریک به قتل ریحانه کند؟
نه. شب قبل از قتل، ریحانه ساعت 11 شب به خانه می آید او کلید خانه را نداشت و همیشه پدر و مادرم در را برای او باز می کردند، وقتی ریحانه وارد خانه می شود مادرم از او می پرسد که چرا دیر آمدی و ریحانه به مادرم می گوید که اعصابم خورده است و با من کل کل نکنید به کسی مربوط نیست و سپس به اتاق خوابش می رود.
همان شب مادرم به پدرم می گوید اگر آن کار را نکرده بودی می توانستی غیرت خودت را نشان دهی و به دیر آمدن ریحانه اعتراض کنی که پدرم در آن صحنه به مادرم می گوید می خواهی ریحانه را بکشم؟! مادرم می گوید نه ! شما پدر و دختر آخر سر مرا سکته می دهید.
مادرتان در صحنه قتل حضور داشت؟
نه، مادرم ساعت 4 صبح برای تعویض پلاک از خانه خارج شده بود.
می دانید ریحانه چه ساعتی به قتل رسیده است؟
دوستان ریحانه می گویند ریحانه تا ساعت 7:45 صبح جواب پیام های آنها را داده و گویا ساعت 8 صبح زمانیکه ریحانه عامری قصد داشته به محل کارش برود از سوی پدرم به قتل رسیده است او لباس بیرون به تن داشت.
اولین نفر شما متوجه قتل خواهرتان ریحانه عامری شدید؟
چهلم همسرم بود و با دخترم سرخاک شوهرم رفتیم و بعد از آن به خانه پدرم رفتیم، وقتی وارد خانه شدم پدرم در حال پوشیدن لباس برای رفتن به سر کار بود روی مبل نشستم دخترم به پدربزرگش می گفت که امروز چهلم پدرم بود چرا نیامدی که در این صحنه پدرم سراسیمه از اتاق بیرون آمد و یک لنگه جوراب پایش که از خانه خارج شد و خداحافظی کرد.
شنیدیم شما متوجه به هم ریختگی خانه شدید؟
روی مبل نشسته بودم و دیدم که قالی های کف اتاق جابه جا شده است، در اتاق ریحانه قفل بود و ظهر بود که مادرم به خانه بازگشت و به پدرم زنگ زد که برای ناهار غذا بخرد که پدرم به خانه آمد.
پدرم به خانه آمد و همگی با هم ناهار خوردیم، پدرم چایی هم خورد بعد به اتاقش رفت و خوابید و من هم در سالن خواب بودم که ناگهان با جیغ و فریادهای مادرم از خواب بیدار شدم. پدرم همیشه در پارکینگ را قفل می کرد و هیچ کس نمی توانست از آنجا وارد یا خارج شود اما آن روز پدرم فراموش کرده بود در را قفل کند و مادرم وقتی به پارکینگ می رود با پتوی خونی و رد خونی که روی زمین و در زیر صندوق عقب خودرو بود روبرو می شود، پدرم با ریختن خاک سعی کرده بود آثار خون را پاک کند اما مادرم رد خون را دیده بود.
مادرتان وارد اتاق خواب شد؟
بله، مادرم با دیدن خون زیاد در پارکینگ به سمت اتاق خواب ریحانه عامری رفت، در اتاق بسته بود ولی قفل در را شکست و وارد اتاق خواب شد وقتی لباس ها را کنار زدیم اتاق غرق خون بود .
گفتند قتل ناموسی بوده؟
نه، پدرم جسد را در بیابان ها برده بود تا برچسب به خواهرم بزند وگرنه می توانست پس از ضربات محکم به سر خواهرم با اورژانس و پلیس تماس بگیرد.
پدرتان خشن بود؟
بله، پدرمان از بچگی رفتار خشن داشت. سال 97 من در شرف جدایی از همسرم بودم و همراه دخترم به خانه پدرم رفتیم اما پدرمان برای اینکه دورش خلوت باشد و کارهای پنهان خودش را راحت انجام بدهد ما را به خانه اش راه نداد.
پدرتان مشکل اخلاقی داشت؟
بله. ریحانه به خاطر اینکه از مشکل اخلاقی پدرم با اطلاع بود کشته شد تا پدرم راحت به کارهایش ادامه دهد.
شنیدم سال 96 هم پدرتان ریحانه را به باد کتک گرفته است؟
بله، پدرم با لوله آب بزرگ ریحانه را کتک می زد و اگر من در خانه نبودم خواهرم آن زمان کشته شده بود که توانستم او را نجات دهم و فقط دستش در این کتک کاری شکسته شد.
از دادگاه چه درخواستی داری؟
پدرم باید اعدام شود، پدرم باید .... شود و نباید زنده بماند چون خواهرم بی گناه بود و کشته شد.
ریحانه قصد ازدواج داشت؟
2 ماه با شاگرد پدرم و با اصرارهای پدرم نامزد کرد اما چون راضی به این ازدواج نبود نامزدی شان به هم خورد.
به نظرتان علت قتل ریحانه عامری چه بود؟
ریحانه تباه شد چون از پدرم آتو داشت همین!
بنا به این گزارش، پدر ریحانه عامری برای تحقیقات بیشتر در بازداشت پلیس قرار داد.
دیدگاه تان را بنویسید