رحمتی و شهرخودرو چه می خواهند
شاید باشگاه شهرخودرو رحمتی را در انتخاب سرمربی در نظر داشته اما اگر هدف باشگاهداری است، رحمتی نمیتواند برای این باشگاه کاری کند.
ایرانورزشی نوشت: نه یک مربی تازهکار و نه یک مربی کارکشته و با تجربه ریسک حضور در لیگ قهرمانان آسیا را یکباره در این مقطع همراه با مسئولیتش نمیپذیرد. آسان نیست که با تیم کمتجربهای مثل شهرخودرو در ابتدای سرمربیگری این تیم وارد مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا شوید، اگرچه برای رحمتی سختتر است چون اولین تجربه مربیگری را پشت سر میگذارد.
شهرخودرو سابقه و ریشه چندانی برای قرار گرفتن در موقعیتهای سخت را ندارد، چند بار در فصلهای اخیر مربی عوض کرده و ثبات فنی و ریشه فنی هم ندارد. بنابراین کار هر مربی در لیگ قهرمانان با شهرخودرو دشوار است.
مهدی رحمتی اما با تجربهای عالی مواجه شده و در اولین قدم مربیگریاش کاری دشوار را پشت سر میگذارد. این شاید برای رحمتی تجربهای تلخ و آموزنده باشد. او بیشک از سختی ماجرا خبر داشت و مسئولیت پذیرفت و میدانست که اولین قدمش در مسیر تازه زندگی حرفهای چه کار پرماجرایی است.
رحمتی از سوی عدهای از دوستداران فوتبال همیشه مورد انتقاد است که در استقلال و آخرش در همین شهرخودرو همیشه پا را فراتر از گلیم یک بازیکن دراز کرده است. البته قابل انکار نیست که او دروازهبان قابلی بود و در تیمش همیشه نقش بزرگی بازی میکرد اما این ویژگی برای رحمتی امتیازی را باعث نمیشد که او بتواند بیشتر از یک بازیکن تصمیم بگیرد.
آغاز مربیگری مهدی رحمتی، آخرین چالش او با سرمربی شهرخودرو بود و این فراموش نخواهد شد. سهراب بختیاریزاده، سرمربی شهرخودرو در اعتراض به رفتار رحمتی از تیم کناره گرفت و رحمتی با قدرتی غیرمتعارف جای او نشست. این خود رفتاری پرسشبرانگیز در آغاز کار یک مربی به نام مهدی رحمتی است.
حالا او با این نوع شروع کار، باید مسیرهایی را طی کند و همواره در موقعیتهایی قرار بگیرد که قضاوت شود و گریزی از قضاوتها و البته کنایهها ندارد، به طور مثال در موقعیتی که او و یک بازیکنش با یک چالش رو در رو شوند. فارغ از اینها رحمتی در شهرخودرو باید لیگ قهرمانان آسیا و لیگ برتر را پشت سر بگذارد و این تجربهای متفاوت برای جوانترین چهره مربیگری در لیگ برتر است.
تصمیم باشگاه شهرخودرو در انتخاب رحمتی به عنوان سرمربی، کمی عجیب به نظر میرسد. آنها که ظاهراً سرمایهگذار خصوصی هستند و همین چندی پیش اعتراض طلبکارانشان در کسب و کاری که دارند، فضای فوتبال را پر کرده بود، شاید وجه سلبریتیگونه رحمتی را در انتخاب سرمربی در نظر داشتهاند اما اگر هدف باشگاهداری است، رحمتی نمیتواند با وجه سلبریتیگونهاش برای این باشگاه کاری کند و سرانجام همه چیز روی نیمکت معلوم میشود.
مربی هر چه و هر کس باشد، سرانجام باید مربیگری کند، تصمیم بسازد، تصمیم بگیرد، تمرین بنویسد، تمرین بدهد، تمرین را بشناسد، از تمرین درک دقیق داشته باشد، با تیمش زندگی کند، برای تیمش بهترینها را بر اساس اهدافش بچیند و صدها و صدها نکته که همه به مربیگری مربوط است، نه به شهرت و عکس روی بیلبورد.
مربی گریزی از واقعیتها درباره خودش ندارد و مربیگری در رویاها غیرممکن است. هنوز باید صبر کرد و دید که مهدی رحمتی میخواهد مربی باشد یا خیر.
دیدگاه تان را بنویسید